سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دچار ابهام بدی شدم و احتیاج به کمک دارم تا اشتباه نکنم.

پرسش

تاریخ ثبت : 21 آذر 1395
2,145  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلا م در خصوص این که چه مواردی را به خواستگار خود قبل ازدواج بگوییم. من صحبت های آقای دکتر شیری را گوش دادم و متوجه شدم مواردی که برای همسر آینده دانستن اون مهم و ضروریه باید گفته بشه و مواردی که گفتنش بعد ها مشکل ساز میشه. حالا چند سوال برای من پیش اومده و خودم به نتیجه منطقی ای نرسیدم. در ابتدا یک بیوگرافی از خودم مینویسم. من دختری ۲۵ ساله و دارای کارشناسی روانشناسی کودکان اشتثنایی هستم و پنج سالی هس که استخدام آموزش و پرورش هستم و شاغل در این ارگان هستم. در یک خانواده پنج نفره متولد شدم. پدرم فرهنگی بازنشسته هستن. الان چند مشکل دارم که احتیاج به راهنمایی دارم و این که در خصوص مشکل برادرم که تصمیمگیری برای کار و زندگیشون هدفمند نمیگیرن و در سن ۳۳ سالگی هنوز کار ثابتی ندارند و بخاطر همین دچار وسواس نه به شکل اختلال بلکه به شکلی که به نظر من به علته بیکاری هست دچار شدن که در صورت اشتغال این خیلی کمتره و وسواس در شستشو هست و خیلی چشمگیر نیس و پیگیری هم شده ولی مشکل عدم اشتغال به کار هس. الان من نمیدونم این مورد باید مطرح بشه به خواستگار بعد چند جلسه ؟ آیا عدم تصمیم‌گیری برادر من به خواستگار من و آینده من مرتبطه ؟ و این که مشکل بعدی این است که خواستگاران من بر خلافه من تا الان که با دو نفرشون صحبت کردم بعد چند جلسه متوجه شدم وابسته به خانواده هستن و به بلوغ لازمه ازدواج و استقلال فکری نرسیدن و به نوعی جسارت لازم را ندارند تا تصمیم گیری کنند و یا بلاتکلیف هستن یا ترسو خواستگاری که چند ماه پیش با او صحبت کردم اول خودشون با اطلاع خانواده ها با من آشنا شدن ولی بعد سه ماه که با من آشنا شدن و سوالات متعدد از جن سی گرفته که علاقه اصلیشون بود تو زندگی پرسیدن تا کنکاش در زندگی برادرم و میگفتند باید شناخت پیدا کنن. ولی بعد خواستگاری خانواده شون بخاطر عدم تعیین و تکلیف استخدامیشون و دوری راه نسبت به دو استان مادر و برادرشون مخالفت ناگهانی کردن ( وقتی دیدن قضبه جدیه و به گفته پسر هیچ عیبی نتونسته بودن به من بذارن) ولی در ابتدا موافق بودن ولی ناگهانی بعد برگشت به شیراز مخالف شدید شدن. سوال من چر ا اون همه تمایل به یکباره فروپاشی کرد ؟ به شدت سست شد و گفت به خواستگارای دیگت فکر کن و ببین صلاحت چیه! و بهشون گفتم مستقیم که تکلیف شما چیه ولی هیچ جوابی نداشتن و میگفتند خانواده گفتن پشتیبانیتو نمیکنیم و من جدی هستم ولی بدون پشتوانه نمیتونم. چون هیچ پولو حقوقی با وجود داشتن دکتری و سن ۳۲ سالگی نداشتند و تازه میخواستن استخدام بشن. و همش کل رابطه آشنایی به توکل به خدا و ان شا الله میگذشتش و تو حرف همه کاری میگفتن میکنن ولی در عمل دیدم استقلال هنوز ندارن. و کلا ً خواستگاری که شرایطش شبیه به خودم باشه و بلوغ انتخابو ازدواجو داشته باشه و جسارت لازمو داشته باشه و پشتوانه خوبی باشه پیدا نمیشه. تا الان هم ظاهرا ً ادعا میکنن ولی در باطن اهل عمل نیستن و مشکل اساسی من این شده که چه شکلی متوجه بشم که اهل عمل هستن تا شکله این خواستگار نشه و اشتباه بکنم. چه شکلی متوجه بشم خواستگار من اهله عمله ؟. ولی نمیدونم چرا با چنین خواستگرانی درگیر میشم ؟ و سوال آخر که خیلی مهمه این است که تا چه حدودی به سوالات جن سی خواستگار بعد چند جلسه که میپرسد باید پاسخ داد ؟ چه جوابی به زیاده روی هایی که بر اثر سوالات جزئی میپرسن بدهم ؟ مشکلی که دارم نمیدونم چطور جریانو وقتی به سوالات خصوصی و جن سی میرسه مدیریت کنم که پیشروی صورت نگیره و هم عزت خودمو حفظ کنم و هم خواستگارو متوجه بکنم که سوالات خوبی نمیپرسند چون الان باب شده وقتی میگم الان پاسخ سوالتونو نمیدم میگن بیشتر طلاق ها بخاطر همین مسائله جن سی و میرن بالای منبر و..... که مجاب کنند سوالات جن سی و خصوصی که بعد نزدیکی به عقد یا بعد عقد پرسیده میشه سریع بپرسند ودر مورد اون آقااین موارد هم بهتره بگم که انقد تو این سه ماه تو گوش من خوند که هیچ‌مشکلی نداریم و حتمن تو برای منی و یه دنیا حرفه بی عمل دیگه که فقط یکیش عملی شد اونم خواستگاری رسمی که خیلی مثبت هم جلسه گذشت و باقی حرفاشون در حد توان ایشون نبود عملی کنند و با گفتن این که تضمینی برای رضایت خانوادشون ندارن که بدن غیر نستقیم نشون دادن هنوز هیچی نشده خسته هستن از تلاش و ترسیدن و حتی زیر گفته های خودشون کم کم زدند و گفتند من تو شهر شما سه سال بیشتر نمیمونم و حتمی برمیگردم ولی گفتند خانوادشون باور نمیکنه که من تو شیراز زندگی کنم و گفتند این دختر نمیمونه و اگه تو هم تو شهرش بمونی ما پسرمونو از دست میدیم و نیستیم ببینیم چه میکنی و اون دختر هم تجربه نشون داده ماندگار نیست تو شهره دیگه و منم بعد یه هفته از خواستگاری با شنیدن این گفته ها ، قید همه ی سه ماه حرفای قشنگ پوچ این آقا رو زدمو جواب منفی بهشون دادم ولی مادرشون به مادر من تلفنی گفتند که همچین حرفایی نزدن و دروغه و اونا موافق هستن. خلاصه این درویی و دروغ هاشون مارو هاجو واج کردش که این وسط کی داره دروغ میگه و چه خبره. در مورد این تیپ خواستگارای بلاتکلیف که بعدا ً مشخص میشه من چه کنم ؟ چیکار کنم خواستگارای شایسته و مصمم و دارای روان سالم سراغ من بیان ؟ ممنون میشم منو کمک کنید.خواهش میکنم. راستی تیپ شخصیتی من بر اساس آزمون سایت توانگری Estj هس

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
15 فروردین 1396 ساعت 10:31

سلام دوست گرامی

ازدواج یکی از مهمترین پیشامدهای زندگی ما است و طبیعی است که در فرآیند انتخاب همسر دچار برخی نگرانی ها باشید.

🔴 درخصوص شرایط برادرتان توضیحاتی داده اید اما نیازی نیست که وقتی با خواستگاران تان گفتگو می کنید درمورد جزئیات شرایط برادرتان صحبتی به میان آید. در واقع این مسئله جزو مسائل ضروری و تاثیرگذار در زندگی تان نیست که بخواهید به خواستگار توضیح دهید.

🔴 یکی از بلوغهای مهم در ازدواج، بلوغ شخصیتی است. اینکه یک فرد مشکلاتی مانند مهرطلبی، وابستگی و... نداشته باشد و بند نافش از خانواده اش بریده شده باشد. البته این به معنای قطع روابط با خانواده نیست، منظور این است که بتواند تصمیم گیری های زندگی اش را انجام دهد.

آقاپسری که در آغاز دهه چهارم زندگی است ولی در تصمیم گیری هایش ثبات و قاطعیت لازم را ندارد و وابسته به تصمیم گیری خانواده است، به احتمال فراوان در این بخش به بلوغ کفی جهت ازدواج نرسیده. ضمن اینکه انتظار می رود آقاپسری در این سن و سال که دانشجوی دکتری هم هست بتواند حتی با اشتغال نیمه وقت، برنامه ریزی و مدیریت مالی در زندگی اش داشته باشد.

🔴 درباره عدم هماهنگی سخنان خواستگارتان و خانواده اش پرسیده اید. این ناهماهنگی به دلیل ناراست صحبت کردن هر کدام که باشد (آقاپسر یا خانواده اش) نشاندهنده عدم بلوغ در ایشان است. یعنی اگر موافق ادامه دادن بودند می توانستند نظر خود را اعلام کنند و اگر نظری غیر از این داشتند می توانستند به نحو مقتضی به اطلاع شما یا خانواده تان برسانند. کسی که به جای گفتگوی مستقیم، حرف راست نمی زند ممکن است این الگوی رفتاری را پس از ازدواج نیز حفظ کند و نمی تواند پایگاه عاطفی مطمئنی برای یک عمر زندگی باشد.

🔴 درباره مسائل جن.سی گفتگو بهتر است درخصوص مواردی مثل سلیقه افراد در این مورد گردد. مثلا اینکه چه نکاتی در خصوص زندگی جن.سی را از همسر آینده انتظار دارید. یا مثلاً حدود رابطه در دوران نامزدی و یا عقد از دیدگاه طرفین در چه حد است، چه مواردی را دوست دارند و چه چیزهایی ناراحت شان می کند. بهتر این است که کلیات بیان شود چون گفتگو درباره جزئیات را ممکن است برخی از افراد قبول نداشته باشند. همچنین این نوع صحبتها تا جایی باشد که یکی از طرفین حس نکند حد و مرزها و خطوط قرمزی که در این گونه گفتگوها دارد نادیده گرفته شده است. 

وقتی شما تمایلی به پاسخ به برخی پرسشهای جن.سی ندارید و طرف مقابل سعی می کند با مجاب کردن شما جوابش را بگیرد- طوری که سبب ناراحتی شما می شود- الزاماً نمی تواند نشاندهنده مشکلی در این خصوص باشد اما ممکن است بیانگر این موضوع باشد که ایشان اولویت را با نظرات خود می داند.

🔴 دوست گرامی، نمی توان انتظار داشت که تمام افرادی که از یک دخترخانم تقاضای ازدواج می کنند هیچ مشکلی در رفتار و شخصیت شان وجود نداشته باشد. اما شما با بالا بردن مهارتهای خود می توانید فردی مناسب را برگزینید. بهتر است ابتدا خودتان را خوب بشناسید و اولویتها و انتظارات تان از همسر و زندگی آینده تان را بدانید تا بتوانید چنانچه حداقلهای خود را در فردی یافتید، انتخاب مناسبی داشته باشید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری_ خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه