سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

تنهایی و عدم ارتباط با یک فرد سالم

پرسش

تاریخ ثبت : 09 بهمن 1397
699  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام. من ۳۵ سالمه و یکبار تجربه ازدواج ناموفق به مدت ۴ سال داشتم و الان ۴ سال هست که جدا شدم.از یه خانواده نسبتاً خوب و رو به سطح بالا هستم. از نظر روحی و همچنین خیانت‌ها و ناکامی‌هایی که در ازدواج سابقم داشتم، دوست دارم که مجدداً تشکیل خانواده بدم. چون خیلی تنها هستم و ترس از آینده و پیری و تنهایی عذابم میده. بعد از طلاقم افرادی وارد زندگیم شدن که همگی بسیار مشتاق و به نیت ازدواج در همون ابتدا بودن و من هم انصافاً چیزی از محبت و رسیدگی روحی و عاطفی کم نمیگذاشتم ولی متأسفانه بعد از چندماه خیلی ناخودآگاه سرد میشدن و بعد هم گویی خودشون‌رو بالاتر از من میدیدن، وقتی من پیشنهاد اتمام رابطه میدادم و اونها بدون هیچ تلاشی تموم میکردن. که البته در ماه‌های اولیه اینطور نبودن و هربار تلاش به برگردوندن من میکردن.
خیلی از این وضعیت خسته شدم. با مادرم زندگی میکنم و فرد نزدیکی به خودم ندارم که ترس از دست دادن او و تنها موندنم عذابم میده.
از زمین و زمان شاکی‌ام که چرا اینقدر بدشانس و تنها هستم و چرا خیلی راحت گول حرفهای مردهای فریبکار رو میخورم. لطفاً راهنماییم کنید و یا وقت حضوری برام تعیین کنید.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
12 اسفند 1397 ساعت 09:05

سلام بانوی گرامی


امیدوارم زمانیکه این پاسخ را مطالعه میکنید شرایط بهتری داشته باشید. با این حال من نامه شما را خواندم. و متوجه شرایط سختی که در آن توصیف نمودید شدم. احساسات همزمان اضطراب و افسردگی گاها وقتی در کنار یکدیگر تجربه می شوند می تواند بسیار ازاردهنده باشد. ترس از آینده و افسوس روابط گذشته پیوسته شما را از رویارویی با تجربه تجربه باز داشته.


در توضیحات خود اشاره داشتید :

[ بعد از طلاقم افرادی وارد زندگیم شدن که همگی بسیار مشتاق و به نیت ازدواج  در همون ابتدا بودن و من هم انصافاً چیزی از محبت و رسیدگی روحی و عاطفی  کم نمیگذاشتم ولی متأسفانه بعد از چندماه خیلی ناخودآگاه سرد میشدن و بعد  هم گویی خودشون‌رو بالاتر از من میدیدن، وقتی من پیشنهاد اتمام رابطه میدادم و اونها بدون هیچ تلاشی تموم میکردن.  که البته در ماه‌های اولیه اینطور نبودن و هربار تلاش به برگردوندن من  میکردن. ]


تجاربی که در الگوی روابط تان پس از جدایی از همسرتان ، تجربه کرده اید میتواند بعنوان فکت هایی برای بررسی وضعیت کنونی تان مدنظر قرار بگیرد. البته توضیحات به قدری مختصر هست که من نتوانم آنطور که گویای شرایط کنونی و واقعی شما باشد را بیان نمایم. با این حال اشاره داشتید در این روابط چیزی از محبت و رسیدگی روحی عاطفی کم نمیگذاشتنم! در خصوص این جمله که :  چیزی براشون کم نمیذاشتم؛ منظورتان چه نوع رفتارهایی بوده ؟ صمیمانه ؟ مهرطلبانه ؟ ایثارگرانه ؟ اطاعت ؟ مادرانه ؟ مراقبت کننده؟ صمیمانه یک طرفه؟ وزن این توجه بیشتر از سمت شما بوده یا به شکلی دیگر تجربه کرده اید؟ در انتهای متن مطرح نمودید: چرا خیلی راحت گول حرفهای مردهای فریبکار رو میخورم.

به نظرتان این باور که به راحتی گول حرف های مردان فریبکار را میخورم ، با چه واقعیت ها و یا نواقصی در رابطه همراه بوده که این نتیجه را در مورد خودتان گرفتید؟ چه فکت هایی در این خصوص در مورد شیوه جذب شدن و مراقبت کردن از رابطه به یاد دارید که این باور شما را تقویت می کند؟


در بخش دوم اشاره کردید که این رفتن ها در ماههای اول روابط اینطور نبود و هربار تلاش به برگردوندن من میکردن. برداشت شما در این ماههای نخستین  در خصوص رفتن از روابط ،  چه موقعیت ها و یا محدودیت هایی بوده؟ با چه اولویت و یا تمایلی میخواستید از رابطه خارج شوید؟


در مشخصات تان اشاره داشتید که در حال حاضر تنها و بیکار هستید. انزوا و تنهایی احساسات آشفته تان را -اضطراب و افسردگی- فزاینده می کند. انزوا و نداشتن نقشِ فعال اجتماعی و عدم مهارتی خاص که مورد علاقه تان باشد ،  به احساس نابسندگی و عدم اعتماد به نفس و همچنین احساس بی ارزشی تان دامن میزند. پاسخ مقابله ای شما در این وضعیت تسلیم است. و این شیوه پاسخ گویی به زندگی باعث تشویش ، درماندگی و حال بسیار ناخوشایندتان می شود. احساس لذت و تسلط بر زندگی را از دست می دهید. و وقتی این احساس را از دست بدهید در شرایطی گرفتار می شوید که الان در آن هستید. خود را با فعالیت هایی سرگرم کنید. مهارت و شغلی مورد علاقه برای خودتان دست و پا کنید. الزاما لازم نیست درامد فوق العاده ای داشته باشد. از گامهای کوچک شروع کنید. شما خسته اید. و فشار زیادی را در این سالها متحمل شده اید. مراقب خودتان باشید. روابط دوستانه و صمیمانه با نزدیکان برای روحیه تان موثر است. کمی به زندگی تان تنوع بدهید. تا احساس پویایی و موثر بودن را تجربه کنید. از الگوی گذشته روابط تان بیاموزید تا در روابط جدیدتان از خرد تجربه بهره مند شوید. از کمک یک رواندرمانگر استفاده نمایید. 


با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری





معرفی درس
از حال بد به حال خوب
رهایی از شکست (پس از شکست)
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه