پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام دوست گرامی
نامه شما را خواندم، اینکه در یک سردرگمی و بلاتکلیفی جامانده اید قابل درک است که چقدر گیج کننده و آزار دهنده است،
اینکه می فرمایید هیچ دسترسی به ایشان از طریق دیگه ای هم ندارید.نشان می دهد که در واقع هیچ کنترلی هم بر روی شرایط از جانب شما وجود ندارد، و بیشتر شما را در موقعیت درماندگی و ضعف قرار می دهد و اذیت می کند.
واقعیت این است که شرایط به نوعی به شما تحمیل شده است و شما روی آن هیچ کنترلی ندارید. از گذشته روابط خود و اینکه آیا مسئله خاصی که زمینه ساز این رفتار باشد چیزی نگفتید، ممکن هم هست که وجود نداشته باشد البته.
در این که رفتار ایشان به هیچ عنوان بالغانه نبوده است که هیچ شکی نیست، اگر حتی فردی تمایل به قطع ارتباط دارد بهتر است که بیان صحبت کنند و بعد رابطه را تمام کنندو این رفتار- اگر علت خاصی که ما ازش بی اطلاع باشیم - نداشته باشد نشان می دهد که فرد بلوغ عاطفی لازم برای ازدواج و رابطه عاطفی را ندارد.
اگر مسئله یا مشکلی برای ایشان پیش آمده باشد که احتمال دارد بعد از برطرف شدن پیدایشان شود.
اگر هم شیوه قطع رابطه شان به این ترتیب باشد که باید بگویم مراحلی که شما برای پذیرش این موضوع طی می کنید مشابه برا طی کردن مراحل سوگ است.
به این ترتیب که گام اول انکار است، و همش منتظرید که برگرده و باور کردن تمام شدن رابطه اینجور ناگهانی سخت است،
مرحله بعدی خشم است که یا معطوف نسبت به ایشان است یا جابجا می شود و معطوف به خودتان می شود.
گام بعدی جر و بحث و کلنجار رفتن با خودتان است و اگر و اما ها و ای کاشها که سراغتان می آیند ولی بدانید که اینها افکاری گذرا هستند که حتما حقیقت ندارند و لازم نیست به آنها بها بدهید.
گام بعدی افسردگی را ممکن است تجربه کنید و غم و اندوه زیادی را با خود داشته باشید و تمایل به انجام کاری نداشته باشید.
و در نهایت پذیرش ماجرا اتفاق می افتد و می توانید به عنوان حقیقت تلخی که اتفاق افتاده و شما نقش پررنگی هم شاید درش نداشته اید ببینید و بپذیرید. و به دنبال خلق روابط موثر با افراد باثبات و قابل اعتماد باشید.
ممنون از اعتماد شما
مونا گوشه - خانه توانگری طوبی