سلام خدمت شما مونا گرامی

با توجه به آنچه مرقوم فرموده بودید، به چند نکته اشاره می کنم.

ازدواج درست از دو بخش اصلی حاصل می شود:

1- مواردی که لازم است قبل از آن مورد توجه و بررسی قرار گرفته شود (البته بیشتر توسط خود دختر و پسر و بخشی هم توسط خانواده ها) اینطور که فرمودید، در موارد بسیاری با ایشان تناسب دارید و علاوه بر حس کشش و علاقمندی (که اولین قدم است) موارد دیگری هم وجود دارد که این انتخاب را در جاده ی عقلانیت قرار می دهد، که خیلی هم عالی.

2-بخش دوم در یک ازدواج موفق، میزان و درجه سازگاری در طرفین است که چقدر شرایط یکدیگر را می فهمند و در راستای ارزشمندی زندگیشان، چقدر حاضرند صبوری کنند و به کمک هم زندگی شان را بسازند ؟ 

و برای این ساختن، چه موقعیت هایی دارند و احیانا موانع را چگونه ارزیابی می کنند؟

مثلا اگر خواست شما این است که از خانواده ی همسر، جدا زندگی کنید، طبعا برای این خواست و تمایل، آنچه که امروز در اختیارتان قرار دارد را محترم بدانید و ارزشمند . چون همینها هست که باعث می شود امروز بتوانید زندگی تان را با آنها فرم دهید و پس از آن به مرور فرم آن را البته با توافق همسر و صد البته احترام به خانواده ها ، تغییر دهید.

همانطور که خودتان هم احتمالا واقف هستید، همه چیز در همه کس به وفور یافت نمی شود.

شما در دهه ی سوم زندگی تان، اگر قصد ازدواج دارید و با این شخص، فرصت شایسته و درخوری دارید، با اعتماد به نفس پیش بروید و به خانواده ی خودتان هم این اطمینان را بدهید که زندگی در نزدیکی خانواده ی همسر، آنقدرها هم که به نظر می رسد، معظل نیست اگر به نوعی دیگر به آن نگاه کنید.

الغرض وقتی 70% موارد برای شروع یک زندگی فراهم است، 30% بقیه را خود و همسرتان بناست که باهم و در کنار هم، مدیریت کنید.

با تشکر از اعتمادتان پاسخگوی سوالات بعدی شما خواهم بود.

ویدا چیتگر . ارشد روانشناسی.خانه توانگری