سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

عصبانیت و شکاکی که منجر به خود ازاری می شود

پرسش

تاریخ ثبت : 05 آذر 1397
1,015  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
من 29 سالمه ، کارمند هستم و اگر از دوستام و فامیل بپرسین که مهم ترین خصوصیت اخلاقیم چیه میگن شوخ طبعی و اینکه خنده هیچ وقت از رولبای سپیده نمیره ، اما این فقط یه وجهه منه...وجهه ی دیگه من یه دختر کاملا شکاک و عصبی هست که بعد از طلاق پدر و مادرم شدت گرفت ، مخصوصا که طلاق پدر و مادرم به خاطر خیانت پدرم به مادرم بود .الان در حال حاضر 6 ماه هست تو رابطه ای هستم که واقعا همه تلاشمو میکنم که همون چیزی باشم که برای یه رابطه ی سالم لازمه اما بعضی اوقات کنترل کردن خودم از دستم خارج میشه ، و میتونم با کوچکترین مساله ای که شاید حتی اندازه ی یک قهر یک دقیقه ای هم ارزش نداشته باشه انقدر بهم بریزم که یه شب تا صبح بیدار بمونم و یا دو روز غذا نخورم.
زمانی که عصبانی میشم خودمو کتک میزنم ، حتی ممکن با مشت طرف مقابلم رو بزنم ، تا حالا سه بار قرض خوردم البته نه به قصد خودکشی فقط صرفا قصد ازار رسوندن به خودم رو داشتم
خانوادم ازین کارهای من بی اطلاع هستند چندین بار مشاوره رفتم خیلی بهتر شدم اما همچنان ادامه دار هست و در کنار این عصبانیت موضوع شکاکی هم هست که خیلی وقتا مثل خوره مغزمو میخوره و به هر چیز کوچیکی گیر میدم .خیلی خیلی اذیت کننده و ازار دهندس واسم که منی که ادعای روشن فکری و ادعای آزادی آدم ها رو دارم بعضی اوقات به قدری شکاک و عصبانی هستم که کنترل کردن خودم واقعا برام غیر ممکن میشه،.
در حین عصبانیت و یا شک احساس میکنم مغزم تنها فرمانی که بهم میده اینه که الان تو باید در مقابل هر حرفی مقاومت کنی و فقط چیزی که توی سرت هست رو بگی بدون توجه به حرفهای طرف مقابل
خواهش میکنم یه راهکاری بهم بدین که در حین عصبانیت باید چیکار کنم که آروم تر شم و کنترل اوضاع رو دست بگیرم.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
19 آذر 1397 ساعت 14:17

درود بر شما

همه‌ی ما می‌دانیم خشم چیست و این احساس را یا به شکل یک رنجش زودگذر یا یک خشم تمام‌عیار، تجربه کرده‌ایم. خشم یک پاسخ تطبیقی به تهدیدهاست و زمانی که کنترل از دست فرد رها شود و نتواند از آن به طور سازنده ای استفاده کند یک نیروی مخرب است . البته خشم یک احساس انسانیِ کاملا طبیعی است، اما وقتی از کنترل خارج می‌شود، به یک احساس مخرب تبدیل می‌شود و مشکلاتی را در روابط شخصی و کیفیت کلی زندگی به بار می‌آورد. خشمِ از کنترل خارج شده‌ی شما باعث می‌شود دست به پرخاشگری بزنید. حتی اقدام شما به قرص خوردن نیز نوعی تخلیه نادرست خشم است.

  • خشم یک احساس ثانویه است، زیرا ما برای حفاظت از خودمان در برابر احساساتِ آسیب‌پذیر دیگر یا پنهان کردن آنها، به خشم متوسل می‌شویم. احساس اولیه، همان احساسی است که درست قبل از خشمگین شدن داریم. ما همیشه قبل از خشمگین شدن، ابتدا حس دیگری غیر از خشم را تجربه می‌کنیم. شاید قبل از خشم احساس ترس کنیم، احساس اینکه به ما حمله، توهین یا ظلم شده است. بنابراین با «خشم» قدرت‌ نمایی می‌کنیم تا احساسات اولیه ‌مان را پنهان کنیم.
  • بعضی وقت‌ها دلیل اینکه ما خشمیگن می‌شویم این است که موقعیت با الگوهای ارتباطی ما سازگار نیست و احتمالاً یادآور لحظه‌هایی در تاریخچه زندگی‌مان است که گیر افتاده‌ایم، رنج کشیده‌ایم یا احساس‌های ناخوشایندی را تجربه کرده‌ایم. مثلاً زمانی که در ارتباط بین فردی مورد تایید قرار نمی‌گیرید، و خشمگین می‌شوید.  درواقع اتفاقی که می‌افتد این است که چیزی در درون شما ناکام می‌شود، شاید این اتفاق یادآور «نادیده» گرفته شدن‌هایی باشد که در کودکی از سمت پدر یا مادرتان داشتید، و حالا موقعیت کنونی، راه‌انداز احساس‌های ناخوشایندی شده که در آن زمان تجربه‌ می‌کردید. به واقع گاهی خشم می ‌تواند ما را با بخش‌هایی از خودمان آشنا کند. احساس شک و تریدی هایی که در زندگی تان تجربه می کنید نیز با اتفافات دوران کودکی شما مرتبط است. یعنی خشم و شک داشتن شما در بزرگسالی، نشانه یک کودکی پر رنج بوده است.
  • درخصوص احساس شک نیز توجه بفرمایید: مشکل بدبینی معمولاً ناشی از الگوهای ناکارآمد و ناسازگاری است که در اثر تجربیات متناقض دوران کودکی شکل می گیرد. فردی که دچار احساس شک است تنها به جنبه هایی از یک واقعه توجه می کند که مثبت نیست و تنها برخی از خاطرات منفی را به یاد می آورد و نوع تفسیرش از رویدادها براساس تجربیات دوران کودکی است. همچنین مسئله خیانت پدر به مادر و جدایی آنها نیز زمینه ساز تشدید این احساس شک در شماگشته است. این پیشامدها امنیت روان شما را بر هم زده است.
  • ارزیابی خشم و یا احساس شک می تواند مسیر آن را به شما بشناساند. مثلا در مورد خشم می توانید از خود بپرسید: چرا عصبانی شدم ، آیا عجولانه قضاوت نمی‌کنم؟، انتظاراتم معقول است ، علت خشم من دیگرانند یا از درون خودم خشمگین شدم؟ این مسئله عصبانی کننده مرا یاد چه چیزی یا چه کسی می اندازد؟ شما نظیر این سوالها را در هنگام احساس شک هم می توانید از خود بپرسید. البته این پرسشها شاید مشکل شما را در آن لحظه حل نکند اما باعث می شود شما احساسات منفی خود را بشناسید و مسیری که به سمت روشن شدن این احساسات می شود را شناسایی کنید. آگاهی به یک حس  فایده اش این است که شما متوجه می شوید منشا آن در ذهن شماست نه در دنیای بیرونی.
  • به نشانه‌های بدنی خشم آگاه باشید. اگر گُر گرفته‌ اید و احساس می‌کنید داغ شده‌ اید، اگر پوست‌ تان سرخ شده، اگر نفس‌هایتان سریع‌تر شده، اگر در عضله ‌هایتان احساس فشار می ‌کنید و قلب‌تان افزایش پیدا کرده و دست‌هایتان می ‌لرزد و احساس می‌کنید که انرژی زیادی دارید، احتمالاً در حال تجربه‌ی نشانه‌های بدنی خشم هستید. به این نشانه‌ها آگاه باشید و در صورت امکان موقعیت را ترک کنید.
  • برای بیان قاطعانه‌ی خشم، موضوعی که موجب شده تا خشمگین شوید را با استفاده از ضمیر «من» به کسی که فکر می‌کنید موجب خشم شده ابراز کنید. مثلاً: من احساس کردم که تو مرا نادیده گرفتی و برای همین عصبانی شدم.
  • ریشه‌های فردی عصبانیت ناشی از بلد نبودن برخی تکنیک‌هاست؛ یعنی من بلد نیستم ارتباط برقرار کنم و خواسته‌ام را به شما منتقل کنم. من از شما دلخورم و بلد نیستم آن را درست اعلام کنم. همچنین بلد نبودن مهارت ارتباط و دفاع از خود، باعث می‌شود فرد احساس «قربانی بودن» را تجربه کند و با کلی خشم‌های پنهان اعلام‌نشده مواجه باشد.
  • در نظر داشته باشید که ما قرار نیست خشم را از بین ببریم. بناست وقتی خشمگین می شویم بپذیریم و آن را انکار و سرکوب نکنیم . ما خشم خود را مدیریت می کنیم تا روابط خود را حفظ کنیم و آسیب نزنیم و نبینیم. بهتر این است روشن کنید چه چیزی عصبانیت شما را آغاز می کند و سپس راهبردها و استراتژی هایی را در پیش گیرید که نمی گذارد شما به مسیر آسیب زای این خشم وارد شوید.
  • کسانی که احساسات منفی خود را می‌ شناسند آن را انکار نمی‌ کنند و سهم خودشان را در ایجاد رنج و سختی شجاعانه می‌پذیرند. زندگی فقدان و رنج هم دارد. محیط پیرامون زندگی را غیرواقعی نبینید. کسی که از خرد تجربه‌های قبلی استفاده کند، کمتر آسیب می‌بیند. اگر خرد تجربه را با خودتان و اتفاق‌های جدید زندگی همراه نکنید، محکوم می‌ شوید یک تجربه اشتباه را بارها و بارها تکرار کنید. زندگی نامطلوب والدین، مجوز بد زیستن ما نیست.

در کنار مواردی که خدمت تان توضیح داده شد، مراجعه حضوری به درمانگر نیز خدمت شما پیشنهاد می شود. به ویژه اینکه نوشته اید پس از مشاوره رفتن احساس بهتری داشته اید.



از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه