پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
درود بر شما
بهتر است بین تنها بودن با احساس تنهایی فرق بگذاریم. تنها بودن یعنی ساعتی را بدون اینکه کسی دوروبرمان باشد، در خلوت خودمان وقت بگذرانیم که البته هیچ اشکالی هم ندارد، زیرا همه ما گاهی اوقات بنا به دلایل مختلفی نیاز داریم که تنها باشیم تا مثلا راحتتر استراحت کنیم یا بهتر تصمیم گیری کنیم. اما احساس تنهایی قضیه دیگری است. در حالت عادی، وقتی تنها هستیم، لزوما احساس تنهایی نمیکنیم. به طور کلی احساس تنهایی ناشی از عدم مهارت در روابط اجتماعی است و زمانی روی می دهد که بین روابط اجتماعی واقعی فرد و آنچه که او از این روابط انتظار دارد، ناهمخوانی وجود دارد. به نظر می رسد بین شما و همکلاسی هایتان چنین عدم مهارت ارتباطی وجود داشته باشد.
در مورد دوستان تان نوشته اید: اولاش واقعا میخواستم باهام دوست شن ,جلوم خیلی خوب رفتار میکنن ولی پشت سرم فقط بدی میشنوم
این بدگویی ها را از کجا متوجه شدید؟ اگر فرد خاصی چنین حرفهایی را در مورد دیگران به شما گفته بهتر است چک کنید دلیل این کار چه بوده زیرا همه آدمهای اطراف ما دلسوز و خردمند نیستند. اگر در مورد صحت این حرفها مطمئن بودید می توانید از تکنیک پیام شفاف استفاده کنید. یعنی اگر متوجه شدید کسی پشت سر شما حرفی زده، به جای خودخوری و یا دوری از جمع، به او بگویید: چنین چیزی را از قول شما در مورد خودم شنیده ام، ممکن است دلیل این نگاهی که نسبت به من دارید را بگویید؟ شاید شما در برداشت از رفتارهای من دچار سوءتفاهم شده اید، یا شاید هم من اشتباهی داشته ام که باعف ناراحتی شما شده و می خواهم جبرانش کنم. به این ترتیب فضا را برای یک گفتگوی دوستانه و ارتباط بهتر ایجاد می کنید. همچنان که باید تنها جنبه مثبت خود را ببینید، افزون بر این باید جنبه مثبت دیگران را ببینید. هرکسی نقایصی دارد ، اما همه نیز جنبه های مثبتی دارند. تمرکز بر وجه مثبت را برگزینید که کمک می کند برقراری ارتباط با دیگران برایتان ساده تر گردد.
نوشته اید: احساس میکنم همشون از من بدشون میاد
توضیح نداده اید که چنین حسی اخیرا در شما ایجاد شده یا از قبل هم در مدرسه با این مسئله مواجه بوده اید یا اینکه اتفاق خاصی باعث این برداشت شما شده است ولی به طور کلی این احساس اگر به ما دست بدهد ممکن است به یکی از این دلایل باشد:
1- گاهی اوقات شرایطی که بخصوص در دوران کودکی داشته ایم سبب آسیبهایی می شود که ما چنین احساسی داشته باشیم. البته این به معنای ادامه دادن این رویه نادرست نیست. بررسی دلایل این احساس و زمانهایی که چنین احساسی به شما دست می دهد می تواند کمک کند تا ریسه این حس و عوامل تشدید کننده اش را شناسایی و برطرف کنید (البته این کار تلاش فردی را می طلبد).
2- هر دو این موارد در رفتار ما نمود دارد و می تواند بر ارتباطهای ما با دیگران تاثیر بگذارد. چک کنید که مواردی مثل دعوت کردن دوستان تان یا کمک کردن به انها در امور درسی را به چه دلیلی انجام داده اید؟ در نظر داشته باشید که انسانهای خشنودکننده معمولاً کمتر احتمال دارد از سوی دیگران پذیرفته شوند. همچنین نگاه بالا به پایین نیز سبب می شود که ما از سوی دیگران پذیرفته نشویم.
3- گاهی نیز دلیل این احساس، برای حسادتها از سوی دیگران است که در این صورت مسئله به آنها برمی گردد نه شما. اگر موضوع تنها ماندن شما این باشد، با توجه به اینکه نوشته اید امسال آخرین سال حضور شما در این مدرسه است بهتر است عمده تمرکز شما بر روی برنامه ریزی برای کنکور باشد تا پرداختن به رفتارهایی که مطلوب تان نیست.
در مورد احساس تنهایی و نداشتن دوست نیز توجه داشته باشید که برخی احساسها در دوران نوجوانی به سراغ ما می آید و الزاماً مطرح کننده یک مشکل خاص نیست. الزامی وجود ندارد که ما دوستان خود را از میان هم مدرسه ای ها بخواهیم انتخاب کنیم. بودن در فضاهایی که مورد علاقه شماست امکان آشنایی های بیشتر و بهتر را برای شما فراهم خواهد کرد. در مورد جمله پایانی نامه تان اگر تمایل داشتید به توضیح بیشتر، مطرح بفرمایید تا مورد بررسی قرار بگیرد.
از اعتماد شما سپاسگزارم
علی اکبری- خانه توانگری طوبی