پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
با سلام
متن نامه شما را خواندم و از اعتمادتان ممنونم.
از اینکه توانسته اید در این رابطه سهم خودتان هم ببینید به شما تبریک می گویم و این قدم بزرگی است. اگر ما بدانیم بخشی از مسئله هستیم تغییر رفتارمان هم میتواند تا حدودی به حل مسئله کمک کند.
در مورد اینکه ایشان آیا عاشق شماست یا نه؟ در ازدواج ما به دنبال عاشقی نیستیم یعنی لازم نیست کسی که کنارش زندگی می کنیم حتما عاشق ما باشد دوست داشتن معقول و وجود احساسات به اندازه، اتفاقا ازدواج باثبات تری را خواهد ساخت تا عشق زیاد.
در مورد ازدواج همانطور که خودتان هم اشاره کردید نیاز به بلوغ هایی است مثل: بلوغ شخصیتی+بلوغ عاطفی+بلوغ مالی+بلوغ معنوی+بلوغ اجتماعی+بلوغ جنسی. که در ادامه پاسخ توضیح مختصری از هر شش بلوغ تقدیم حضورتان میکنم ولی قبل از آن، به این نکته اشاره کنم که لازم نیست فردی که انتخاب می کنید حتما ایده آل شما باشد می تواند "مناسب" شما باشد. تعریف شما را از ایده آل نمی دانم میتوانید فکر کنید که منظورتان از اینکه چطور بفهمم شخص موردنظر برای ازدواج با من "ایده آل" هست یا خیر چیست؟ شما به چه فردی ایده آل می گویید؟ ایشان اگر چه ملاک ها و رفتارهایی داشته باشند ایده آل هستند؟
توضیح انواع بلوغ ها:
بلوغ شخصیتی :
بلوغ شخصیتی ابعاد مختلفی دارد. قبل از ازدواج حتما باید یک سری اختلالات شخصیتی را در خودتان و طرف مقابل بررسی کنید. اختلالاتی مثل خود کم بینی، تاییدطلبی، کمال گرایی، شکاکیت (پارانویا)، توجه طلبی، مهرطلبی، بیماری دوقطبی، اعتیاد ها و وسواس. افرادی که به این اختلالات مبتلا هستند تا وقتی که درمان نشده اند، به درد ازدواج نمی خورند.
بلوغ عاطفی :
بعضی ها با این که ازدواج هم کرده اند، هنوز درست نمی دانند که از چه تیپ و شخصیتی خوششان می آید. این ها هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده اند و با احساسات و عواطف خودشان آشنا نیستند. باید سهم رابطه های قبلی تان را در دوست داشتن فعلی مشخص کنید و همین طور این که تا چه میزان هنوز تحت تاثیر آن ها هستید. متوجه باشید که چقدر آگاهانه دوست دارید و چقدر نا آگاهانه. باید این واقعیت را قبول کنیم که بعد از ازدواج هم ممکن است از کسی خوشمان بیاید؛ اما اگر به بلوغ عاطفی رسیده باشیم، می توانیم از این مساله بگذریم و تمام زندگی مان را خراب نکنیم.
بلوغ اجتماعی :
سوال: « شما مشغول چه کاری هستید؟ »، یکی از اولین سوال هایی است که در هر مراسم خواستگاری تکرار می شود، شغل و موقعیت اجتماعی هر کس، تقریبا میزان بلوغ اجتماعی او را مشخص می کند؛ مثلا خانم ها باید بدانند که خواستگار حول و حوش آینده کاری خودش را در کجا می بیند و چقدر می تواند با شرایط تطابق پیدا کند. قطعا کسی که هنوز سربازی نرفته و مرتب شغل عوض کرده، هنوز به بلوغ اجتماعی نرسیده. البته شغل عوض کردن اگر همراه با پیشرفت باشد، مطمئنا خوب است. مثلا اگر پسری اول جایی شاگرد بوده و بعد رفته یک جای دیگر صاحب کار شده و ترقی کرده، موقعیتش فرق می کند.
بلوغ مالی :
کسی که هنوز حساب دخل و خرجش را ندارد، نمی تواند همسر قابل اعتمادی هم باشد. قبل از ازدواج باید توقعات و خواسته های مالی طرفین معلوم باشد. یکی به فکر زندگی در کاخ نباشد و دیگری به یک زندگی متوسط قانع. برآوردی از هزینه هایتان داشته باشید، راجع به چیزهایی که برایشان پول خرج می کنید با هم حرف بزنید.
ممکن است طرف مقابلتان اهل خرید مجله و کتاب باشد و شما این خریدها را پول هدر دادن بدانید. در مورد سطح رفاه زندگی آینده تان هم باید به تفاهم برسید تا بعدا سر برنامه های بلند مدت زندگی به مشکل برنخورید.
بلوغ معنوی :
سوال های کلی موقع خواستگاری و ملاقات های اولیه همیشه می تواند دردسرساز باشد. در خصوص مسائل اعتقادی و دینی هم این ابهامات بیشتر می شود. مثلا یک نفر دینداری را فقط در اعتقاد به خدا می داند و همین قدر برایش کفایت می کند. دیگری اما برایش مهم است که همسرش به تمام احکام دین مومن و معتقد باشد. در یک کلام باید جنس دین داریتان با هم یکی باشد و هر دو قرائت مشابهی از دین داشته باشید.
افرادی که شدیدا تحت تاثیر نوسانات فلسفی و عرفانی هستند، برای ازدواج مناسب نیستند. به طور کلی فردی به بلوغ معنوی رسیده که تا حدی جایگاه خود را در هستی پیدا کرده باشد و درگیر مسائل فلسفی پیچیده نباشد.
بلوغ جنسی :
آمار بالای طلاق به دلیل مشکلات جنسی، میزان اهمیت این بلوغ را نشان می دهد؛ نیازهای جسمی تان را بشناسید. سلیقه های خودتان را پیدا کنید و موقع انتخاب همسر حواستان به این چیزها هم باشد. قبل از ازدواج باید تکلیفتان را با نیازهای روحی و جسمی تان مشخص کرده باشید.سواد و کفایت مدیریت روابط جنسی از قبل ازدواج شروع می شود.
و در مورد این سوال که "طور مي تونم به بلوغ رفتاري و عشقي برسم و شخصيت وابسته خودم رو درست كنم؟" به نظرم گام اول همین آگاهی است که میدانید در روابطتان وابستگی دارید. روابط خود با دوستان، والدین، همکار را بررسی کنید. هدف از این کار این است که علائم وابستگی را بهتر بشناسید تا بتوانید در روابطتان تغییری ایجاد کنید. پس از تهیه الگوی روابطتان با اطرافیان به این سوالات پاسخ دهید:
به چه دلیل به آن فرد وابسته شدید؟
طرف مقابل چطور به وابستگی شما دامن می زد؟
خودتان چطور این وابستگی را تشویق می کردید؟
ابتدا این فهرست را تهیه کنید و پس از این کار، میتوانید در راه اصلاح و تغییر این الگوهای رفتاری گام بردارید. در این زمینه کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید فصل ده که مربوط به وابستگی است را به شما پیشنهاد می کنم میتوانید با شناسایی عوامل زمینه ساز و برانگیزان این وابستگی آشنا شوید و نقش خودتان را به عنوان عامل تداوم بخشی برای این وابستگی بشناسید تا بتوانید این سیکل معیوب را پایان دهید.
به نظرم درس غیرحضوری "نجات رابطه عاطفی" هم میتواند در بهبود روابطتان به شما کمک کند.
با تشکر
خانه توانگری طوبی
زهرا محمدی