سلام  و وقتتون بخیر

این حرفتون در نظر بگیرید:

«پس از مدتی درون خود استعدادی در این زمینه پیدا کردم»

 می‌خوام به این حرفتون فکر کنید که اگر استعدادی هست شکوفایش کنید.

« در کل هدفی دارم»

متمرکز بشید روی اینکه دقیقا  چه هدفی  دارید؛ وقتی بتونید مشخص کنید که چه هدفی دارید در اصل به یک قطب‌نما دست پیدا کردید که به شما جهت درست رو نشون میده .  حالا رفتن به سمت این هدف ممکنه با چالش همراه باشه ؛ خب لازمه از قبل به خودتون این پیام داده باشید و این قابلیت و مهارت در خودتون ایجاد کرده باشید که با وجود هر چالشی من بسمت هدف  و تا رسیدن به اون هدف تلاش می‌کنم.

نیچه فیلسوف آلمانی میگه: 

کسیکه چرایی برای زندگی دارد با هر چگونه‌ای خواهد ساخت

با توجه به استعدادی که در خودتون پیدا کردید از خودتون سوال کنید:

چرا کامپیوتر می‌خونم و چطور می‌تونم ازش در جهت پیشرفت زندگیم استفاده کنم؟

اما یک بخشی در سوالتون هست که متوجه نشدم:( لطفا جزیی‌تر بفرمایید)

« احساس می‌کنم جایی که هستم مناسب من نیست»

چه کنم که لحظه‌هام خوب سپری بشه؟

زمانیکه بتونیم ارتباطی معنادار بین کاریکه در لحظه حال انجام میدم و آنچه که در آینده از انجام این کار بدست میارم پیدا کنم آنوقت است که می‌تونیم لحظات اکنون را  خوب و با انگیزه سپری کنم.

انگیزه ما از درس خوندن می‌تونه فراتر از صرفا مدر گرفتن باشه!

فکر می‌کنید به غیر از مدرک چه چیز دیگه‌ای می‌تونه داشته باشه؟

پیشنهاد می‌کنم کتاب« انسان در جستجوی معنا» از ویکتور فرانکل ورق بزنید و اگر خوشتون اومد مطالعه کنید

فیلم « در جستجوی خوشبختی pursuit of happiness  »  را هم پیشنهاد دارم ببینید.

لحظه‌هاتون خوش

سید مجتبی حسینی نیا