درود بر شما دوست گرامی

توضیحات تات را خواندم و متاثر شدم  بابت آسیبهای روحی و جسمی که متحمل شده اید.

نوشته اید: همسرم از ابتداي ازدواجمان الكل مصرف ميكرد و من با علم به اين موضوع ازدواج كردم... بحث ،دعوا ،شكستن بيني من ،كتك كاري هاي مفصل،.... شد... متاسفانه الان كه دختري دو ساله دارم و به دلايل مختلف از او خواستم كه ديگه سمته الكل نرو ،ميگه من تا لحظه مرگم ادامه ميدهم... حتي حاضر است كه مارا از دست بدهد...

خواهر گرامی، ابتدا لازمست با خود بیندیشید چه دلیلی برای شما وجود داشته که علیرغم آگاهی از الکل نوشیدن همسرتان، با او ازدواج کردید؟ آیا این مسئله برای شما مهم نبود یا امیدوار بودید دست بردارد؟

و نکته بسیار مهمتر اینکه چه دلیلی داشته که 10 سال این شرایط را تحمل کرده اید؟ توجه بفرمایید که ضرب و شتم همسر محلی را برای توجیه باقی نمی گذارد اما تحمل این رفتار به مدت 10 سال از سوی شما و اینکه کماکان اصرار به تغییر همسرتان دارید نه اصلاح زندگی تان، نکته ای است که جای تامل دارد.

همچنین فرزند شما بیش از هر چیر به آرامش در محیط خانه احتیاج دارد و شما هم امنیت روحی و جسمی لازم دارید. داشتن امنیت جسمی از ابتدایی ترین نیازهای فردی است که این مهم در زندگی شما وجود نداشته و نوشته اید که مورد ضرب و شتم همسرتان بوده اید.

در نظر داشته باشید که فردی که این خشونت ها را می پذیرد و خود را مجاب می کند به خاطر بچه و… متحمل خشونت های همسرش شود شاید اوضاعش بهتر شود یا شوهرش تغییر کند و... ، احتمالاً شخصیت وابسته ای دارد که دل کندن از همسرش برایش سخت است.

بنابراین بهتر است با مراجعه به یک مشاور، کمک حرفه ای بگیرید تا بتوانید برای زندگی خود تصمیم بهتری بگیرید. تصمیم بهتر تصمیمی است که در برابر هزینه ای که می کنید، آنچه که به دست می آورید سود بیشتری برایتان داشته باشد.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری