سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

ادامه رابطه درست است یا خیر

پرسش

تاریخ ثبت : 28 مهر 1397
1,361  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام.دختری 25 ساله هستم که با پسری 30 ساله رابطه دارم.2.5 ساله باهم در ارتباطیم،همشهری هستیم ولی ایشون قبلا تهران زندگی میکرد با برادرش و هرماه هم رو میدیم،رابطه کاملا عاشقانه و دوطرفه و پراز اعتماد لحظه به لحظه باهم در ارتباط بودیم،الان 1 ساله که ایشون به ایتالیا برای ادامه تحصیل رفتن،که مشکل ماهم از اینجا شروع شده،من حساس تر،عاشقتر شدم،ایشون منطقی تر،اوایل میگفت تو جز خانوادم نیستی،حریم خصوصی،زندگی جدید،بعد گفت دنیامون متفاوته،(ایشون خیلیم ضد زنه)،درحالی که وقتی ایرانه این حرفارو نمیزنه و توجیه میکنه،با اینکه هنوزم میدونم میفهمم دوسم داره وفا داره،ولی این حرفا اذیتم میکنه و گیر دادنا و ترس از دست دادن من باعث قهرو ناراحتی میشه،دیر جواب میده،سرد میشه،البته وقتی ایرانه هم اینجوریه ولی کمتر،کلا نسبت به اوایل اینجوری شده،من آدم ازدواجی نیستم اصلا هیچ خواستگاری و راه نمیدم چون سنتی دوس ندارم،ایشونم همینطوره ولی الان که دوره،الان که اذیت میشم دلم میخواد حرفی بزنه از ازدواج هیچی نمیگه،خودمو راضی میکنم که خوب درس میخونه هنوز شرایط نداره ولی آروم و قرار ندارم.بلاتکلیفم،و نمیتونم جدا شم،همه جای زندگیم نفوذ کرده،حتی یه خاطره هایی میبینم که اصن اتفاق نیفتادن ولی من عین واقعیت میبینم،یا آهنگ قدیم که دوران کودکی گوش میدادم وقتی گوش میدم اون تو ذهنم میاد حس میکنم اونم بوده اون دوران ما خیلییی راجع به قدیم حس هامون باهم حرف میزدیم حتی الانم وقتی ایرانه حرف میزنیم ولی وقتی اونجاست نه یه جوری انگار یه دیوار میکشه دورخودش که من نمیتونم حرف بزنم یعنی میترسم حرف بزنم یه چیز بگه بزنه تو ذوقم یا یک کلمه جواب بده،کنارش آرامش دارم،منطقیه ولی یکم غرورش زیاد شده،میترسم یهو بزاره بره یا کاری کنه من نابود شم،نمیدونم ادامه بدم یا چیکار کنم،از اینکه بخوام حرف ازدواج بزنم هم میترسم،چون نمیخوام از دست بدم.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
01 آبان 1397 ساعت 06:08

درود بر شما

توضیحات تان را خواندم. احساس شما قابل درک است.

هر کدام از ما در زندگی مان با تله های شخصیتی مواجهیم که برخی چالشها می تواند این تله ها را آشکار کند. یکی از این چالشها؛ ازدواج و رابطه عاطفی است.

نوشته اید که ایشان در مجموع رفتارشان با شما گرم نبوده و از زمانی که برای تحصیل به ایتالبا رفته اند این مسئله بیشتر شده و احساس غرور ایشان بیشتر شده.

حال، سوالی که مطرح میشود این است: چرا باید چنین فردی در زندگی شما وجود داشته باشد که در ارتباط با او اجازه ابراز احساسات ندارید مبادا او را از دست بدهید؟

دوست خوبم، وقتی فردی با این ویژگی در زندگی شما هست یعنی شما به او فراخوان داده اید و این به دلیل نشانه هایی از طرحواره رهاشدگی در روان شماست.

وقتی ما تله رهاشدگی داشته باشیم سراغ رابطه هایی می رویم که دسترسی عاطفی به طرف مقابل سخت باشد، از اینکه از دست بدهیم می ترسیم، و حتی وارد رابطه هایی می شویم که در آن یا خیانت ببینیم یا از سوی طرف مقابل طرد شده و ترک شویم. بعنی تله رهاشدگی اجازه نمی دهد شما رابطه ای را تجربه کنید که نیازهای عاطفی شما در آن تامین شده و یا بتوانید به ازدواج فکر کنید.

برای اینکه بتوانید شرایط کنونی خود را کنترل کنید لازمست بدانید که تله های شخصیتی به صورت ناخودآگاه در روان ما فعالیت دارند و تا زمانی که وجود داشته باشند بر زندگی ما تاثیر می گذارند. پس بهتر است شناسایی شده و کنترل گردند. زمانهایی را که نگرانی ها و ترسهای شما فعال هستند شناسایی کنید. این ترسها به شما کمک می کند که حساسیتهای خودتان را شناسایی کنید (نهایتاً از چی می ترسم).

توجه بفرمایید که این ترسها ریشه اش در کودکی شما است، شاید در آن زمان یک کودک ابزار لازم برای مقابله با ترسها را نداشته باشد ولی شما الان آن کودک نیستید و می توانید با این شرایط مقابله کنید. همچنین ترسها و استرسها و نگرانی های ما از بین نمی روند بلکه ما خواهیم آموخت که بدون اینکه بخواهند کارکرد ما را مختل کنند، احساسات خود را بپذیریم و تاثیرات منفی را به حداقل برسانیم. ادامه رابطه ای که الان دارید نیز توصیه نمی شود. طرف مقابل شما بنا به هر دلیل در حال حاضر نمی تواند یک شریک عاطفی محسوب شود.

آموزش غیر حضوری رهایی از تله رهاشدگی و مطالعه کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید، نوشته جفری یانگ خدمت شما پیشنهاد می شود.

نکته دیگری که در نامه تان به آن اشاره کردید، نوع نگاه شما به ازدواج سنتی است. دلیل شما برای نداشتن دیدگاه مثبت به ازدواج سنتی چیست که نوشته اید: سنتی دوست ندارم؟

فاطمه عزیز، ازدواج در جامعه ما یا به صورت سنتی است یا غیر سنتی که هرکدام نکات مثبت و منفی خود را دارند. خانواده ها هنوز هم نقش مهمی در ازدواج جوانها دارند و وقتی شما این نوع ازدواج را حذف کرده و خواستگاری را به خانه راه نمی دهید در واقع شانس یک ازدواج خوب را از خود می گیرید. انتظارات و اولویتهای خود را شناسایی کنید و مواردی را که مناسب می دانید از دست ندهید.

در این خصوص نیز آموزش غیرحضوری ازدواج مثبت خدمت تان پیشنهاد می شود.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری_خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

01 آبان 1397 ساعت 13:04
سلام.ممنون از توضیحاتتون راجع به سوالی که پرسیدین باید بگم،نه که توی بیان احساسات ضعیفه بیشتر ثابت میکنه...حتی الانم که سرد شده میفهمم که دوس داره ولی حرفاش باعث میشه دودل شم،که اصن شاید رفتارشم دروغه،یعنی از نظر شما هیچ راهی برای بهبود این رابطه نیست?? راجع به ازدواج سنتی،چون من آدمیم که خیلی به مسائل ریز و جزییات دقت میکنم و فکر میکنم ازدواج سنتی نمیتونم بشناسم طرفو،فک میکنم سخته،نه اینکه ازدواج سنتی بد باشه من نسبت به شخصیت خودم حس میکنم نمیتونم،و اینکه حتما باید دوست داشته باشم،توی ازدواج سنتی یکم این روند تند انجام میشه که به نظرم واسه من سخته.
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
01 آبان 1397 ساعت 15:53

درود دوباره

اگر هم بنا باشد تلاشی برای بهبود رابطه باشد لازمست دوطرفه صورت بگیرد. یعنی ایشان هم باید تمایل داشته باشد. شما  متوجه سردی ایشان شده اید؛ آیا رفتاری از ایشان دیده اید که نشان دهنده تمایل او به بهبود رابطه باشد؟

گاهی اوقات ما با خاطرات خوبی که از یک فرد داریم رابطه را ادامه می دهیم نه با واقعیت کنونی او. شاید بهتر باشد این رابطه را مورد بازبینی قرار دهید و چک کنید که آیا تمایل از سوی ایشان هم هست؟ و اینکه ادامه این روند چه تاثیری بر زندگی شما خواهد داشت؟

به طور کلی نمی توان با قطعیت گفت که کسی را شناخته ایم یا خیر. ازدواجهای سنتی حال حاضر مانند گذشته نیستد و تغییراتی در ان ایجاد شده است که با توجه به فضای فرهنگی هر خانواده تفاوت دارد. یعنی شما می توانید با توجه به ارزشهای خانوادگی و با راهنمایی و نظارت خانواده مدتی معین را با خواستگار معاشرت کنید و مواردی که برایتان مهم است چک کنید و سپس تصمیم بگیرید. دیدار خانواده دخترخانم با خانواده خواستگار، این حسن را دارد که درخصوص شباهتهای فرهنگی و رفتاری می توانید از راهنمایی خانواده ها استفاده کنید و ضمناً آقاپسری که همراه خانواده به خواستگاری می آید قصدش ازدواج است نه وقت گذرانی و دوستی و بیا ببینیم به درد هم می خوریم یا نه و...


بهتر است درخصوص رابطه با دوست تان، روند رابطه را چک کرده و اگر خواسته شما با ایشان تطابق ندارد در رابطه ای بلاتکلیف سرمایه گذاری روانی و عاطفی نفرمایید. 


علی اکبری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه