پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
بانوی گرامی سلام
نامه شما ر ا خواندم و اینطور فهمیدم که دچار رکود شده اید و انگیزه انجام کارهایی که فکر می کنید برایتان می تواند مفید باشد را هم ندارید، البته اشاره ای نکردید که این بی انگیزگی از کی ایجاد شده است، آیا بعد از شکست یا اتفاق خاصی بوجود آمده است یا نه شما در اغلب دوران ها درگیر این موضوع بوده اید. برای غلبه بر این مسئله وقتی در موقعیتی قرار می گیرید از خودتان بپرسید که چه فکری از ذهننتان می گذرد؟ آیا ترس از عدم موفقیت وجود دارد؟ آیا فکر می کنید که همیشه وقت دارید؟ آیا نگرانید نکنه نتیجه دلخواه را به دست نیاورید؟... با پاسخ به این پرسشها و رد یابی افکار خود در واقع علت اصلی که زیر این بی انگیزگی و اهمالکاری پنهان شده است را پیدا می کنید در واقع به یک سری باور های ناکارآمدی می رسید مثل :
الان زمان مناسبی نیست / باید حال و حوصله داشته باشم تا کاری را انجام بدم/ وقتی کاری رو شروع می کنم که بتونم همش رو انجام بدم و غیره. در مرحله بعد متوجه می شوید که در واقع این بی انگیزگی علیرغم مسائلی که برای شما ایجاد کرده است منفعتی نیز دارد. چرا که انسان اصولا بی دلیل هیچ کاری را انجام نمی دهد، پس اگر این به تعویق انداختن به ظاهر برای شما مسائل متعددی ایجاد می کند اما در نهایت یک منفعت اصلی دارد، با پی بردن به این فایده می توانید گره اصلی را پیدا کنید و به آن غلبه کنید.
ممکن است این منفعت مثلا دوری از ترس از شکست باشد، یا فرار از پذیرش مسئولیتی یا... باشد.
حالا با پیدا کردن آن می توانید فعالیت های کوچکی تعریف کنید که به آنها بتوانید غلبه کنید و با هر موفقیت کوچک در واقع قدمی به جلو بردارید. مزایا و معایب انجام دادن یا ندادن آن فعالیت را برا ی خود روی کاغذ بنویسید و برای خود سبک سنگین کنید.
گاهی وقتها مشکل مدیریت زمان است که با یک برنامه ریزی مسئله حل می شود. می توانید برنامه را با فعالیتهایی که برایتان لذت بخش هست نیز ترکیب کنید و بعد از انجام هر گام هرچند کوچک به خود پاداشی دهید.
کتابی در زیر معرفی کرده ام که در این زمینه می تواند به شما کمک کند.
با تشکر از اعتماد شما
مونا گوشه - خانه توانگری طوبی