سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

از یه رابطه به شدت مشکل دار با نهایت بی توجهی طرف مقابل طرد شدم و ترس شدید دارم که در آینده چه کاری انجام بدم

پرسش

تاریخ ثبت : 30 آبان 1397
764  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
من تقریبا ۵ سال پیش با یکی از همکارانم که خودش بهم ابراز علاقه کرده بود و جدا از همسرش زندگی میکرد وارد رابطه شدم ولی بعدش ایشون طلاق نگرفت. از همون اول که فهمیدم قصد جدایی نداره به شدت دچار مشکل شدیم. مدام جنگ داشتیم و هیچ کدوم هم نمیتوانستیم از رابطه خارج بشیم. پدر مادر من از اول مشکل داشتند. من بچه اول خانواده هستم و از ۱۹ سالگی مستقل بودم. از ۳۲ سالگی جداشدم از خانواده و به سرعت وارد این رابطه شدم. (هیچ وقت پدر مادرم رو دوست نداشتم تا دوسال پیش که کار کردم روی این روابط و الان رابهط خوبی داریم)رابطه کامل داشتیم. بعد از ۲ سال من برای اینکه ایشون رو از دست ندم (بسیار پرخاشگر شده بودم )شروع کردم رفتارم رو اصلاح کنم ولی ایشون از همسرش جدا شد و با یه خانم دیگه ای که از همون ۵ سال پیش باهاش چت میکرد وارد مذاکره ازدواج شد. در عین حال با من هم رابطه رو حفظ میکرد. من توان نه گفتن و جدایی نداشتم. نهایتا ایشون برنامه ش با اون خانم قطعی شده و من رو کاملا رها کرده. من از احساس حقارت این اتفاقات خیلی درد میکشم. از طرفی نیاز دارم رابطه جدی داشته باشم. ترس شدید دارم نمیتونم به ازدواج فکر کنم. تله ها رو که گوش میکردم خیلی نگران شدم که مبادا با همون ساختار وارد رابطه جدیدی بشم و همون اتفاقات با یه آدم جدید تکرار بشه. حتی دیگه نمیدونم چی بخوام از رابطه و چی نخوام. البته مطالب کلاسها رو هنوز کامل گوش‌نکردم. با آدمهای زیادی صحبت کردم. همه گفتن زیاد سرویس دادی و سیاست نداری و موضوعات مشابه. سوالی که دارم اینه که چه تله هایی دارم و چطور رفتار میکنم و برای آینده به چه چیزهایی باید توجه کنم تا بتونم ازدواج کنم و زندگی سالمی داشته باشم.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

مونا گوشه
مونا گوشه
13 آذر 1397 ساعت 00:27

سلام دوست گرامی

نامه شما را خواندم و متوجه شدم که وارد رابطه ای شدید که از همان ابتدای رابطه امنیت و ثبات درش به واسطه متاهل بودن طرف مقابل شما و اینکه در وموقعیت جدایی قرار داشته کم بوده است. 

با توجه به تاریخچه مختصری که از رابطه والدین خود با هم و رابطه خود با آنها گفتید هم می توان حدس زد که احتمالا در آنجا هم نیاز به امنیت و ثبات برآورده نمی شده است.اگر چه با تلاش های شما الان این روابطتون بهتر شده است. اما این عوامل می تواند زمینه ساز فعال شدن تله رها شدگی و بی اعتمادی / بدرفتاری باشد. البته اینها فقط حدس است بر اساس اطلاعات مختصری که وجود دارد و تشخیص دقیق تر را بر اساس تست ها می توان بیان کرد.

وقتی این تله رها شدگی و یا بی اعتمادی و بد رفتاری فعال می شوند فرد براساس سبک مقابله ای خودش به صورت های مختلف ممکن است واکنش نشان دهد، مثلا ممکن است اعتمادبیش از حد نشان دهد، خدمات زیادی ارائه دهد و به هر ترتیبی تلاش کند رضایت فرد را جلب کند که مبادا او ترکش کند و یا از ترس از دست دادن رابطه نشانه های احتمالی از وجود رابطه ای موازی را انکار کند و در رابطه باقی بماند. یا برعکس با پرخاشگری و بد رفتاری و تهدید تلاش به حفظ رابطه کند. و یا کنترل گر شدیدی شود. اینها نمونه هایی از رفتار های مخربی است که اگر چه فرد ناآگاهانه و به قصد حفظ رابطه انجام می دهد ولی در اصل باز هم باعث از دست رفتن رابطه و برآورده نشدن نیاز به امنیت می شود و در واقع این طنز تلخ داستان تکرار طرحواره ها می باشد.

برای اینکه شما از تکرار این مسائل برحذر بمانید لازم است که اول به سهم خود و رفتارهایی که باعث شدند این را بطه به این نقطه برسد آگاه شوید.و به عبارتی درس های این رابطه را بگیرید و با تمرین و تمرکز تلاش به برطرف کردن آنها کنید.

در این خصوص درس های رهایی از تنهایی و مهر طلبی می تواند برای شما موثر باشد تا بهتر با تله های شخصیتی خود آشنا شوید و بتوانید آنها را برطرف کنید و در نهایت اگر نیاز بود می توانید از درمانگری در این حوزه بهره ببرید.

با تشکر از اعتماد شما

مونا گوشه - خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه