سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

بنبست ازدواج

پرسش

تاریخ ثبت : 01 اردیبهشت 1396
4,241  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
دانشجوی فوق لیسانس ترم دوم در دانشگاهی دولتی در تهران هستم. با وجود تمایل زیاد به ازدواج شرایط مالی مناسب ندارم، و زمان زیادی هم برای کار برایم باقی نمانده. با دخترهای زیادی اشنا شدم ولی هر بار به خاطر عدم وجود امکان اصلا مطرح نکرده ام و علاقه‌ام را ابراز نکرده‌ام.از دانشگاهم بدم میاد اما از طرفی دلم میخواد فوق لیسانس رو تموم کنم. هرچند همه می‌گن دکتری بگیر ولی من فکر می‌کنم تحصیلات دکتری برای کسیه که دغدغه‌ی دیگه‌ای نداشته باشه به خصوص این که در دانشگاه دولتی کار زیادی از دانشجو می‌خوان. ایا وارد رابطه بشم یا این طوری امیدی به اینده رابطه ام نیست؟ خانواده ام هم کمکی نمیکنند، می‌ترسم وارد رابطه برای ازدواج بشم و شکست بخورم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
25 اردیبهشت 1396 ساعت 12:26

سلام آقا سامان گرامی

نیازهای دوره جوانی، افراد را به سوی تمایل به دوست داشتن و دوست داشته شدن و نهایتاً تشکیل خانواده سوق می دهد و این یک امر طبیعی است. اما این امر یک سری پیش نیازهایی هم دارد که به آنها بلوغهای ازدواج می گویند. یکی از این بلوغها، بلوغ مالی و اقتصادی است.

منظور از بلوغ مالی این نیست که فرد الزاما از تمکن مالی فراوان برخوردار باشد. بدین معناست که فرد یک شغل ثابت که منبع درآمدش باشد داشته باشد و از عهده مدیریت مالی زندگی بربیاید.

مرقوم فرموده اید زمان زیادی برای کار برایتان باقی نمانده

آیا منظور شما از این جمله اشاره به مشغله های تحصیلی در مقطع ارشد است؟

توجه بفرمایید که اگر قصد ازدواج دارید حتماً باید کاری ثابت داشته باشید. ممکن است در دوران دانشجویی کاری متناسب با تخصص خود را نیابید اما چنانچه قصد شروع رابطه ای با هدف ازدواج را دارید می توانید از کارهای نیمه وقت و یا مشاغلی که شاید حتی مرتبط با تخصص شما نباشند شروع کنید. طبیعی است در دوران دانشجویی در مقطع کارشناسی ارشد و با توجه به حجم دروس، کار کردن همزمان با تحصیل آسان نیست اما این بدان معنا نیست که نتوان همزمان با تحصیل، اشتغال داشت. در هر حال شما چنانچه تصمیم به برقراری رابطه هدفدار دارید لازمست ملزومات و پیش نیازهای آن را فراهم کنید که یکی از اینها داشتن منبع درآمد است. 

درخصوص حمایت خانواده نیز البته اگر حمایت مالی از سوی آنها صورت بگیرد طبیعتاً مطلوب خواهد بود ولی کاهی ممکن است این امکان بنا به هر دلیل وجود نداشته باشد. بهتر است شما با برنامه ریزی و زمان بندی مناسب، در جستجوی شغل باشید تا چنانچه قصد ازدواج دارید بتوانید شروع کنید.

تحصیل در مقطع دکترا نیز با توجه به سنگینی دروس و فعالیتهای پژوهشی لازمست با برنامه و بر اساس تمایل شما صورت بگیرد. بهتر است آنچه که برایتان اولویت دارد را در نظر داشته باشید و برای هدفی که برایتان مهمتر است برنامه ریزی و تلاش نمایید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری_خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

ویدا چیتگر
ویدا چیتگر
25 اردیبهشت 1396 ساعت 12:30

با سلام خدمت شما سامان گرامی

اینکه تمایا به ازدواج دارید و از کسانی هم خوشتان می آید ، طبیعی است و فکر کردن به مقوله ی ارتباط و ازدواج، علاوه بر اینکه یک نیاز فیزیولوژی و روانشناختی است، یک نیاز اجتماعی هم هست.

پس وقتی مقوله ای این چنین که در سه بعد قرار است نیازهای اساسی و بنیادین یک انسان سالم را تامین کند، باری راه اندازی و بودنش ، لازم است ملزوماتی وجود داشته باشد. 

یکی از ملزومات اساسی برای این امر ، همان کشش های فیزیولوژی و وجود هورمون های سالم است پس از این جهت مانعی نیست.

دیگری تمایل روانشناختی نیاز به ارتباط و احساس تعلق داشتن است که این هم در شما وجود دارد و از این جهت مانعی نیست.

و اما مورد آخر نیاز اجتماعی و کسب هویت اجتماعی است که ازدواج برای انسان، به خصوص در فرهنگ خانواده محور ایران به همراه دارد که ملزوماتش باید کسب شود و برایش برنامه ریزی دقیق داشت و آن را اجرا کرد.

شما در ضمنی که می توانید وارد رابطه با فردی که مورد نظرتان است بشوید و رابطه را بسازید لازم است که در بعدی دیگر ، در رشته ای که هم اکنون مشغول به تحصیل هستید، راههای ورود به بازار کارش را بیابید و درس خود را تمام کنید در بازار کار مشغول به فعالیت شوید. هر چه زودتر وارد کار شوید، مبانی تئوری را بهتر می توانید کاربردی کنید و کاربرد است که انسان را در عمل کارآمد  و با تجربه می کند.


برای رسیدن به اهداف، صبور باشید و پیش داوری نکنید. که مثلا منکه خانواده بهم کمک نمیکنه / منکه کار و شغل مناسبی ندارم / پس نباید از کسی خوشم بیاد / اگه خوشم بیاد کاری نمی تونم بکنم / اگه کاری هم نتونم بکنم خب شکست می خورم / پس اصلا نباید برم تو رابطه / پس این نیازهامو چیکار کنم /........

اینها سیکل داستانهای ذهن تان است که معمولا کم و بیش شما را گرفتار ناامید می کند.

منظور امیدواری محض هم نیست بلکه امیدی که با هدف گذاری و برنامه ریزی و عمل توام باشد، مد نظر است واگر در جوانی و سن 26 سالگی این روند را دنبال نکنید، در چه سنی باید اقدام به این موارد کنید؟

جوانی ، سن هدفگذاری و حرکت است و شما هم از این قاعده مستثنی نیستید.موفقیت های ریز و درشتی را که در گذشته و تا بدین جا داشته اید را لیست کنید؛ آیا در زمان کودکی وقتی پسر کوچکی بودید، به نظرتان غیر ممکن نبودند ؟ و این تحققِ غیر ممکنِ ذهنیتِ آن کودک را خودِ شما بودید که محقق کردید . 

امروز هم در سنی هستید که غیر ممکن های امروزتان را بناست محقق کنید و در آینده آنها را یکی یکی به توانمندیهای امروزتان اضافه کنید و هدف از زندگی اجتماعی هم همین رشد توانمندیهاست .


با تشکر از اعتمادتان پاسخگوی سوالات بعدی شما خواهم بود.

ویدا چیتگر. ارشد روانشناسی . خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه