سلام 

نامه شما را خواندم متوجه سردرگمی شما هستم چند نکته را بررسی می کنم؛ در نامه تان به مشکل اساسی که با همسر تان دارید اشاره نکرده اید که چه چیزی باعث این دوری و همچنین انباشته شدن مسائلتان شده است زمانی که به موضوعی در ارتباط برخورد کردید حتما بار هیجانی زیادی را تحمل کردید ایا اقدامی و صحبت بدون تحقیر و توهین را با همسر خود انجام داده اید که بواسطه ان بتوانید از نیاز های خود بگویید و متقابلا به متوجه نیاز های همسرتان بشوید؛انسان ها می توانند در مسیر زندگی خود به فردی دیگر علاقمند شود اما ایا این علاقمندی و داشتن رابطه موازی می تواند مسئله ما را حل کند؟! چندین سال است شما با فکر کردن به ان اقا که در زندگی شما نقشی ندارد دارید از حل مسئله خود اجتناب می کنید و فکر کردن به ایشان برای شما نقش مسکن را ایفا می کند و این موضوع باعث می شود شما دست به قیاس بزنید و ان احساسات را با زندگی واقعی خود مقایسه بکنید ؛همچنین فکر کردن شما باعث شده است شما وزن زیادی را به احساسات خود بدهید و فکر کنید که زندگی شما بدون این اقا تمام می شود ؛تصور کنید همسرتان از شما جدا شود و شما به ان شکل که دوست دارید در فکرتان زندگی کنید ایا واقعیت با انچه که ما در ذهنتان دارید یکی است!٫سبک مقابله اجتناب و خیال پردازی باعث می شود که احساسات خوبی را تجربه کنیم و تا حدی ما را از تجربه احساسات دیگر محفوظ نگه دارد اما این باعث می شود که مشکلات ما حل نشده باقی بماند، من متوجه علاقه شما هستم ؛اما گاهی اوقات ما در زندگی تصمیماتی می گیریم که منجر می شود مسئو لیت های ان را بپذیریم ؛شما ازدواج کردید و دارای فرزند هستید که داشتن خانواده باعث می شود ما تا حدی از امنیت برخوردار باشیم در هیچ ازدواجی و زندگی متاهلی سر تاسر خوشحالی و بدون مسئله وجود ندارد گاهی اوقات ممکن است احساس ناخوشایندی به سراغتان بیاید اما برای انها چه کاری انجام میدهیم ؛طلاق در برخی موقعیت ها تنها گزینه است اما میبایست ببینیم قبل از ان تلاش لازم را برای ان انجام داده ایم یا خیر .پیشنهاد من به شما این است به احساسات خود نسبت به ان اقا اعتبار دهید اما بر اساس دلایل می دانید که تصمیم هوشمندانه نیست و بیشتر باعث شود که فکر کنید حامی ندارید؛با همسر خود صحبت کنید چرا که اعتماد کردن دوباره شما به همسرتان احتیاج به زمان دارد و باید خواسته دو طرف باشد مسائل و نیاز های خود را عنوان کنید ممکن است با براوده شدن نیاز های طرفین ان احساسات و روابط عاطفی که از دیگری انتظار دارید را تجربه کنید؛چرا که رابطه عاطفی خوب ساختنی است و برای ان می باست تلاش کرد:ان سرمایه گذاری که در ذهنتان در تصور سازیتان انجام می دهید را خرج زندگی زناشویی حقیقی خود کنید تا متوجه شوید ایا تغییری ایجاد می کند یا خیر در ادامه شما دارای فرزندی هستید که خود دستاورد با ارزشی در زندگیتان محسوب می شود در ضمن شمامی توانید به رشد زندگی فردی خود بدون وابسته بودن به همسر و فرزند خود کمک کنید چرا که این نیاز به دیده شدن به عنوان یک زن جوان کمک می کند کمی برای خودتان وقت بگذارید؛

موفق و پایدار باشید