پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام دوست گرامی
توضیحات شما را خواندم. احساس عدم درک از سوی همسر و خانواده اش نمی تواند حس خوشایندی باشد.
آنچه که در محتوای نامه شما وجود دارد تفاوت فرهنگی بین خانواده شما و همسرتان است. فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. فرهنگ به معنای مجموعه آداب و رسوم، سنتها، اخلاقیات، مراسمها و... یک قوم و ملت است. از آنجا که فرهنگ ها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق میکند. حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است (مانند عقایدی که خانواده همسرتان در مورد روابط دوره عقد دارند).
گاهی این تفاوتهای فرهنگي در بين خانواده هاي همسران است. موضوعي که منبع انواع اختلافات و سوء تفاهم مي شود و خود را بيشتر در قالب اختلاف نظر در برگزاري مراسم مشترک، برخورد اجتماعي همسران و رعايت قوانين پيدا و پنهان خانوادگي نشان مي دهد.
گاهی اوقات هم این تفاوت در سطح خود همسران است. در اینجا مسئله مهارت های ارتباط با همسر و نیز پذیرش طرف مقابل موضوع مهمی است.
همچنین گاهی اوقات در بعضی خانواده ها و یا حتی فرهنگها، پذیرش آموزش داده نمی شود و فقط تحمل را می آموزیم (اگر شبیه تو نیست عیب نداره، تحمل کن درست میشه). سکوت و تحمل فرهنگی است که نهایتا به درگیری و مبارزه ختم می شود و بین زن و مرد فاصله ایجاد می کند. زیرا درک نشدن از سوی همسر و سکوت و عدم اعلام ناراحتی ها سبب ایجاد رنجش و نهایتاً خشم می شود و این خشم برای ارتباط زوجین مفید نبوده و زمینه ساز مشکلات رفتاری بین همسران می شود.
سارای گرامی، نوعی سوگیری درباره قومیت همسرتان در متن نامه تان وجود دارد. البته قابل درک است که ناراحتی هایی که در این مدت داشته اید سبب شده در نامه تان برخی جملات را به کار ببرید اما به نظر می رسد برخی شنیده ها باعث ذهنیت کنونی شما شده است.
توجه بفرمایید که تفاوت فرهنگی در هر جامعه ای وجود دارد و این تفاوت حتی در بین افراد هم قوم و یا همشهری نیز وجود دارد. بنابراین صرف یک قومیت نمی تواند باعث ایجاد صفاتی شود که مطلوب شما نمی باشد. در واقع مطلوبیت داشتن یا نداشتن افراد برای ما یک امر نسبی است. یعنی بایدها و نبایدهایی که هر کدام از ما با توجه به محیط رشدمان، درونی کرده ایم تعیین می کند که کدام رفتار برای ما قابل قبول است و کدام نیست. شباهت نداشتن فرهنگی به معنای برتری کسی بر دیگری نیست، فقط تفاوت است.
توجه بفرمایید:
- عمده آقایان نسبت به اینکه مستقیماً از رفتارشان انتقاد شود واکنش مثبت نشان نمی دهند. معمولا علت این رفتار لجبازی یا بی توجهی و بی علاقگی نیست، بلکه این حس ممکن است به آنها دست بدهد که همسرشان قصد کنترل کردن آنها را داشته و ممکن است آزادی آنها محدود شود که این مسئله؛ مطلوب آقایان نیست.
- نظرات و دیدگاه خود و همسر تان را بررسی کنید و ببینید که تفاوتها در چه حدی است؟ببینید که شما و یا او حاضر به پذیرش دیدگاه طرف مقابل هستید یا خیر؟ البته پذیرش به معنی آن نیست که عقیده خود را نادیده بگیرید، به ویژه عقایدی که فردیت تان را نشانه می رود. تغییرات جزئی می تواند کمک کننده باشد و البته لازم است ایشان هم چنین دیدگاهی داشته باشند.
- شما تا چه حد تمایل دارید به دیدگاه های همدیگر احترام بگذارید؟در صورت تمایل به پذیرش (هم از سوی شما و هم از سوی همسرتان) تا چه حد قادر به قبول کردن دیدگاه های او هستید؟ او تا چه میزان می تواند دیدگاه های شما را بپذیرد؟
- مواردی را که با هم به توافق نمی رسید، چک کنید و ببینید تا چه حد برایتان اهمیت دارد؟ یعنی پذیرش دیدگاه طرف مقابل در این خصوص به همین صورتی که او مطرح می کند، برایتان قابل قبول است؟ می توانید از خواسته تان چشم بپوشید و تابع نظر و ارزش های او شوید، بدون آن که متحمل رنجی طولانی در زندگی تان شوید؟
-مراجعه حضوری به یک زوج درمانگر به شما پیشنهاد می شود.
از اعتماد شما سپاسگزارم
علی اکبری- خانه توانگری
سلام دوباره خدمت شما ساراخانم گرامی
احساس ناراحتی شما قابل درک است.
طبیعی است که در مشاوره زوجین ؛ زمانی که هردو برای رفع مسائل اقدام می کنند این همراهی می تواند گام موثرتری در جهت بهبود ارتباطات باشد.
دقت بفرمایید:
مراجعه تنهابه یک مشاور هم این حُسن را دارد که شما خواهید آموخت که چه رفتاری داشته باشید و چه اقدامی می توانید انجام دهید.
در هر حال اقدام شما هر چه باشد در جهت بهسازی زندگی تان خواهد بود. بنابراین مراجعه حضوری خود شما هم می تواند کمک کننده باشد.
با احترام-علی اکبری