سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

مشکل زناشویی

پرسش

تاریخ ثبت : 08 آبان 1397
1,264  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام جناب دکتر. من 9 ساله که ازدواج کردم. با همسرم تفاوت های اساسی و ریشه دار بسیاری داریم. اما با این حال سال ها کنار هم زندگی کردیم. ایشون شخصی مذهبی با عقاید خاص و بعضا غیر منطقی هستن. پازل زندگیشون در کودکی اشتباه چیده شده و پیش نویس زندگیشون بقول دکتر بابایی زاد با سو برداشت های بسیاری نوشته شده. بنده خیلی برای اصلاح تلاش کردم اما موفق نشدم. یه دختر 8 ساله دایم که بشدت هر دو بهش وابسته ایم و روحیه بسیار حساسی هم داره. ما بارها تا مرز جدایی پیش رفتیم اما اتفاق نیافتاد. دو سال قبل من با شخصی ارتباط پیامکی برقرار کردم حدود 2 ماه و ایشون متوجه شد و عکس العمل های بسیار شدید، غیر منطقی و تندی نشون داد. ایشون در حال حاضر هیچ رابطه عاطفی با بنده ندارن. فقط رابطه جنسی بین ما هست و بسیار هم شدید. بخاطر تمایل زیاد بنده. البته ایشون از ابتدا اصلا ایجاد رابطه عاطفی با زن رو بلد نبودن و بسیار در این موضوعات ضعیف بودن و همیشه برای من که بسیار احتیاج به توجه، احترام، عشق و حس خوب بودن نیاز دارم ایجاد مشکل می کردن.در حال حاضر بارها گفتن که نمی خوان ادامه بدن اما خودشون هم اقدامی نمی کنن. ما نمی خوام ادانه بدم اما نمی خوام دخترم در این سن دچار آسیب ندیدن پدرش بشه که خیلی بهش علاقه داره. با هم راجع به یعداز جدایی و تلاش برای به حداقل رسوندن آسیب یه دخترم به تقاهم رسیدیم.اما بازهم برام بسیار سخته.درس رابطه عاطفی بدون شکست شما رو گوش کردم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

مونا گوشه
مونا گوشه
13 آبان 1397 ساعت 00:45

سلام دوست گرامی

نامه شما راخواندم، متوجه شدم که ارتباط عاطفی شما و همسرتان دچار مسائل جدی است، و متوجه شدم از صحبت های شما که گویا به درمانگر هم  برای حل مسائلتون مراجعه کرده اید و مشکل حل نشده است، البته زوج درمانگر که هر دو باهم مراجعه کنید در این موارد می تواند موثر تر واقع شود، اگر این مسیر هم رفته اید و نتیجه ای در بر نداشته است، توجه داشته باشید که جایی در زندگی زناشویی که نیازهای طرفین به هیچ وجه تامین نمی شود، خیلی وقتها یکی یا هر دو طرف رابطه  لغزش و یا خیانت  را به عنوان یک راه حل انتخاب می کنند که البته کارآمد هم نیست و می تواند آتش مسائل را از قضا شعله ور تر نماید. 

از نامه شما اینطور برداشت کردم که با توجه به مسیری که طی کرده اید به خط آخر که طلاق است رسیده اید،  البته که هر طلاقی غلط نیست و هر باهم ماندنی هم لزوما درست نیست.در این زمان که شما به این طلاق توافقی رسیده اید اول اینکه باید هزینه این تصمیم را کاملا واقعبینانه ارزیابی کنید، بلاخره ماندن در زندگی که پر از تنش هست، یا روابط سرد و بی تفاوتی در جریان است  هم برای فرزندتان آسیب هایی در بر خواهد داشت و شما می توانید ارزیابی کنید که کدام تصمیم کمتر آسیب به فرزندتان می زند.

جهت امن کردن این موقعیت جدید برای فرزندتان لازم هست که شما و همسرتان این اطمینان خاطر را به او بدهید که اگر چه تصمیم گرفته اید که با هم زندگی نکنید اما هر دو تا ابد پدر و مادر ایشان هستید و هر زمان که مایل باشد می تواند در کنار هر کدامتان باشد و این طلاق باعث نمی شود که او پدر یا مادرش را از دست بدهد. در واقع شکل خانواده تغییر می کند اما نقش های هر کدامتان برای دخترتان سر جایش است.

همینطور حواستان باشد که تحت هیچ شرایطی با او درد دل نکنید . هیچ دلیلی ندارد که فرزند شما از مسائل شما مطلع باشد.

پدر و مادر هر کدام نیمی از بدنه روانی کودکتان به حساب می آیند، با بدگویی و مقصر جلوه دادن دیگری به این تصویر به شدت آسیب می زنید و در واقع کودکتان اضطراب مضاعفی را تحمل می کند. بنا براین با به توافق رسیدن بر سر این جور موارد با همسرتان می توانید شرایط جدید زندگی برای دخترتان تا حد ممکن امن کنید و آسیب را به حداقل برسانید.

باتشکر از اعتماد شما

مونا گوشه - خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه