سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

چجور به زندگی بر گردونمش و اعتمادشو جلب کنم

پرسش

تاریخ ثبت : 19 شهریور 1397
1,275  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
دختری 24 ساله ام که 4سال باهمکلاسی دانشگاه م (24 ساله)در رابطه ایم و قصدمان ازدواج بود د متاسفانه بعد از فارغ التحصیلی به علت فاصله مسافتی که بین ما ایجاد شد حل کردن مشکلات بسخت شد در طول یک سال مشکلات راضی کردن خانواده پسر و سربازی و بیکاری ایشون و دوری و.. صبر و تحمل هر دویمان را کم کرده بود و با کوچکترین مسائل ناراحت میشدیم اما پس از ملاقات حضوری دوباره همه چیز درشت شد و خانواده پسر هم راضی شدن اما متاسفانه چون درک کردن من طول این شش ماه دوری و به علت نا پختگی و بهونه گیری کم شده بودو رو دوستم اثر بد گذاشت با شروع یک دعوای کوچک دوستم گفت که دیگه رابطه رو نمیخواد و تمام کنیم هیچ علاقه ای به من و رابطه ندارد(با وجود این که شدید عاشق بود)و الان که 4ماه هست من شب و روز گریه میکنم و ازش میخوام برگرده ایشون میگن از نظر منطقی به خاطر مشکلات دوری بیکاری سربازی و کم شدن حسش ادامه ارابطه درست نیست و اعتمادی به اینکه من دیگر اشتباهاتم را تکرار نکنم ندارد . و کلا بین منطق و عشق گیر کرده و نمیخواد احساسی تصمیم بگیره ولی من شدید بهش وابسته ام و نمیدانم باید چ کنم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
19 شهریور 1397 ساعت 13:45

درود بر شما

علاقه و دلبستگی عاطفی، نیروی قدرتمندی است که در عین حال که می تواند حس مثبتی به ما بدهد قدرت ضربه زدن به ما را هم دارد. هر جدایی ای مانند از دست دادن یک عزیر دردناک و سخت است؛ جدايي و پايان يك رابطه مي‌تواند آسيب ‌هاي فراواني داشته‌ باشد به ‌خصوص اگر یکی از طرفین با ترک شدن از سوی دیگری مواجه شده باشد.

دوست گرامی، احساس شما و تصمیمی که برای ازدواج گرفته بودید قابل احترام است ولی ازدواج با رابطه عاطفی فرق دارد و بلوغهای خودش را لازم دارد که با توجه به شرایط جامعه ما و مسائل مربوط به سربازی و اشتغال پسران، این بلوغها در سنین پایین تر بعید است شکل بگیرد چون مستلزم زمان است.

ایشان بنا به هر دلیل نسبت به ازدواج با شما تمایلی نشان نمی دهد و رابطه را به پایان رسانیده. بهتر این است که شما نیز واقعیت را پذیرفته و اصراری برای بازگشت ایشان به هر قیمت نداشته باشید. نمی توان فردی رابه زور وادار به ایجاد رابطه و یا ازدواج با فردی دیگر کرد. یک آقاپسر اگر دخترخانمی را دوست داشته و تمایل ازدواج با او را داشته باشد برای فراهم کردن مقدمات آن تلاش می کند نه اینکه رابطه راپایان دهد. اینکه نوشته اید "بین منطق و عشق گیر کرده و نمیخواد احساسی تصمیم بگیره" ممکن ست برداشت شما باشد و به نظر می رسد ایشان تصمیم خودش را گرفته و حتی کم شدن حس در رابطه را نیز مطرح کرده که البته هر دلیلی هم برای گسست این رابطه داشته باشد، مسئله مهم، عدم تمایل ایشان نسبت به این رابطه است .

بهتر است که ضمن بررسی سهم خود در رسیدن سرانجام رابطه به شرایط کنونی (مثلا نوع رفتار خودتان با ایشان) و سوگواری برای رنجهای جدایی، با خود بیندیشید که از این به بعد در خصوص ارتباط عاطفی چه روندی را در پیش خواهید گرفت تا بتوانید با مدیریت ذهن و عواطف خود، در رابطه ای هدفدار سرمایه گذاری عاطفی نمایید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

19 شهریور 1397 ساعت 13:59
خیلی ممنون از پاسخ گویی شما امادوستم بعد از چهل روز خودش تصمیم گرفت دوباره رابطه ایجاد بشه به شرطی که من درکشم و گفت هنوز دوست داشتن هست و فک میکرده دوستم نداره اما دوهفته بعد گفت چون هدل کردن مشکلات از جمله دوری برام سخته رابطه رو نمیخوام الان بعنی گفت اگه بخوام رابطه طولانی باشم صد در صد انتخابم تویی و الان زده شدم از رابطه و ازدواج برای من واقعا سخته خودش میگه احساسی نمیخوام باشم درسته تا اخر عمر حسرت میخورم اما الان اوضاع خرابه
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
21 شهریور 1397 ساعت 13:14

سلام دوباره خدمت شما

دلیل بازگشت ایشان می تواند دلتنگی برای رابطه ای باشد که 4 سال انرژی روانی خودرا صرف آن کرده و یا اینکه ممکن است ایشان خواسته ببیند برای شما هنوز در چه جایگاهی قرار دارد.

اما نکته ای که لازمست شما به آن توجه بفرمایید این است که در حال حاضر ایشان از عمیق شدن رابطه با شما اجتناب می ورزد و به شما صراحتاً اعلام کرده از این رابطه زده شده و ازدواج برایش سخت است. این جملات یعنی ایشان بنا به هر دلیل آمادگی وارد شدن به ازدواج را ندارد و حتی رابطه را نیز نمی خواهد. رابطه طولانی یعنی چقدر طولانی؟ شاید ایشان تا 10 سال دیگر هم تمایل به ازدواج نداشت. بازه سنی خودتان و ایشان را مقایسه کنید؛ برای یک پسر 34 ساله شاید ازدواج آنقدر مشکل نباشد و درواقع مقدمات آن (مثل شغل و مقداری پس انداز و مکانی برای زندگی) که فراهم باشد می تواند اقدام کند. ولی عرف جامعه ما نسبت به ازدواج و سن و سال دختران، بسیار نامهربان تر از پسران است. پس سرمایه گذاری روانی و زمانی شما در رابطه با فردی بلاتکلیف فقط فرصتهای شما را از دست خواهدگرفت و تضمینی نیست که حتی اگر رابطه شما از سر هم گرفته شود؛ چند سال بعد ایشان بخواهدبا شما ازدواج کند.

دوست خوبم؛ قابل درک است که شرایط روحی بدی  دارید و حالات سوگ در روان شما ایجاد شده است. اما بهتر است این رابطه را پایان یافته بدانید و به خودتان فرصت ریکاوری داده و برای آینده عاطفی خود برنامه ریزی نمایید.


علی اکبری

خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه