سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

غم از دست دادن عزیز

پرسش

تاریخ ثبت : 27 مهر 1397
1,584  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام، وقت بخیر
من حدود دو هفته هست که متاسفانه مادرم رو از دست دادم، به طور کاملا ناگهانی و درست در لحظه ای هایی از زندگی که خیلی شرایط روی روال نبود و الان هیچ چیز جز حضورش شاید تسکینم نمیداد. حس عذاب وجدانی که دارم و سنگینی غمم شدیداً از زندگی دورم کرده، طوری که نه توان سرکار رفتن دارم نه توی خونه موندن و نه هیچ کار دیگه ای. میخواستم بهم کمک کنین چطور شرایط موجود رو کمی برای خودمم بهبود بدم؟
از طرفی هم افکار منفی لحظه ای رهام نمیکنه و مدام ترس دارم نسبت به آینده. ترس دوباره از دست دادن دیگر عزیزانم که همه ذهن و فکرم رو اشغال کرده

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

مونا گوشه
مونا گوشه
29 مهر 1397 ساعت 09:15

سلام دوست گرامی

نامه شما را خواندم، از اتفاق پیش آمده برای شما بسیار متاثر شدم، بهتون تسلیت می گویم .

مرگ و از دست دادن عزیزان جز واقعیت های تلخ زندگی ماست که همه دیر یا زود با آن مواجه می شویم و متاسفانه گریزی از این ماجرا وجود ندارد. عبور از سوگ مراحلی دارد که اکثر افرادی که تجربه اش می کنند از این مراحل عبور می کنند. افکار و شرایطی که شما در باره خود توصیف کردید، به عبارتی مسیری است که برای عبور از این غم بزرگ و سوگ دارید طی می کنید.

مراحل سوگ به این ترتیب است:

1- انکار واقعیت

این اولین واکنش افراد است نسبت به این اتفاق جملاتی مثل " امکان نداره، واقعیت نداره، ممکنه که هنوز زنده باشه " و جملاتی از این دست.فرد سوگوار سعی در فرار از واقعیت دارد و دنیا و زندگی را بی معنا و بی ارزش می بیند. این مرحله یک پاسخ موقت برای گذر از رنج فقدان است.که به نظر می رسد شما از این مرحله عبور کرده اید.

2-خشم

خشم مرحله بعدی است که فرد سوگوار روبرو می شود، و از متوفی ممکن است عصبانی باشد که چرا در این موقعیت او را ترک کرده است،در این مرحله فرد بسیار شکننده است و این خشم گاهی متوجه افراد خانواده هم ممکن است بشود.در این مرحله اگرچه فرد میداند به صورت منطقی متوفی مقصر نیست اما به صورت عاطفی بازمانده او را مسئول اندوه و وضعیت فعلی خود میداند. ( چرا رفت؟ چرا من را تنها گذاشت… ) و جملاتی از این قبیل همگی نشان دهنده احساس خشم بازمانده نسبت به عزیز از دست رفته است.

3-جرو بحث با خود و چانه زدن

در این مرحله فرد دچار حسرت و افسوس و درمانگی و عذاب وجدان می شود ، اگر و اما های زیادی ممکن است به ذهن فرد سوگوار وارد شود، ممکن است حسرت کارهای زیادی که می خواستید انجام دهید و فرصت نشد، و یا سرزنش خود از کارهایی که ای کاش نمی کردم یا جملاتی که ای کاش نمی گفتم و ... به ذهن شما ممکن است بیاید. 

4-افسردگی

در این مرحله غم و اندوه به سراغ شما می آید.

به نظر می رسد که شما در این مرحله هستید، فقط بدانید که این یک مرحله گذار است، و لازم نیست هیچ کدام از این افکار را جدی بگیرید، با احساس خود همدلی کنید اما بدانید که کم کردن فعالیت روی خلق پایین شما مجددا اثر می گذارد.از دوستان  و اطرافیانتان کمک بگیرید و اجازه دهید تا آنها با  احساسات شما همدلی کنند، برای عبور از این مرحله و رسیدن به گام آخر که پذیرش است می توانید از حضور یک درمانگر در کنار خود بهره ببرید.

5-پذیرش

این مرحله گام آخر است، در این مرحله اصلا به این معنی نیست که شما بسیار شاد و خشنود هستید بلکه پذیرفتید که این واقعیت تلخ زندگی اتفاق افتاده، با یاد و خاطره اش غمگین می شوید و حق هم دارید، اما در این غم جا نمی مانید، زندگی خود را پیش می برید.

مرحله پذیرش دوره آرامش و گذر از اندوه است. رسیدن به مرحله پذیرش به معنای بازگشت فرد به شادی نیست بلکه مرحله سازگاری او با واقعیت مرگ و فقدان  است و نباید عدم روحیه شاد فرد را به افسردگی نسبت داد.

دقت کنید که لازم نیست به زور خودتان را مجبور کنید از این مراحل عبور کنید، این پذیرش به تدریج اتفاق می افتد و هر کس هم مسیر منحصر به فرد خود را دارد، در مورد افکار منفی و نگرانی نسبت به از دست دادن دیگران که فرمودید، بدانید که موضوع عجیبی نیست  بخصوص که شما ناگهانی مادر را از دست داده اید، اما توجه کنید که تعمیم یک اتفاق به دیگر افراد و موقعیت ها جز خطاهای ذهن است که ناشی از نگرانی است،  پس اینطور ببینید که اینها فقط یک سری افکار نگران کننده هستند که لازم نیست خیلی به آنها بها بدهید. و گفتن یک جمله " اینها فقط یک سری فکر نگران کننده هستند می توانید از کنار آنها عبور کنید."

ممکن است بین این مراحل رفت و برگشتی اتفاق بیافتد قبل از اینکه به تثبیت و مرحله پذیرش برسید.

و در نهایت اگر عبور برایتان به تنهایی دشوار بود می توانید از یک درمانگر کمک بگیرید.

مونا گوشه - خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

30 مهر 1397 ساعت 08:34
ممنونم از جواب کامل تون میشه کمکم کنین که کجا من میتونم به یه درمانگر خوب دسترسی پیدا کنم؟ مرحله آخر فکر میکنم از همه سختتر باشه چون غم همیشه توی وجود آدم باقی میمونه
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه