درود بر شما شیوا گرامی

شما رابطه عاطفی با همسرتان را زمانی آغاز کردید که هنوز در دوران نوجوانی بودید. در این دوران به دلیل افزایش سطح هورمونها و بلوغ؛ ممکن است نوجوانان به طور هیجانی دلبسته فرد غیرهمجنس شده و با او قول و قرار ازدواج هم بگذارند. طبیعی است که وقتی دلیل اصلی یک ارتباط، شور نوجوانی باشد سایر نکات مهم رابطه عاطفی نادیده گرفته شود. بنابراین احتمال انتخاب غیرمثبت و خطا وجود خواهد داشت.

نکته دیگر، محتوای ارتباط شما و نامزدتان در این سالها بوده است. توجه بفرمایید وقتی فردی در زندگی ما پیدا می شود که چارچوبهای ذهنی و روانی ما را به هم زده و امنیت ما چه به لحاظ روحی چه جسمی مخدوش می شود دلیلش فراخوان دادن ما است. یعنی شما خواسته اید فردی در زندگی تان باشد که حتی در کنارش تامین جانی نداشته و مورد ضرب و شتم او نیز قرار گرفته اید. خواهر گرامی بهتر است از خودتان سوال کنید هدف شما از ازدواج با چنین فردی که حریم جسمی و روحی شما را می شکند چیست؟ 

وقتی ما در رابطه ای هستیم که مورد توهین و تحقیر و بی اعتمادی و کتک خوردن قرار می گیریم یعنی نیاز به کمک حرفه ای داریم. کتک خوردن از فردی که بنا است شریک راه زندگی شما باشد هیچ توجیهی ندارد. شما رابطه را ادامه دادید احتمالا به امید اینکه ایشان تغییر کند ولی در نظر داشته باشید نمی توان به امید تغییر کسی با او ازدواج کرد. همچنین سکوت و انفعال شما به منزله تقویت برای رفتار ایشان بوده است و اینکه یک آدم تغییر نخواهد کرد مگر اینکه خودش بخواهد. با تصورات روتوش شده از یک آدم نمی توان یک زندگی را بنا کرد.

بنابراین خدمت شما توصیه می شود که برای ازدواج رسمی عجله نداشته باشید و به از یک مشاور، کمک حضوری بگیرید. فردی که  توهین می کند، تهمت می زند، طرف مقابل را مورد ضرب و شتم قرار می دهد، نمی تواند مورد مناسبی برای یک ازدواج باشد. چرایی حضور شما در چنین رابطه ای به کمک یک رواندرمانگر قابل بررسی است تا بتوانید کنترل مناسبی بر زندگی و تصمیمات خود داشته باشید.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری_ خانه توانگری طوبی