سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

ی راهکار در مورد خواهرم و شرابطش

پرسش

تاریخ ثبت : 24 مرداد 1397
831  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام خانم ابارشی و عرض خسته نباشید
واقعا ممنون به خاطرزمانی که میزارید و مطالب مهم و اموزنده شما
بنده خواهرم 32 ساله و دانشجو دکترا. در سال گدشته تقریبا بهمن ماه اقا پسری به خواستگاری ایشون اومد ک خواهرم با ایشون در محل کار ک چند ماهی برا ی پروژه با هم بودند اشنا شدند البته این اقا پسر از ی روستای شهرستان دیگه و چند ساعتی با ما فاصله داره (سه ساعت و خورده). ما هیچ شناختی نسبت ب اقا پسر نداشتیم و در اولین تماسی ک با خانواده بنده داشتند پدرم اجازه دادند برا اشنایی خانواده ها بیان در همون جلسه اول اقا پسر اعلام کردند که راه دوره و نمیتونن بیشتر از یکی دو بار بیان و حتا در همون جلسه اعلام کردند که مهریه کم بگیرید و ... که البته خانواده من گفتن هنوز بحث اشنایی هست بزارید اشنا ک شدیم و جدی شد طبق عرف صحبت میشه و حتا مادر ایشون اعلام کرد که عقد در جلسه بعد انجام بشه چون من مریضم و نمیتونم بیام. اما خانواده من هم اعلام کردن چون دو خانواده هیچ اشنایی با هم ندارن رفت و امد باشه و مشاوره برن تا به ی نتیجه برسن. اقا پسر رفت و البته تلفنی با خواهر من ارتباط داشت این رو هم بگم خواهرمن کسی هستش که در ارتباط با پسر کاملا خجالتی و کلا تا الان هم هیچ ارتباط عاطفی با کسی نداشته حتا چند خواستگار رو ب خاطر این اقا رد کردند.ی مسله ک هست این اقا پسر ارشد خانواده و تمام مسولیت خانواده رو دوش ایشونه چون پدر و مادرشون مسن هستن. بعد از اولین جلسه تقریبا بعد از دوماه به خواستگاری اومدن و خانواده من تحقیقات رو انجام دادن و راه روستا رو رفتن دیدن که اصلا از نظر خانواده اوکی نبود که چند نفر گفته بودن شکاک و بدبین و فلان ..باز هم خانواده من گفتن اشکال نداره بزار رفت و امد بشه ی مدت بالاخره مشخص میشه.. نمیشه زیاد ب حرف یکی دو نفر چه در مورد خوبی یا بدی طرف استناد کرد البته اینم چون خواهرم همه جوره قبول داشت بعد که به خواهرم میگفتیم شناخت داری میگفت نه نمیشناسم و واقعا هم نمیشناسه و دچار احساسات شده. حتا خانواده من مشاوره تهران هماهنگ کردن و خواهرم رفت و مشاور گفته بود عجله نکن و حتا قبل ازدواج سعی کن برا کسایی ک میان خواستگاری و حتا شرایط ندارن صحبت کن تا جنس مخالف رو بشناسیو حتا گفته بود چند تا دیت بزار. خانم دکتر بعد از خواستگاری ی بار خانواده من خانواده ایشون رو به نهار دعوت کردن که بعد از دو هفته معطلی و جواب ندادن گفتن کارهامون زیاده نمیتونیم بیایم حتا خانواده من میگفتن حداقل اونا ی دعوت کنن راه دوره ما میریم ولی هیچ. الان خواهرم کلا طرف پسره هر مسله رو هم ک میگی که طرف اصلا بعد خواستگاری که اردیبهشت بود تا الان اصلا نیومده یا خانوادش ی تماس نگرفتن و دلایل دیگه...خواهرمم گوش نمیده و فقط گریه میکنه حتا میگیم خوب اشکال نداره بیاید برید مشاوره صحبت ما رو قبول نداری شاید اصلا ما اشتباه کنیم میگه خوب مشاوره برم میگه اختلاف فرهنگی دارید نمیشه. با تمام این اوصاف هیچ کدوم از خانواده من راضی با این وصلت نیستن چون خونواده من میگن با وجودی که خواهرم 32 ساله هنوز نمیتونه خود تصمیم گیری کنه حتا ی بار مامانم بهش گفت شرایط پسره اینجوریه حاضری تو بری روستا و سختیهایی که به هر حال تو زندگی هست تحمل کنی میگه نتونستم طلاق میگیرم و این صحبتش نشون میده هنوز به اون بلوغ فکری نرسیده. و در این مورد نگرانن و میدونن این وصلت سرانجامی نداره. پسره هم هر دو ماه ی بار ی تماس میگیره و دیگه خبری نمیشه تو این 7 ماه ی جلسه اشنایی و ی جلسه خواستگاری و دیگه خونوادش نیومدن و تماس نگرفتن و خودش یکی دو بار تماس گرفت و خوانواده من گفتن پدر و مادر کجان و ... اعلام کرد تمام مسولیتها با ایشونه ...خونواده من به هیچ وجه راضی نیستن ولی خواهرم فقط اینو میگه شما راضی باشید من اوکیم راضی نباشید نه ..مادرم بهشون میگه خوب شناختی نداریم ک راضی باشیم و رفت و امدی نبوده که شناختی.. سرتون درد نیارم پسره و خونوادش اصلا حاضر نیستن رفت و امد کنن و فک کنم ب خاطر هزینه های رفت وا مد چون باید اژانس بگیرن و خواهر منم کوتاه نمیاد حتا مشاور. و کلا الان چند ماه مثلا حالت قهر تابستون رفت دانشگاه کاراش کنه یک بار با خونواده تماس نگرفت و فقط این ما بودیم ک باهاش در تماس بودیم.و چند روزی که اومده پسره تماس گرفت که با خواهرم ی شهر دیگه که آزمونشون هست با هم در مورد ازدواج صحبت کنن ک خانواده من مخالفت کردن گفتن شما اگه صحبتی هست بفرمایید منزل و حداقل به ی نتیجه رسیدیم بعد برای اشنایی بیشتر بیرون برید.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید لطف بسیار بزرگیه.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
26 مرداد 1397 ساعت 18:11

با سلام


ضمن تشکر از اینکه از طریق سامانه پرسش24 ، سوال خود رو با ما در میان گذاشتید ، با توجه به توضیحاتی که در متن اشاره نمودید به نظر میرسه در طی این مدت در شرایط متعارضی قرار گرفتید. از یک طرف پافشاری خواهرتان در خصوص موافقت با خواستگارشان و از طرفی نگرانی و دغدغه خانواده در مورد عدم اطمینان از  این انتخاب. 


طبیعی ست که گرایش و حساسیت  آدمها برای قرار گرفتن در مسیری که از اون منع میشن بسیار  زیاد میشه. و گاهی نیز طرفین از همون نقطه در ادامه آسیب پذیر میشن. ظاهرا خواهر شما اصلا تمایلی برای شنیدن توصیه های خانواده و مراجعه به مشاور نداره. و در حال حاضر به تنها گزینه ای که فکر میکنه همین مورد است. 


 از اونجا که ایشون در زندگی خود، روابط بسیار محدودی بخصوص با جنس مخالف  داشته اند منع و مشروط  کردن این رابطه از سوی خانواده بیشتر به اصرار و  پافشاری خواهرتون دامن زده و نتایج معکوسی رو به همراه خواهد داشت.طبیعتا نگرانی خانواده بابت این شرایط و اختلافات موجود، قابل درکه با این حال برخی تصمیمات، برخلاف میل باطنی و بیشتر تابع شرایطی خاص گرفته میشه. گاهی اوقات انسان ترجیح می‌ده درکش کنند تا اینکه دوستش داشته باشن . و زمانیکه خواهرتون این درک و همدلی رو از سوی خانواده ببینه شاید بهتر و آگاهانه تر بتونه در خصوص تصمیم خود فکر کنه.


بنابراین چنانچه موقعیتی برای گفتگوی طرفین حتی گاهی در غیاب خانواده امکان پذیره پیشنهاد میشه این فرصت رو بدید تا در یک بازه زمانی لازم ( حداقل شش ماه)  بتونن بیشتر و بهتر در خصوص  ویژگی های فردی ،اجتماعی و فرهنگی طرفین و همینطور اولویت ها و دغدغه های یکدیگر گفتگو کنند. 



با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

26 مرداد 1397 ساعت 18:25
ممنون از پاسختون. الان اقا پسر و خواهرم از همون بهمن ارتباط تلفنی دارند و این دو نفر صحبتهاشونو کردن و هنوز این اقا پسر هیچ رفت و امد خاصی به خانواده من نداشتند و همیشه صحبتهای ضد و نقیض .. وقتی حداقل صحبتهای اولیه بشه خانواده من هم نمیخام مانع ارتباط این دو نفر بشن که حداقل به هم شناخت پیدا کنن. اما چیزی که برای ما اهمیت داره اینه که حداقل اقا پسر حداقل روابط عرفی که قراره بین خانواده ها برقرار بشه رو رعایت کنن. ما هیچ کدوم رفتار مقابله به مثل باهاش انجام نمیدیم که اوضاع بدتر نشه سعی میکنیم درک کنیم برا هر کسی ممکنه پیش بیاد و نمیخایم خدای نکرده تصمیم از رو نا اگاهی منجر به ی عمر پشیمونی ایشون بشه .. مشکل خانواده من اینه ک این اقا پسر با وجودی که احساس رو بوجود اوردند کاملا خود رو کنار کشیده و خانواده من تمام زمینه برای اشنایی رو فراهم کردن منتها اقا پسر ب هر دلیل نمیخاد استفاده کنه و اینو خواهر من نمیخاد بفهمه. نمیدونم واقعا حداقلامیدوارم راضی بشن براشون ی مشاوره بگیریم شاید از نفر سومی ک تخصص هم داره موضوع رو بهتر درک کنه .
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
26 مرداد 1397 ساعت 19:23

چنانچه این تلاش در جهت توافق و تمایل از سوی خواهرتان برای مراجعه حضوری به مشاور  انجام بگیره موثر خواهد بود. با این حال مطرح شدن دیدگاههای  خواهرتان از سوی خودش با کارشناسان سامانه کمک خواهد کرد تا دغدغه ها و خواسته های ایشون نیز در این رابطه بهتر شنیده شده و توصیه های لازم به شکلی مستقیم و موثرتر به ایشان ارائه شود.

با تشکر از شما

شایان غدیری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه