درود بر شما

در پایان نامه تان، سوال مشخصی را مطرح ننموده اید.

در نظر داشته باشید که ازدواج تصمیمی است که افراد برای همه عمر می گیرند و هیچ کسی نمی گوید بعد از گذشت یک زمان کوتاه فرد مورد نظرش برای ازدواج را انتخاب کرده است. لازمه ازدواج شناخت متقابل است و لازمه شناخت گذشت زمان است. پیش از آنکه بخواهید صحبتی در مورد ازدواج به میان بیاورید ابتدا لازم است که شناخت کافی از طرف مقابل برای شما ایجاد شده باشد.

مهدی گرامی؛ یکی از مهمترین کارهایی که قبل ازدواج باید انجام دهید این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری بروید و دیگر مجرد نباشید؟

کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قایل می شود، برنامه ریزی می کند، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. بعد از آن باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کنید. و سپس میزان تفاوتها را در نظر بگیرید که بسیار مهم است مثلا: تفاوت سن، فیزیک و ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی.

در مورد آن خانم نوشته اید:

• فوق العاده باحجابه ، فقط یه جاهایی نیاز داره تا آرامش روانی داشته باشه.

منظور شما از نیاز ایشان به آرامش روانی چیست؟ واین مورد چه ارتباطی که باحجاب بودن ایشان دارد؟ و اینها در چه جایگاه اهمیتی برای شما است؟

• مادرم تاکید داره که همسر آیندت چادری باشه و من میگم مانتوییم باشه عالیه. فقط راه حل می خوام.

نوع جمله شما در اینجا به گونه ای است که مشخص نیست دقیقا در چه زمینه ای راه حل می خواهید؟ نوع پوشش ایشان برای شما قابل قبول است یا خیر؟ توجه بفرمایید که نمی توان بافردی وارد رابطه مهمی مثل ازدواج شد و انتظار تغییر دادن او را داشت.

• یه بار قبلا بم جواب بله و نه داده. حالا دوباره با هم تو رابطه عاطفی قرار گرفتیم.

دلیل ایشان برای جواب مثبت و منفی که به شما داده چه بوده؟ ابتدا پاسخ منفی را دریافت کردید یا مثبت را؟ و اینکه در حال حاضر به چه دلیل با شما رابطه عاطفی برقرار کرده؟ دلیل اصرار شما چیست؟

مهدی گرامی، احساس شما کاملا قابل احترام است، اما توجه بفرمایید که ازدواج به غیر از بُعد عاطفی، مسائل دیگری را نیز شامل می شود، از جمله شباهتها، تناسبهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی، مذهبی و شخصیتی. این تناسبها را چک کرده اید؟ میزان شناخت شما در چه حد است؟ تناسب بین خانواده ها وجود دارد؟ این رابطه براساس یک شناخت و تفکر منطقی به وجود آمده یا صرفا براساس احساسات شما به یکدیگر؟ 

و اینکه آیا بلوغهای عاطفی (توان مدیریت احساسات و آگاهی از اینکه چرا از کسی خوشمان می آید) و شخصیتی (جداشدن بند ناف از خانواده و توانایی تصمیم گیری مستقل و عدم مواردی مثل مهرطلبی و وابستگی و...) در مورد شما و ایشان وجود دارد؟

چک کردن مواردی که خدمت تان عرض شد به شما کمک خواهد کرد که در نهایت بهترین تصمیم را برای این رابطه اتخاذ نمایید.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری