پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام دوست گرامی
نامه شما را خواندم، ناراحتی و نگرانی شما را نسبت به وضعیت نگهداری پدر در خانه سالمندان درک می کنم، بخصوص اینکه می فرمایید مدتی دور بودید از ایشان ، و اینکه الان به شهر خود بازگشتید ممکن است فکر کنید خب الان که هستم حتما باید در این مورد وظیفه ای را قبول کنم.
و بعد از آن از خود بپرسید اگر شرایط جوری باشد که نتوانید این کار را بکنید معنی اش برایتان چیست؟ یعنی اینکه چجور دختری هستید که نتوانستید این کار را انجام دهید؟ با این سوالات می توانید به باوری نسبت به خودتان برسید که ریشه اون احساس عذاب وجدانی است که در آخر نامه تان بهش اشاره کردید.
از طرف دیگر اگر این انتخاب را دارید که ایشان را به خانه خود بیاورید، لازم است مزایا و معایب این تصمیم را به خوبی بسنجید،
*در نظر بگیرید که آیا در آسایشگاه از ایشان بهتر مراقبت می شود یا در منزل هم می توان همان کار را انجام داد؟
*نظر اعضای دیگر خانواده را جویا شوید، همسر و فرزند شما در این مورد چه نظر و خواسته ای دارند، به هر حال شما تنها نیستید.
*شدت بیماری را در نظر بگیرید و از این موضوع و آسیبی که ممکن است متوجه خود و فرزندتان بشود را از روانپزشکشان جویا شوید، درست است که از نظر احساسی شما به این حضور و مراقبت احتیاج دارید، اما ممکن است آسیب های بیشتری متوجه خود و خانواده تان بشود که جبرانش دشوار باشد، به خوبی جوانب این امر را ارزیابی کنید.
*این درخواست شما "یه راهی یه چیزی پیشنهادبدین که بتونم باباموبیارم پیش خودم وهیچ کسم اسیبی نبینه" چندان واقعبینانه نیست، چرا که شما هر انتخابی که داشته باشید، حتما هزینه ای در بر دارد و تصمیم مناسب را زمانی می توانید بگیرید که هزینه ها و فایده های اون انتخاب را دقیق سنجیده باشید و مسئولیت آن انتخاب را پذیرفته باشید.
می دانم که در موقعیت تصمیم گیری دشواری قرار گرفته اید، امیدوارم که در نهایت تصمیمی بگیرید که به نفع تمام اعضای خانواده و خودتان باشد.
با تشکر از اعتماد شما
مونا گوشه - خانه توانگری طوبی