سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

كنار امدن با جدايي

پرسش

تاریخ ثبت : 13 تیر 1396
6,163  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام و عرض ادب
من ٢٧ سال سن دارم كارشناسي ارشد دارم و كارمند هستم. در دوران دانشجويي خواستگاري داشتم كه به دليل شرايط او بعد از٤ سال به خواستگاري امدند و خانواده او مخالفت كردند و اجازه ازدواج ندادندو گفتند بايد با اقوام ازدواج كند و رابطه همان جا تمام شد دوسال از اين جريان گذشت و من به سختي باموضوع كنار امدم.بعداز ان فرد ديگري به صورت سنتي وارد زندگي من شد و بعداز٦ ماه رفت وامد وتعيين مهريه و... يك روز در كمال ناباوري گفت كه مشكلي پيش امده و نميتوانم رابطه را ادامه دهم!با اينكه هميشه خيلي اصرار بر پيشرفت و رسمي شدن رابطه داشت و من اصرار برشناخت بيشتر.الان دوران بسيار سختي را ميگذرانم و بعداز گذشت يك ماه نتوانستم اين قضيه را هضم كنم و باور كنم و يا دليلي براي اين اتفاق پيداكنم .هرچه اصرار كردم كه دليل را بدانم به من نگفتند و گفتند كه قابل گفتن نيست!خانواده او هم كه بسيار موافق و مشتاق اين وصلت بودند تماس گرفتند و گفتند قسمت نبوده. الان من استرس زيادي دارم.ترس از تنها ماندن.ترس از برقراري رابطه و اعتماد به فرد ديگر.از شما ميخواهم كه من رو راهنمايي كنيد.از تيم حرفه اي شما بسيار متشكرم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
11 مهر 1396 ساعت 15:31

سلام سپیده گرامی

ازدواج تصمیم مهمی است که می تواند بر سایر ابعاد زندگی هم تاثیر بگذارد و لذا لازم است که با دقت انجام شود.

در مورد خواستگار اولی که نوشته اید، به هر حال عرف جامعه و فرهنگ اجتماعی ما به گونه ای است که خانواده ها تاثیر زیادی در ازدواج جوانان دارند. اما اگر ایشان آنقدر تحت تاثیر خانواده اش بوده که مجبور به پذیر ش خواسته آنها مبنی بر ازدواج با دختری از اقوام بوده، به نظر می رسد از بلوغ شخصیتی لازم برخوردار نبوده و بنابراین سرمایه گذاری عاطفی نیز منطقی به نظر نمی رسد.

در مورد خواستگار اخیرتان نیز ابتدا این نکته را در نظر داشته باشید که اگر ملاکهای کسی با شما همخوانی نداشت و در نهایت مورد انتخاب او قرار نگرفتید به منزله ناخواستنی بودن شما نیست. البته بهتر است که خانواده آقاپسر مراتب را به نحو مقتضی به خانواده دخترخانم اطلاع دهند نه اینکه بعد از چند ماه فقط اعلام انصراف کنند. اما نمی توان انتظار هم داشت که همه، این مسئله را رعایت کنند. طبیعی است که چنین پیشامدی، خوشایند نیست و احساسات شما قابل درک است.

سپیده گرامی، شما دخترخانمی کوشا هستید که تحصیلات بالایی داشته و از موقعیت شغلی مناسبی برخوردارید. حتما ویژگی های مثبت دیگری هم دارید که در اینجا به آنها اشاره نکرده اید. پس اگر خانواده ای با شما رفتار مناسبی نداشتند دلیل نمی شود که امتیازات خود را نادیده بگیرید و چنین افکاری به ذهن تان راه دهید. ما نمی توانیم کسی را ملزم به درست رفتار کردن نماییم، اما می توانیم ذهن خود را مدیریت کنیم.

پس به جای اجازه دادن به ورود افکاری که فایده ای برایتان نخواهد داشت چک کنید چه نکاتی در این چند ماه در مورد ایشان، خانواده اش، رابطه و معاشرت شما بوده که در آن مقطع نادیده گرفته بودید؟ چک کردن این مسائل و مدل ارتباطی که در این مدت داشته اید می تواند به شما کمک کند تا از این پس در خصوص مواردی که با آن مواجه خواهید شد، بدانید چه نکاتی را رعایت کنید و چطور رابطه و احساسات خود را قبل از رسمی شدن، مدیریت کنید تا به نتیجه برسید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری–خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه