سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

صلح رسیدن با پدر

پرسش

تاریخ ثبت : 06 آبان 1397
998  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام
30 ساله هستم ،2 سال و نیمه متاهلم تضادهایی که از مجردی با والدین داشتم بسیار تاثیرگذار در زندگی متأهلیم هست بقدری که بعضی وقتا میگم کاش خودمو قبل از ازدواج بیشتر میشناختم و با این همه مشکلات وارد زندگی جدید نمیشدم. پدر من مرد عصبانی و تندی بود هنوزم هست شاید نه به اندازه دوران کودکی من و خواهرم همیشه شاهد دعواهای پدرو مادر و کتک خوردن های مادربودیم ما همیشه مامان رو تشویق به جدایی میکردیم ولی مامان هیچ موقع جدا نشد ما هم هیچ موقع فضای آرومی رو تجربه نکردیم. علاوه بر تند بودن پدر فرد بسیار بی حوصله ای هست کلا حوصله انجام کاری رو نداره به وضع خونه نمیرسه غالبا وسایل خونه تا حد فرسوده شدن مورد استفاده قرار میگیرن اعتقادی به بازسازی خونه و وسایل نداره حوصله مسافرت گردش یا سینما نداره، این خصلت آزار دهنده ای برای هر 3 ماست. فقط میرفته سر کار و برمیگشته ناگفته نمونه که برای تامین رفاه ما تا همین الان که 75 سالش هست مشغول به کار هست همیشه نسبت به من و خواهرم ابراز علاقه داشته دست نوازش به سرمون کشیده ما رو در آغوش گرفته ولی متاسفانه ما چندان لذتی از این ارتباط نمیبردیم حتی یه وقتایی یه جور حس تجاوز به من دست میداد ناخودآگاه از این ارتباط بغل کردن و بوسیدن خوشم نمیومد و فراری بودم. الان که 30 سال از زندگی من و 75 سال از زندگی پدر میگذره دیگه امیدی به تغییر کسی ندارم فقط بار سنگینی رو سینم هست و اون اینه که با ازدواج من خواهر کوچکترم (2سال و نیم) توی اون خونه با همه اون مشاجره ها تنها شده و انگار که من خودم رو نجات دادم و رفتم حالا از دور به خواهرم میگم تحمل کن کاری که خودم هم هنوز که یه روزایی برمیگردم پیششون نمیتونم به خوبی انجام بدم و عمدتا برخورد پیدا میکنم.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
13 آبان 1397 ساعت 12:13

با سلام‌واحترام

نامه شما را خواندم، کاملا قابل درک است که زندگی در چنین محیط پر تنشی میتواند آسیب رسان باشد وبرای اطرافیان احساس ناخوشایندی ایجاد کند، اینکه پدر شما خانه رابا رفتارهای پرخاشگرانه شان نا امن کرده اند قطعا اشتباه میباشد اما ما انسانها در بیشتر اوقات مسائل را فقط از دید خودمان بررسی میکنیم ودر نهایت میپذیریم که مشکل بوجود آمده شاید غیر قابل حل باشد ویا تنها مسبب این مشکل شخص مقابل باشد اما اگر به این درک وپذیرش برسیم که در هر ارتباطی وقتی به مشکل وبن بست میرسیم همه اعضا میتوانند سهمی داشته باشند ، تحمل مشکل  ورسیدن به راه حل ساده تر میشود.

اگر از دیدروانشناسی بخواهیم بررسی کنیم باید علل پرخاشگری را بدانیم:

۱) زمینه ژنتیکی

۲)نحوه نگرش افراد به واقعیات 

۳)فرهنگ رایج در خانواده ها( در خانواده ای با این شیوه تربیتی رشد کردند)

اما همان طور که خودتان فرمودید نباید از پدرتان در این سن وسال انتظار تغییر داشت  چرا که افراد پرخاشگر خود را محق میدانند و در بیشتر مواقع اطرافیانشان را علت این رفتار میدانند ، بنابراین یکی از راههایی که شما و مادر وخواهرتان پیش رو دارید اینست که تعاملاتتان را با پدرتان کاهش دهید تا هرچه بیشتر از سطح درگیری وپرخاشگری کاسته شود،به محبتهایشان واکنش مثبت وخوشایند نشان دهید، دومین مورد اینکه میتوانید از افرادیکه بر روی پدرتان نفوذ دارند کمک بخواهید تا با ایشان صحبت کنند ، در بسیاری از مواقع میتواند تغییری حتی جزئی رخ دهد.اما نکته ای که بسیار حائز اهمیت است اینست که شما  با اینکه مستقل شده اید اما همچنان فکر وذهنتان هنوز در منزل پدرتان جا مانده وفقط شکل نگرانیتان تغییر کرده که این خود میتواند برای شما وزندگیتان مشکل ساز شود بنابراین سعی کنید الویت زندگیتان را همسرتان قرار دهید وبه این بینش برسید که هرکسی توانایی حل مشکلات خود را میتواند داشته باشد وبرای آن فکری کند اینکه شما مدام از راه دور  به خواهرتان توصیه میکنید تحمل کنید خیلی کارساز نیست ، بلکه راهای مؤثرتریوجود دارد مثل  اینکه خواهرتان برای تحمل این مسائل وداشتن زندگی بهتر حتی با وجود این مشکلات  به درمانگر مراجعه کنند .ودر نهایت میتوانید از آموزشهای غیر حضوری خانه توانگری که بی شک میتواند شما را در تحمل این مشکلات یاری دهد بهره مند شوید.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه