سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

بعد از رفتن ایشون احساس بدی به خودم دارم.

پرسش

تاریخ ثبت : 05 آبان 1397
1,261  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام
دوست پسر من بعد از ۲ سال من رو ترک کرد و بعد از حدود ۳ ماه پیشمون شد و دوباره برگشت. دلیل اصلی ایشون این بود که بسیار به من شک داشت و در کنار من احساس نا امنی می کرد. نه به خاطر اینکه من روابط عجیب و غریبی داشتم یا خارج از عرف رفتار می کردم. حتی داشتن روابط عادی هم خاطر ایشون رو می رنجوند. از طرفی ایشون به OCD مبتلا هستن و همیشه در رابطه با من چیز هایی پیدا می کردن که به مذاقشون خوش نمی اومد و باعث نا رضایتیش می شد.

اینبار که برگشت من به خاطر علاقه زیادم ایشون رو پذیرفتم غافل از اینکه یک جای کار می لنگه. ایشون در این ۳ ماه که ما بهم زده بودیم تمام مدت تلفن هوشمند من رو هک کرده بودن و تمام روابط من رو جاسوسی می کردن. و خب طبیعتا در این دوران به دلیل تنهایی به یکی دوتا از دوستانم نزدیک تر شده بودم و درد دل می کردم و البته چندباری هم Date کردم.

ایشون تازه بعد از گذشت دو هفته به من گفت که گوشی من رو جاسوسی می کرده از اون زمان شروع کرد به محاکمه و شرزنش کردن من. دست آخر من رضایت دادم که هرطور که ایشون دوست دارن رفتار کنم و تلفن همراه خودم و همه چیزم رو در اختیار ایشون بزارم و گذاشتم.

حدود دو شب پیش بعد از جستجو در موبایل من ایشون گفتگویی از من و یکی از دوستانم مربوط به همون زمانی که با من بهم زده بود پیدا کرد. گفتگو خیلی عادی بود حتی یک جمله رمانتیک هم نداشت اما ایشون رو برآشفت و من رو به پنهانکاری و دروغگویی و هرزگی محکوم کرد. اون شب هرچقدر می تونست به من بد و بیراه گفت و دوباره با من بهم زد. حرف های تلخی زد که باورم نمی شه از زبان ایشون شنیدم.

با اینکه به نظر خودم کار بدی نکردم اما احساس بدی به خودم دارم. احساس هرزگی و نالایق بودن. من رو راهنمایی کنید.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
07 آبان 1397 ساعت 17:21

سلام دوست گرامی



توضیحات شما را خواندم. قرار گرفتن در چنین شکلی از روابط که یکی از طرفین مدام شما را با انتقاد ، سرزنش و حساسیت های بیش از اندازه، درگیر می‌کنه، باعث میشه رابطه عملکرد خودش را به مرور از دست بده. در واقع وقتی این ارتباط ، علی رغم چنین چالش هایی، همچنان ادامه پیدا می‌کنه یعنی حداقل یک جای کار دارای اشکاله.


ماندن در چنین روابطی، فرسایش زیادی را برای طرفین به همراه خواهد داشت و به مرور موجب احساس بی کفایتی در شما میشه. چرا که خود را پیوسته با پیام های بی ارزش کننده ی فرد مقابل، ارزیابی می کنید.


به نظر می رسه با توجه به مواردی که مطرح نمودید ایشان در این وضعیت، شرایط لازم برای برقراری رابطه مطلوب با شما را نداشته باشند. مراقب خودتون باشید. خودتون رو سرزنش نکنید. تلاش کنید تا به مرور از این شرایط عبور کرده و حال بهتری را تجربه کنید.



با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

07 آبان 1397 ساعت 18:58
آقای دکتر غدیری ممنون که به سوال من حواب دادید. بزرگترین چالش من این روز ها اینه که اگر ایشون دوباره برگردن (که بر اساس تجربه من به احتما ۹۹٪ بر می گردن) چطور خودم رو از وارد شدن به رابطه با ایشون بازدارم. می دونم ممکنه سوال عحیبی به نظر بیاد اما متاسفانه هربار که باهم بهم می زنیم و ایشون دوباره برمی گردن، من نمی تونم مقاومت کنم و دوبار ذهنم من رو متقاعد می کنه که به رابطه ادامه بدم با اینکه می دونم دارم اشتباه می کنم. هزاران ترس و نگرانی از آینده باعث می شه که دوباره به این رابطه پر از اشکال ادامه بدم. دقیقا مثل معتادی که دوست داره ترک کنه اما نمی تونه. ازتون ممنون می شم اگر راهکار یا تکنیکی به من معرفی کنید. خیلی سپاسگذارم.
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
08 آبان 1397 ساعت 17:18

سلامی دوباره


سوالتون صادقانه و قابل تامل است. وقتی به پیامدهای یک رابطه ی اشتباه، بینش و آگاهی  دارید و راجع به تغییر آن فکر می کنید، در عین حال به سختی میتوانید آن را رها کنید نشان میدهد که مساله ی شما، بیش از آنکه شناختی باشه ، هیجانیه. 


به نظر میرسه مساله مهم و کمی دشوار در این میان، دو دلی ست.( ضد و نقیض بودن فکر و احساس ). بین آن چیزی که می خواهید و میدانید و آن چیزی که هستید، ناهمخوانی وجود داره. مساله ای همچون ترس و اضطراب،  باعث میشه دوباره به عقب برگردید. به عقب پناه بردن، ظاهراً شما را در وضعیتی امن، نگه میداره که موقتا باعث میشه اضطراب رو تجربه نکنید و موقتا از فکر و خیال های نگران کننده آینده خلاص بشید. با این حال ماندن در این وضعیت نیز هر لحظه شما را در موقعیتی پرتنش و بی ثبات تر قرار میده. به قول ماتیسن در رمان پر،  انسان همچون پر در دستان دیگری به بازی گرفته می شه


در مرحله ای که شما قرار دارید، سبک جدیدی از زندگی ضروری به نظر میرسه. اینکه به شیوه ای متفاوت احساس کنید و عمل کنید که پیش از این، از آن اجتناب می کرده اید.


 ترس ها وقتی در ذهن پرسه میزنند غیر واقعی تر و مخوف تر از اون چیزی که هستند برداشت می شوند. نگرانی ها و ترس های خودتون رو یکی یکی روی کاغذ بیارید و دلایل هرکدام از این احساس ها را مورد بررسی قرار بدید. چه اتفاقی میفته وقتی با این ترس ها روبرو میشید؟ شما را از بین میبرند و یا نه صرفا باعث آزارتان می شوند؟ وقتی ازشون فرار میکنید این نگرانی ها از بین میروند؟ یا مجددا وقتی از رابطه ی مساله دار بیرون میایید دوباره به سراغتون میان؟ بنابراین لازم است در وهله نخست با احساسات خود هرچند ناخوشایند روبرو بشید. هرچقدر فاصله خودتون رو باهاشون کمتر کنید از وحشت شما کاسته میشه. و اونها اون چیزی که قبلا در ذهن می پنداشتید نخواهند بود.


 زندگی ، چرخه ای پویاست.خاصیت انعطاف پذیری داره. با هر تغییری ، پاسخ های متفاوتی را دریافت خواهید کرد. سبک زندگی خودتون رو در بخش های مختلف فردی، ارتباطی، اجتماعی و تفریحی متنوع کنید. از شکل محل استراحت و ابزارهای ارتباطی گرفته تا روابط اجتماعی سودمند با خانواده و دوستان صمیمی و فعالیت های تفریحی.


وقتی بیشتر تنها هستید به تدریج احساس انزوا بهتون دست میده. انزوا موجب اضطراب میشه و شما را وادار به وارد شدن و ماندن در یک رابطه مشکل دار میکنه. ساعت های تنهایی خودتون رو کمتر کنید. بیشتر توی جمع خانواده و اجتماع باشید. ارتباط با دوستان و همکاران صمیمی و همینطور فعالیت های تفریحیِ دلخواه، نکاتی قابل توجهی ست که به مرور میتونه واقعا  شکل و شمایل جدیدی به زندگی تان بده. 



با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه