سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

بعضي از رفتاراي همسرم هم خودش رو هم منو ازار ميده

پرسش

تاریخ ثبت : 08 بهمن 1397
702  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
من دختري ٢٤ساله و همسر هم ٢٥سالشوونه،من و همسرم يكساله كه ازدواج كرديم و همسرم جز شخصيت هاي اضطرابي هستن كه به گفته ي خودشون به دليل سخت گيري هاي خانوادشون و محافظت شديد خونوادشون از ايشون ي مدت شديدا منزوي بودن و الان يك الي دو سالي هست كه كمي بهتر شدن كه البته از نظر من هنوز هم خيلي جاها مضطرب ميشن خيلي زود و اونجوري كه بايد بالغانه برخورد نميكنن،ولي وقتي دوتايي تنها هستيم خيليي از نظر احترام و رفتار و فكرشون ازشون راضيم ولي متاسفانه وقتي تو جمع هستيم مدام نگرانم كه درست برخورد كنن خيلي بچگانه نباشه يا خيلي مضطرب و خجالتي نباشه.ايشون حاضرم نيستن كه درمان بشن به قول خودشون اين موضوع ذاتيه و من هربار راجع بهش صحبت ميكنم حس ميكنم ناراحت ميشن و نميخوام اين اتفاق بيوفته.لطفا كمكم كنين كه بايد چيكار كنم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

زهرا محمدی
زهرا محمدی
28 اسفند 1397 ساعت 00:13

سلام 

نامه شما را خواندم و از اعتمادتان سپاسگزارم 

با توجه به اینکه ما کنترلی روی عوامل بیرونی نداریم و تغییر دیگران کار خیلی سخت و حتی در مواقعی، نشدنی است ما می توانیم روی خودمان کار کنیم. به نظرم میتوانید روی این مسئله فکر کنید که تا به حال این نگرانی شما باعث شده شما چه کارهایی انجام دهید؟ چه رفتارهای ایمنی بخشی انجام دهید که بخواهیداز نگرانی تان بکاهید؟ همان رفتارها می شوند عامل تداوم بخش نگرانی شما

آیا تا به حال همسر شما رفتاری هم انجام داده است که بچگانه باشد؟

این نگرانی شما چقدر باعث تغییر رفتار ایشان شده است؟

این نگرانی چقدر از شما انرژی می گیرد؟

این نگرانی شما چقدر رابطه دونفره شما را تحت تاثیر قرار داده است؟

ما معلم اخلاق همسرمان نیستیم اگر از نقش همسری فاصله بگیریم و بخواهیم درست و غلط را یاد همسرمان بدهیم قطعا این رفتار میتواند رابطه ما را تحت تاثیر قرار دهد و شاید آسیب های بیشتری وارد کند 


در نامه خود به فکتی اشاره نکردید که رفتار همسرتان را در آن موقعیت ها شرح داده باشید دقیقا منظور شما از رفتار بچگانه مشخص نیست و اینکه آیا این نگرانی شما کمکی به ایشان و تغییر رفتارشان کرده؟ 

به نظرم خیلی بعید است نگرانی شما مسئله ای را برطرف کند فقط می تواند انرژی بیشتری از شما بگیرد. اگر رفتاری ایشان انجام دادند شما میتواند در مورد رفتار ایشان و احساسی که شما داشته اید و همین طور پیشنهادتان برای موقعیت های بعدی را با ایشان مطرح کنید 

ابتدا 

fact: توضیحی از موقعیتی که اتفاق افتاده این توضیح برداشت شخصی شما نباشد بلکه مشاهدات شما باشد یعنی هر کس دیگری هم بود توضیحش از موقعیت شبیه توضیح شما می بود 

feeling:  از احساساتی که نسبت به آن موقعیت داشته اید با ایشان صحبت کنید و جمله را با "من" شروع کنید. و از احساسات و نیازهایتان با ایشان صحبت کنید 

offer: و در اخر پیشنهاد بدهید که با توجه به این اتفاق و این احساس به نظرتان برای موقعیت بعدی بهتر است چه رفتار و واکنشی داشته باشیم؟

این مدل ارتباطی را اگر تمرین کنید میتوانید بعد از صحبت با ایشان به نتیجه برسید نه اینکه صرفا فقط حرف بزنید برای مثال:

وقتی که دیشب خونه ی دایی اینا اومدی و خیلی اهسته سلام کردی طوری که فکر کردن سلام نکردی من ناراحت شدم، دلم میخواست  با  صدای بلندتری سلام کنی به نظرم وقتی وارد جمعی میشیم با صدای بلندتری سلام کن یا مثلا آیا دلیلی داشت که خیلی آروم برخورد کردی؟


این فقط یک مثال بود که ابتدا با اتفاقی که افتاده شروع شده و بعد با کلمه "من" در مورد احساس و نیازها صحبت شده و در آخر پیشنهاد داده یا خواسته خودش نظری بدهد که در موقعیت بعدی چه رفتاری بهتر است داشته باشد. این شیوه گفتگو باعث می شود به سمت سرزنش و نق زدن نروید و بالغانه با ایشان صحبت کنید.


با تشکر

خانه توانگری طوبی

زهرا محمدی




توصیه های پیشنهادی
تمرین گفتگوی بالغانه با fact/feeling/offer
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه