پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام و عرض ادب
شواهدي كه شما از زندگي مشترك خود در اين ٥ سال گفتيد، نشان مي دهد كه صميميت جسمي و جنسي كه جز لازم و ضروري ارتباط زناشويي مي باشد در زندگي شما وجود ندارد. و از سه ضلع مثلث عشق كه شهوت، تعهد، و صميميت هست هم ضلع شهوت كاملا پاك شده است، كه در اين صورت رابطه شما و همسرتان تبديل به يك رابطه دوستانه و خواهر و برادري مي شود، سوالي كه اينجا مطرح ميشود اين است كه چه اقداماتي براي بر طرف كردن بي ميلي جنسي انجام داديد؟
چه دلايلي از جانب همسرتان براي اين سردي وجود دارد؟
در مورد سوال اولتون بايد بگم كه بخشي تفاوت در ميزان تمايل جنسي بين زوجين طبيعيست، واگر مسائلي هم اين ميان وجود داشته باشد به خصوص كه به گذشته ايشان اشاره كرديد اما موردي را مطرح نكرديد بهترين راه اين است كه به يك درمانگر متخصص در حوزه مسائل جنسي مراجعه كنيد، و با كمك ايشان درمانهاي لازم را انجام دهيد، موضوع دوم كه بايد مورد توجه ويژه قرار بگيرد وسواس است كه بي ارتباط به مسائل جنسي هم نيست، كه در اين مورد هم فكر مي كنم به روانپزشكي مراجعه كنيد و شايد درمان دارويي را بهتون پيشنهاد كنند كه اثر سريعتري دارد و در كنارش از مشاوره هم مي توانيد استفاده كنيد.و بهتر است كه در نظر بگيريد كه اين مراحل زمان بر است و به علاوه بايد با همراهي و خواست خود همسرتان اتفاق بيفتد تا بر ارتباطتان موثر باشد.
و در مورد طلاق گرفتن يا نگرفتن هم ، تنها تصميم گيرنده نهايي خودتون هستيد، درمانگران تنها مي توانند به شما كمك كنند كه مزايا و معايب موندن در اين زندگي و يا ترك كردن آن را در نظر بگيريد، و در نهايت خودتان هستيد كه مي توانيد تشخيص دهيد كفه ترازو به كدام سمت سنگيني بيشتري دارد.
از اعتماد شما سپاسگزارم
مونا گوشه
سلام مجدد خدمت شما دوست گرامی
ممنونم از توضیحات واضحی که دادید، طلاق پروسه ای هست که مسیرش باید طی شود تا شما به تصمیم نهایی برسید و اگر دنبال قطعیتی برای این تصمیم گیری هستید باید بگم که بعید می دونم کسی باشد که بتواند صد درصد شما را از درستی یا نا درستی این تصمیم مطمئن کند، بنا براین قدری بلاتکلیفی و ابهام مثل تمام مراحل دیگه زندگی در این تصمیم هم وجود دارد، اما با تکیه به شواهد منطقی که دارید نهایتا با اطمینان بالایی می توانید تصمیم بگیرید و گرنه تایید صد درصدی وجود ندارد.
در مورد شرایط رابطه جنسی که توضیح دادید، ضرورت مراجعه به سکس تراپیست حس می شود، و با توجه به تاریخچه ای که از همسرتون گفتید به نظر میاد رد پایی از یک سری باور ناکارآمد نسبت به رابطه جنسی وجود داشته باشد، که بازداری به این شدت از جانب ایشان وجود دارد، و بدون کمک درمانگر بعید هست که بتوانند از این بازداری هیجانی عبور کنند، تازه تغییر تنها زمانی اتفاق می افتد که خودشان به این نتیجه رسیده باشند که مشکل وجود دارد و لازم هست که این کمک را به خودشان بکنند.
در مورد ظاهر ایشان فرمودید که دیگه جذابیتی برای شما ندارد، خیلی دور از ذهن نیست همچین اتفاقی زمانی که نیاز های عاطفی و هیجانی شما برآورده نمی شود.
به نظر میاد که شما تمام تلاشهای خودتان و به اندازه سهم خودتان را انجام دادید و در حال پیگیری هم هستید، همسرتان هم ظاهرا تازه خطر از دست رفتن زندگی را حس کرده اند و به دنبال درمان افتاده اند، اینکه این پروسه چطور طی شود را زمان مشخص می کند ، که در مان ایشان چقدر موثر باشد، مسائل قابل حل هست اگر خودشان بپذیرند و قدم بردارند، اما این به این معنا نیست که همسرتان به پرشور و هیجانی شما بشوند، شاید کمی بهتر از وضعیت فعلی بشوند.
در مورد ویژگی های مثبت ایشان گفتید خب باید بگم که باز هم نمیشه همه چیز را با هم داشت ، خودتان باید سبک سنگین کنید و ببینید که چیزی که الان دریافت نمی کنید، که قبلا هم گفتم از رئوس اصلی زندگی زناشویی ست به ویژگی های مثبت ایشان می ارزد با نه!
اگر زندگی شما به همین منوال سپری شود و میل جنسی، شهوت و هیجانات عاطفی شما در این زندگی برآورده نشود و با القاب زیبا مثل صبر تقوا همراهی فداکاری و ... سرکوب شود، مثل این است که مدت طولانی شما از غذا خوردن منع شوید، می تواند کلا شما را تسخیر کند و به بیراهه بکشاند و اسیر روابط فرازناشویی و خیانت شوید که شاید بار روانی بیشتری برای شما به همراه داشته باشد.
با سپاس از اعتماد شما
مونا گوشه