سلام 28 سالمه و خوزستانی هستم. دانشجوی دکترای مهندسی شیمی دانشگاه رشت درس میخونم
خونه دوم ما تهران هست که من و خواهرم دوسال ساکن تهران بودیم و همونجا کار میکردیم و درس میخوندیم
پسرخاه همکارم منو توی سمینار شرکت دید. یک سال بعد همکارم گفت که میخوان بیان خواستگاری فقط قبلش پسرخالم باهات حرف داره. خب ما بدون اطلاع خانوادمون یک بار رفتیم بیرون و اون آقاپسر(علیرضا) گفتن خانوادشون مذهبی هستن و یک سال طول کشیده تا راضیشون کرده که خواستگاری من بیان چون من چادری نیستم (حجابم معمولیه و حافظ قرآن و اهل نمازم) .
خود علیرضا گفت اعتقادی به حجاب ندارم اما جلوی خانوادم میتونی روسریتو بکشی جلوتر؟ من گفتم چادر نمیزنم اما حجاب رو مشکلی ندارم
خانوادش هم تهران تحقیق کردن هم کسی رو فرستادن اهواز تحقیق کرد و بعد 4مرتبه اومدن خواستگاری.برای بله برون که اومدن اهواز، بازم خودشون میرن تحقیق، همسایه کناریمون که با پدرم مشکل داشت، به خانواده علیرضا میگه من اینارو میشناسم دختراشون فساد اخلاقی دارن.خانواده علیرضا هم باور کردن و رفتن تهران و زنگ زدن که شما به معیارای ما نمیخورید.
الان من و علیرضا موندیم چیکار کنیم

مهمترین سوال :