سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

نیازمند مشاوره و درمان هستم یا خیر؟

پرسش

تاریخ ثبت : 30 آبان 1397
669  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام.من از بچگی از سمت پدرم هیچ محبتی ندیدم و همیشه از جانب اون سرزنش و تحقیر شدیم.هیچوقت موفقیت و پیشرفت من و برادرم براش ارزشی نداشت وبا اختلاف سنی بالا خواهردار هم شدیم ولی خواهرم هم الان داره همون شرایط کودکی مارو میگذرونه همون سرزنش ها و بددهنی ها.من همیشه یه خشم و نفرت گوشه دلم از پدرم دارم که باعث میشه دلم نخواد اصلا باهاش تنها باشم همیشه دلهره دارم همش منتظر جنگ و دعوا هستم.همیشه ما بخاطر اقوام و بچه های همسایه و فلان دختر وپسر توهین شنیدیم و سرزنش میشیم هنوزم.مادرم تو زندگی رنج زیاد دیده از ایشون و خونوادش همیشه مادرپدرم بلای جون زندگیمون بوده و هست.مدتی هم هست نشونه هایی دیدم ازش که به خاله مجردم نظر داره بیشتر ازش بدم میاد.ازازدواج میترسم و اعتماد ندارم اصلا نمیتونم تصور کنم با مردی تنها باشم.سالهای زیادی دورازخونه درس خوندم و خوابگاهی بودم ولی الان انگار توان و اعتماد بنفسی رو ندارم که مجردی و مستقل از خونه دنبال کار و زندگی برم.هیچوقت جرات نکردم از کسی کمک بخوام چون من یه سیب سرخ از داخل کرم خورده هستم که دیگه قبول کردم نیازمند مشاوره ام. لطفا کمکم کنین. ممنونم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
11 آذر 1397 ساعت 10:22

درود بر شما

قابل درک است که داشتن والدینی که با رفتارهای خود سبب آسیب به عزت نفس و سلامت روحی فرزندان خود می شوند تا چه اندازه می تواند سبب احساس ناخوشایند گردد. گاهی اوقات سازکارهای فرزندپروری والدین به گونه ای است که به دلیل جراحتهای حل نشده خود، سبب برخی جراحتهای دیگر به فرزندان خود می شوند. احساس رنجش شما از پدرتان قابل درک است زیرا حاکی از انباشتن خشمی است که در تمام این سالها در محیط خانه حس کرده اید. اما این نکته را نیز در نظر داشته باشید که هیچ پدر یا مادری به صورت عمدی سبب ناراحتی فرزندش نمیشود؛ پدر شما نیز ابزاری که برای فرزندپروری داشته اند و شیوه ای بلد بوده اند در همین حد بوده است.

شما فردی تحصیلکرده در دهه سوم زندگی تان هستید. انتظار می رود در این بازه سنی؛ تا حدی به فردیت دست یافته باشید که بتوانید شرایط زندگی تان را بهتر از آنچه که اکنون هست مدیریت کنید. البته منظور، بی حرمتی در فضای خانه نیست اما توجه بفرمایید که اگر همین راهی را بروید که سالها رفته اید به همین نتایجی خواهید رسید که تاکنون رسیده اید. پدر شما همیشه که در حالت خشم نیستند، در زمانی که آرام هستند می توانید در مورد احساسی که درخصوص رفتارهای ایشان دارید با او صحبت کنید. از اینکه مورد چنین قیاسهایی قرار می گیرید ناراحتی تان را محترمانه بگویید. البته با توجه به توضیحاتی که در مورد پدرتان نوشته اید بهتر است انتظار تغییر مطابق خواسته تان را نداشته باشید زیرا ما نه مامور به تربیت والدین خود هستیم و نه موفق به انجام این کار خواهیم شد. اما نشان دادن برخی واکنشها و تغییر سبک رفتاری شما از منفعلانه به بالغانه سبب می شود که خودتان آسیب کمتری ببینید. در سبک رفتاری بالغانه، ما ضمن حفظ حریم دیگران و احترام به آنها حدود خود را نیز تعیین می کنیم. توهین، تحقیر، مقایسه بی دلیل با فردی دیگر از جمله مواردی است که به روان هر فردی آسیب می زند. می توانید ناراحتی خود را در زمان آرامش خانه با جملاتی که با "من" شروع می شوند اعلام کنید: من آدمی هستم که وقتی فلان جمله را می شنوم احساس خوبی ندارم و دوست ندارم چنین حسی در فضای خانه ما وجود داشته باشد.

در مورد خواهر کوچکترتان نوشته اید که همان رفتارها در مورد ایشان دارد تکرار می شود، نگرانی شما بجاست. توجه بفرمایید که شما متوجه وجود یک چرخه معیوب در فضای زندگی تان شده اید و اینکه نوشته اید نیازمند مشاوره اید نشان می دهد که شما برای انجام تغییر شرایط نامطلوب گام برداشته اید و این نکته ای مثبت در مورد شماست. وقتی مسئله ای حس می کنید بهتر است واکنش منفعلانه نداشته باشید. 

در زمانهایی که پدرتان عصبانی هستند بهتر است حرفی نزنید چون ممکن است سبب تشدید ناراحتی شود اما زمانی که آرام هستند در مورد اینکه توهین و تحقیر و مقایسه شدنها چقدر باعث احساس منفی در شما می شود و دوست ندارید این مسائل در مورد خواهر کوچکتان نیز تکرار شود.

اشتغال شما نیز نکته ای است که می تواند سبب بهبود حال شما شود زیرا شغل و محیط کار و همکاران مورد اعتماد ما از جمله منابع حال خوب ما هستند. البته طبیعی است که یافتن شغل با توجه به شرایط کنونی ما کار راحتی نباشد اما حتی اگر مجبور به اشتغال در شغلی غیر مرتبط با تخصص خود هم شدید بهتر است فرصت چنین تغییری را از دست ندهید.

یک پدر بدکارکرد، البته می تواند بر روان ما تاثیرات نامطلوب بگذارد اما مجوز ادامه بد زیستن ما نیست. یعنی به رغم اینکه نشانه هایی از تله بی اعتمادی و بد رفتاری در شما هست اما می توانید به درمان زخمهای زندگی خود بپردازید. شما دخترخانمی کوشا و با استعداد بوده اید که علیرغم شرایط سختی که داشته اید تحصیلکرده اید و الان هم به فکر تغییرات مثبت هستید. قطعاً توانمندی و پتانسیل این ارتقای زندگی در شما وجود دارد که به فکر آن افتاده اید. کافیست خود را باور کنید.

آموزشهای غیر حضوری شخصیت سالمتر من خدمت شما پیشنهاد می شود. همچنین مطالعه کتاب "زندگی خود را دوباره بیافرینید" نوشته جفری یانگ می تواند برای شما مفید باشد.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری_خانه توانگری طوبی

ادبیات محترمانه و بدون قضاوت : 27
کارآمدی پاسخ : 10
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

11 آذر 1397 ساعت 12:27
سلام مجدد و خسته نباشید. ممنون از راهنمایی و قوت قلبی که دادین. حتما کتاب رو مطالعه میکنم و در اولین فرصت مسیر مشاوره گرفتن رو شروع میکنم.سربلند و سرزنده باشین
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه