درود بر شما

گاهی اوقات تصمیمهایی که ما در زندگی می  گیریم نتایجی مقطعی دارد. اما گاهی انقدر مهم است که می تواند آینده ما را  نیز تحت تاثیر خود قرار دهد. برخی روابط و رفتارهایی که از سوی افراد سر می  زند مثل این است که کسی پای خود را روی صابون گذاشته و منتظر باشد که شاید  لیز نخورد و یا اگر هم خورد، دردش نگیرد و آسیب نبیند. بدیهی  است که انجام یک رفتار بدون درنظر داشتن عواقب و چشم اندازهای درازمدت، می تواند نتایج نامطلوب هم داشته باشد. ازدواجی که شما انجام دادید از جمله  همین تصمیمهای غیربالغانه است.

• برای یک ازدواج خوب بایستی این نکات را در نظر می گرفتید: تناسب خانوادگی و البته رضایت خانواده ها، تناسب فکری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، تحصیلی، فاصله سنی.
• آیا بلوغهای ازدواج را در ایشان چک کرده بودید؟
• بلوغ جنسی در یک فرد یعنی تکلیفش در این زمینه با خودش مشخص باشد. وقتی کسی فقط با دیدن فیلم پورن و مصرف شیشه دچار تحریک شود و به همسر خود به دفعات خیانت کند، نه فقط بلوغ جنسی ندارد بلکه سلامت جنسی نیز ندارد.
• آیا ایشان یک شغل دائمی داشتند که بتوانند از عهده مخارج زندگی بربیایند؟
• از لحاظ مذهبی و مسائل معنوی، به بلوغ رسیده بودند؟ تناسب در این زمینه را چک کرده بودید؟
• بعد از عقد که متوجه شدید ایشان به شیشه اعتیاد دارند به چه دلیلی ادامه دادید؟
• فاصله سنی معکوس زمانی می تواند وجود داشته باشد که اولاً سایر تناسبها رعایت شده باشد، بعد هم اینکه دخترخانم و آقاپسر هدف و فلسفه ازدواج شان شبیه هم بوده و دلیل علاقمندی به همدیگر را بدانند، و اینکه این فاصله سبب ایجاد دو دهه سنی متفاوت نگشته باشد.
• ازدواجی که کردید، عمده پیش آگهی های یک ازدواج غیرمثبت را داشته و از همان ابتدا محکوم به شکست بوده است و حالا تمام شده؛ اما وقتی همچنان فکر می کنید که زود کنار کشیدم، لازمست چک کنید:

- چه دلیلی داشته با فردی که تناسبی با شما نداشته ازدواج کنید؟

- چه دلیلی در حال حاضر وجود دارد که همچنان به ادامه زندگی ای فکر می کنید که خودتان نیز اذعان کرده اید فایده ای برایتان ندارد؟

- خودتان را به چه دلیلی سرزنش می کنید؟ چرا فکر می کنید مستحق سرزنش اید؟

- دلیل حال بد شما چیست؟ چه چیزی حال شما بد کرده؛ طلاق یا تمایل به ادامه دادن یک وضعیت بد؟

به نظر می رسد شما از اینکه در رابطه عاطفی نقش "ناجی" را بازی کنید لذت می برده اید و همین سبب شده که با فردی ازدواج کنید که هشت سال از شما کوچکتر بوده و  درگیر مشکلات سوءمصرف مواد و عواقب ناشی از آن بوده است. شاید شما همچنان  تمایل به ادامه نقش ناجی دارید که دغدغه این را دارید که زود کنار کشیدم.  خواهر گرامی، اگر هم بنا  بوده کسی به فکر شرایط ایشان و بهبودی آن باشد؛ آن فرد فقط همسر سابقتان می  توانسته باشد نه شما. تغییر وضعیت زمانی می تواند کارا باشد که خودِ فرد  تمایل به تغییر داشته باشد.

رها گرامی

گاهی اوقات ما در روان مان تله هایی داریم که از وجود آنها بی اطلاعیم و برخی چالشها و استرسها در زندگی سبب فعال شدن تله های شخصیتی ما می شود. یکی از این چالشها، رابطه عاطفی و ازدواج است. 

بهتر است که الگوهای ناکارآمدی را که باعث اتفاقات اخیر زندگی تان شده چک کنید، و سهم خودتان را در این پیشامدها ببینید تا بتوانید الگوی رفتاری مناسب تری را جایگزین نمایید. اینکه بعد از یک شکست عاطفی ما بدانیم با تغییر کدام بخش از روش زندگی و رفتارهای مان می توانیم راه تکرار ناکامی را ببندیم گامی بسیار مهم است.

 توجه داشته باشید ما زمانی در زندگی به رشد می رسیم که هم نکات مثبت خود را ببینیم و باور کنیم، هم نکات منفی و محدودیت های زندگی را در نظر داشته و با توجه به آنها، آنچه را که می توانیم؛ بهبود ببخشیم، سختی های رشد کردن را تحمل کنیم و در همین مسیر رشد نیز دست به تغییرات زده و تعالی یابیم.

استفاده از آموزش غیر حضوری پس از جدایی و خواندن کتاب "زندگی خود را دوباره بیافرینید" نوشته جفری یانگ، خدمت شما پیشنهاد می گردد.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی