سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دعوا های پدر و مادر

پرسش

تاریخ ثبت : 11 مرداد 1397
768  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام دختری 22 ساله هستم که از بچگی یادمه پدرم مدام دعوا راه انداخته و از بچگی از استرس دعوا و ترس از خشونت های پدرم فقط گریه کردم....اما الان دیگه خیلی خستم و ذهنم پر شده با فکرهای منفی حتی یک وقتایی خودکشی...لطفا راهنمایی کنید چون نمیدونم دیگه باید چیکار کنم...

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

مونا گوشه
مونا گوشه
11 مرداد 1397 ساعت 14:41

سلام ویدای گرامی

نامه شما را خواندم.

چنانچه در نوشته شما مشخص بود شما در جو ناآرام و متشنجی بزرگ شدید و  همچین ناآرامی های مداوم باعث ایجاد ناامنی برای شما شده است. و مهم ترین نیاز شما که نیاز به امنیت  هست برآورده نشده است. ممکن است خاطراتی از آن دوران شما را آزار بدهند.  اگر چه این اتفاق ها در گذشته افتاده اند و در آن زمان شما کودکی بودید که قدرت مقابله سالم و دفاع از خود نداشتید وممکن هست که تاثیرش را در زمان حال در روابط خود هم ببینید. مثلا ممکن است که اعتماد کردن به دیگران برای شما سخت باشد. هر لحظه منتظر اتفاق ناخوشایندی باشید، این فکر مدام به ذهن شما خطور کند که دیگران می خواهند به شما آسیب برسانند یا سو استفاده کنند و از اطرافیان خود بترسید. و تمام این فکر ها می تواند ارتباط های شما را تحت تاثیر قرار دهد.اما الان شما دختر خانم بزرگ و توانمندی هستید که می توانید از خود مراقبت کنید.


کمکی که می تونید برای بهبود وضعیت خود بکنید،  

*وقتی خاطرات و تصاویر ناراحت کننده اگر به ذهن شما آمد، به جای تلاش برای حذف آنها ، اون کودک آسیب دیده یا ترسیده در آن خاطره را پیدا کنید. ویدا کوچولویی که در آن زمان کسی نبوده که در آغوشش بکشد و از آن فضای نا امنی دورش کند. الان خود شما اینقدر توانمند هستید که این پناه را برایش فراهم کنید. 

*دوستی قابل اعتماد اگر دارید با او صحبت کنید. بخصوص وقتی افکار منفی  یا فکر خودکشی به شما حمله ور می شوند و اگر ندارید سعی کنید در روابط خود افرادی قابل اعتماد و امن پیدا کنید تا امنیت نداشته را به کمک آنها بتوانید برای خود بوجود بیاورید.

* در مورد فکر های منفی که گفتید، خوب هست که بدونید این ها فقط یک فکر هستند و رد شدن افکار از آسمان ذهن شما  به معنی واقعی بودن آنها نخواهد بود. مثلا تصور کنید روی زمین دراز کشیده اید و آسمان را نگاه می کنید هر فکری روی یک ابر هست که با وزش باد رد می شود و شما فقط و فقط نظاره گر آنها هستید. در این زمینه کتاب " رهایی از زندان ذهن" تکنیک های فراوانی دارد که به شما بسیار کمک می کند.

* کار  مهم دیگری که خوب هست بهش توجه کنید، ببینید در موقعیت هایی که آشفته می شوید شما چه رفتاری نشان می دهید، آیا ردی از این بد رفتاری های در رفتارهای فعلی شما هم وججود دارد یا نه؟

* در حوزه های دیگه زندگی تون مثل درس و کارتون سعی کنید که استقلال خود را بدست بیاورید و برای خود اون فضای امن مورد نیاز خود را کم کم فراهم کنید.

* و در نهایت عبور از هر مرحله ای که برای شما سخت بود می توانید از وجود درمانگری بهره ببرید. 


اعتماد شما سپاس گزارم.

مونا گوشه


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه