سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

عدم مشارکت همسرم در مخارج زندگی

پرسش

تاریخ ثبت : 26 دی 1397
1,160  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
خانمی هستم 38 ساله. 15 ساله ازدواج کردم و یه پسر 8 ساله دارم. همیشه مستقل بودم و دستم توی جیب خودم بوده. همسرم غیر از روز مادر و تولدم (اونم بعضی وقتا) هیچ هدیه ای برام نمی گیره. هیچ خرجی برام نمی کنه. خودم می تونم هر چی دلم می خواد رو بخرم ولی بعضی وقتا دوست دارم که همسرم این کار رو برام بکنه. درست نمی بینم که در مورد این موضوع صحبت کنم. اصلا حس خوبی ندارم از گفتنش. فکر می کنم اگر بعد از گفتنم برام هدیه بگیره، برام ارزشی نداره و ازش استفاده نخواهم کرد. برای پسرم هم اکثرا چیزی نمی خره و من معمولا خرید لباس و وسایل مدرسه و ... رو انجام میدم. اکثر کادوهای تولد و مهمونی هایی که باید بریم هم خودم می خرم. همسرم فقط خرید خورد و خوراک خونه رو اکثر مواقع انجام میده. 15 ساله بیشتر وسایل خونه مون رو عوض نکردیم. هر وقت که موضوع رو مطرح می کنم و میگم مثلا امسال پرده پذیرایی رو عوض کنیم، یه بهونه میاره و میگه سالمند، من همینطوری دوست دارم و قبول نمی کنه که انجامش بدیم. من دوست ندارم بدون نظر ایشون تغییری توی خونه بدم . سر هر موضوعی هم که تفاهم نداشته باشیم، قهر می کنه. اینا من رو آزار میده.

مهمترین سوال :
چطور میتونم همسرم رو برای مشارکت در مخارج زندگی شریک کنم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

نعیمه داودی منش
نعیمه داودی منش
06 مرداد 1398 ساعت 22:34

سلام!

متن نامه تان را خواندم و متوجه شدم شما در این سالهای زندگی مشترک،مشارکت و همراهی فعالی در زمینه مسایل مالی داشتید و گله شما از این هست که همسرتون به امور مربوط به شما کمتر توجه دارند  اما اشاره ای نداشتید که ایشون توانایی مالی انجام این کاررا دارند یا خیر؟ اگر دارند این هزینه که صرف زندگی مشترک نمیشود ،صرف چه موضوعی می شود؟

درحقیقت شما بیشتر درخواست توجه و همراهی دارید که نیازی اصلی در تمام افراد است قابل درک هست که وقتی نیازی با ناکامی مواجه میشود حال بدی را تجربه می کنید ،در اینجا قصد دارم کنارتان باشم تا با پرداختن به موانع درونی شما به حل مسایلتان نزدیکتر شوید

 حالا اینکه چطور و با کدام رفتارها و باورهای فکری خودتون رو از برآورده شدن این نیاز محروم کردید جای پرداختن دارد.


در متن نامه تان اشاره کردید دوست دارید از همسرتون هدیه دریافت کنید اما دوست ندارید درخواست و نیازتان را به زبان بیاورید!و حتی برآورده شدن خواسته تون بعد از ابراز نیاز براتون بی ارزش هست! 

در اینجا حتما فکر و احساسی دخیل هست که مانع ابراز درخواستتون میشه! 

 درباره ی همسرتون میتونه این فکر باشه که اگر دوستم داشته باشه باید خودش بدونه هدیه گرفتن خوشحالم میکنه؟ یا یا باید بدونه که من از این وضعیت ناراضی ام! یا اگر نیازم بگویم فکر میکنم کوچک شده ام!و...(باید و نبایدهای ناسالم ارتباطی،صدایی درونی که معیارهای ارتباطی را برای شما تعیین میکند)

اینها خطاهای فکری هستند  که در خلال سالها رشد کردند و توی تمام لحظه ها همراهتون هستند و ارمغانی جز ناکامی و حال بد ندارند...

و با حضورشون اغلب سایر دلایلی که در حال بد دخیل هستند رو حذف کرده و فقط روی همین باورها تمرکز می کنید!

بدون اینکه سایر موضوعات رو درنظر بگیرید  مثل اینکه  دفعات قبلی که هدیه دریافت کردم چه واکنشی دادم؟ یا چی شده که همسری که هدیه دادن رو بلد هست کمتر بهم هدیه میده؟کدوم رفتارهای من میتونه باعث دلسردی شده باشه؟ یا به جز هدیه دادن با چه رفتارهای دیگه ای دوست داشتنش رو نشونم داده؟

 لازم هست به این موضوع توجه کنید که نیازهاتون رو چه با همسرتون،چه با پسرتون،چه با پدر و مادرتون و خواهر و برادرتون و همکارانتون به چه شکلی  مطرح می کنید؟  چرا که اون باور زیربنایی که مانع از درخواست کردنتون میشه در سایر روابطتون هم حاکمه!

و زمانیکه در خواست هایتان را عنوان نمی کنید در مرزگذاری های روابطتون به مشکلاتی برخورد می کنید که باعث نارضایتی درونیتون شده و  در سایر روابطتون هم به مشکل بر می خورید! و در این موقعیتها ابتدا سکوت می کنید و تحمل می کنید و احتمالا به یکباره کاسه صبرتان لبریز شده و واکنشی نشان میدهید که اطرافیانتان تعجب می کنند اما یک موضوع ثابت است!نارضایتی شما!

این چرخه، چرخه ی معیوب تله ی بازداری هیجانی است که در آن گیرافتاده اید! در بازداری هیجانی ، باورهای مداخله گر ی مانع از ابراز هیجانات شما می شوند و نهایتا رابطه ی لذت بخشی را تجربه نمی کنید

در این خصوص بسته ی غیرحضوری شخصیت سالمتر به طور مفصل  به این موضوع پرداخته است.

در انتهای نامه تان به قهر همسرتان در صورت عدم تفاهم اشاره کردید که قابل درک هست شما در این شرایط احساسات منفی را تجربه میکنید وتا الان ترجیح داده اید شرایطی رو برای ایجاد این موقعیت فراهم نکنید و علی رغم میل باطنی به خواسته ی ایشون احتذام بزارید به طور مثال  پرده های منزل را تعویض نکنید... اما راه های دیگری هم دارید مثل تلاش برای نزدیکتر شدن و رفع سوتفاهم ها...

رفتار قهر همسرتان میتواند نشانه ی نارضایتی ایشان در مقابل ناکامی باشد( که البته رفتار بالغانه و سالمی نیست) که این رفتار دو وجه دارد در مقابل کدام ناکامی ها این رفتار بیشتر بروز میکند؟یا در مقابل کدام ناکامی های قبلی ایشان سعی در ناکامی نیاز شما دارد؟ و  وجه دیگر این است که واکنش شما در مقابل این رفتار چگونه است؟

در درس غیرحضوری نجات رابطه ی عاطفی به ابعاد مختلف رفتارهای مخرب رابطه پرداخته شده که براتون مفید خواهد بود

باید و نبایدهای ناسالم ارتباطی،صدایی درونی که معیارهای ارتباطی را برای شما تعیین میکند،مانع برآورده شدن نیازهایتان می شود

اینها خطاهای فکری هستند  که در خلال سالها رشد کردند و توی تمام لحظه ها همراهتون هستند و ارمغانی جز ناکامی و حال بد ندارند...

و با حضورشون اغلب سایر دلایلی که در حال بد دخیل هستند رو حذف کرده و فقط روی همین باورها تمرکز می کنید!

بدون اینکه سایر موضوعات رو درنظر بگیرید  مثل اینکه  دفعات قبلی که هدیه دریافت کردم چه واکنشی دادم؟ یا چی شده که همسری که هدیه دادن رو بلد هست کمتر بهم هدیه میده؟کدوم رفتارهای من میتونه باعث دلسردی شده باشه؟ یا به جز هدیه دادن با چه رفتارهای دیگه ای دوست داشتنش رو نشونم داده؟

در اینجا بررسی کنید که نیاز شما از چه راه های دیگری میتواند براورده شود ؟ یا برآورده شده و این باید و نبایدهای درونی نمیگذارد احساس رضایت کنید؟




معرفی کتاب
زندگی خود را دوباره بیافرینید تالیف جفری یانگ انتشارات ارجمند

معرفی درس
بسته کامل مجموعه شخصیت سالمتر من (4 جلسه)
مجموعه نجات رابطه عاطفی 1 و 2

توصیه های پیشنهادی
لازم است به این موضوع توجه کنید که نیازهاتون رو چه با همسرتون،چه با پسرتون،چه با پدر و مادرتون و خواهر و برادرتون و همکارانتون به چه شکلی مطرح می کنید؟ چرا که اون باور زیربنایی که مانع از درخواست کردنتون میشه در سایر روابطتون هم حاکمه! و زمانیکه در خواست هایتان را عنوان نمی کنید در مرزگذاری های روابطتون به مشکلاتی برخورد می کنید که باعث نارضایتی درونیتون شده و در سایر روابطتون هم به مشکل بر می خورید! و در این موقعیتها ابتدا سکوت می کنید و تحمل می کنید و احتمالا به یکباره کاسه صبرتان لبریز شده و واکنشی نشان میدهید که اطرافیانتان تعجب می کنند اما یک موضوع ثابت است!نارضایتی شما! این چرخه، چرخه ی معیوب تله ی بازداری هیجانی است که در آن گیرافتاده اید! در بازداری هیجانی ، باورهای مداخله گر ی مانع از ابراز هیجانات شما می شوند و نهایتا رابطه ی لذت بخشی را تجربه نمی کنید
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه