سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دیگر من را دوست ندارد

پرسش

تاریخ ثبت : 19 فروردین 1398
1,412  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام
من سی دو سال دارم. از هشت ماه پیش با یک پسر سی ساله آشنا شدم. از همون اول تقریبا قصدمون ازدواج بود. بعد از چند ماه تصمیم گرفت به خانواده اش اعلام کنه. ولی با مخالفت صددرصد مواجه شد. خانواده اش میگن باید دختر کوچکتر باشه و از فامیل هم باشد. این پسر از شرایط خانواده اش برای ازدواج خبر داشت. تا قبل از اینکه به خانواده اش برای ازدواج بگه خیلی با هم خوب بودیم، خیلی ابراز علاقه میکرد و میگفت واقعا من تو رو دوست دارم، بهم آرامش میدی. و من این موضوع رو باور کرده بودم.
اما وقتی با مخالفت خانواده روبرو شد، اخلاق و رفتارش زمین تا آسمون تغییر کرد و حتی دیگه حاضر نیست جواب زنگ و یا پیام من رو بده. اوایل به من میگفت ممکنه خانواده با این ازدواج مخالفت کنند و من هم زیاد موافق این ارتباط نبودم، ولی با علاقه این پسر، من مجبور شدم به این رابطه ادامه بدم. پسری هم هست که خانواده اش روش خیلی سلطه داره. طوری هست که حتی بدون اجازه خانواده اش یک لیوان آب هم نمیخوره. حالا من واقعا دوستش دارم و حاضرم با وجود این مشکلات در کنارش باشم و با مشکلات بجگنم تا به دستش بیارم.

مهمترین سوال :
میخوام بدونم آقا پسری که این قدر به دختری ابراز علاقه میکنه و دوستش داره و دختر رو به خودش وابسته میکنه، با یک مخالفت خانواده، خودش رو میبازه؟ با این پسر باید چه کار کرد؟ و خودم با این شرایط باید چه کار کنم؟ من هنوز از احساسم نسبت بهش کم نشده. باید چه کار کنم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
19 دی 1398 ساعت 23:33

درود بر شما

توضیحات تان را خواندم. به این چند نکته توجه بفرمایید:

  • شریک عاطفی وابسته به خانواده کسی است که فردیت خودش را هنوز پیدا نکرده است. بین احترام به خانواده و اطاعت بدون فکر از آنها هنوز نتوانسته است تمایزی قائل شود.
  • در برخی خانواده ها نظام ارزشی به این صورت است که داماد باید بزرگتر از عروس باشد.
  • زمانیکه بحث ازدواج در میان است نمی توان گفت چه کسی درست می گوید چه کسی غلط. بلکه باید دید ارزشهای طرفین با هم همخوانی دارد یا خیر.
  • پایان دادن رابطه عاطفی بدون توضیح و فقط خارج شدن از دسترس طرف مقابل، روشی است که نشان از عدم رشد روانی یک فرد دارد. آنهم رابطه ای که مطلوب هر دو طرف بوده و به دلیل مخالفت خانواده ها با ازدواج، از هم گسسته شده.
  • گاهی اوقات شیفتگی یکی از طرفین سبب می شود نکات مهم و حتی زنگ خطرهای رابطه را نبیند و با آنچه در ذهنش ساخته زندگی کند به امید اینکه همینها در واقعیت هم اتفاق بیفتد.


به این جملات خودتان دقت کنید:

تا قبل از اینکه به خانواده اش برای ازدواج بگه خیلی با هم خوب بودیم. وقتی با مخالفت خانواده روبرو شد، اخلاق و رفتارش زمین تا آسمون تغییر کرد و حتی دیگه حاضر نیست جواب زنگ و یا پیام من رو بده.  با علاقه این پسر من مجبور شدم به این رابطه ادامه بدم. حاضرم با وجود این مشکلات در کنارش باشم و با مشکلات بجگنم تا به دستش بیارم.

اینکه بخواهید به برگشتن به این ارتباط فکر کنید یا نه، لازمه اش این است که ابتدا مسیری را که سبب شد فرجام رابطه تان این باشد مرور کنید. در حال حاضر چه چیزی باعث می شود بخواهید به این رابطه برگردید؟ آیا رفتار ایشان تغییر کرده یا اصراری دارد به از سرگیری رابطه و تلاشی کرده برای جلب رضایت خانواده اش؟ ماندن در این رابطه که طرف مقابل شما را کنار گذاشته و اصلاً پاسخی به شما نمی دهد برایتان چه مزایایی دارد و به کدام نیاز شما پاسخ می دهد که حاضرید ژست یک قربانی و آدم مجبور را گرفته و به آن ادامه دهید؟

به نظر می رسد شما چشم خود را روی واقعیت بسته اید و نمی خواهید بپذیرید که این رابطه از ابتدا هم ریسک زیادی داشته و اکنون هم تمام شده. جنگیدن با مشکلات زمانی معنا می دهد که برای رفع موانع ازدواج و از سوی هر دو طرف باشد نه فقط یکی از طرفین رابطه. قابل درک است که شما در این سن بخواهید تشکیل خانواده بدهید ولی وقتی در رابطه ای قرار می گیرید که از همان ابتدا احتمال شکست در آن وجود دارد و باز هم وابسته فردی می شوید که در دسترس نیست، نشانه های تله رهاشدگی و عدم احساس ارزشمندی در شما دیده می شود. کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید در این خصوص خدمت شما پیشنهاد می شود.


در بخش مهمترین سوال پرسیده اید: میخوام بدونم آقا پسری که این قدر به دختری ابراز علاقه میکنه و دوستش داره و دختر رو به خودش وابسته میکنه با یک مخالفت خودش رو میبازه، با این پسر باید چکار کرد؟

خواهر گرامی؛ با این پسر فقط باید خداحافظی کرد. زیرا یکی از بلوغهای مهم برای تشکیل خانواده و ازدواج، بلوغ شخصیتی است که مباحث مربوط به شخصیت سالمتر و مواردی مثل توانایی مدیریت عواطف و جدا شدن بندناف روانی فرد از خانواده در این بخش جا دارد. شما در بخشهایی از نامه اشاره دارید به اینکه خانواده این آقا تحت سلطه خانواده اش است و بدون اجازه آنها آب نمی خورد! چنین فردی در آغاز دهه چهارم زندگی هنوز وابسته نظرات خانواده است و مدل ارتباطی اش نیز بالغانه نبوده. حتی اگر الان به دلیل مخالفت خانواده از ادامه رابطه و تصمیم به ازدواج با شما منصرف شده، باید رودر رو با شما ختم رابطه را اعلام می کرد نه اینکه جواب زنگ و پیام شما را ندهد.

خدمت شما توصیه می شود با کسی که بند نافش را از خانواده اش نبریده ادامه ارتباط ندهید یا به امید بازگشتش نباشید. کلاً مرد یا زنی که جنبه های مستقل در زندگیش ندارد، شریک عاطفی پر دردسری است و مادر یا پدر خوبی نیز برای فرزندانش نمی شود زیرا آنها را نیز وابسته به خودش بار می آورد. البته خوبست که این احتمال را هم در نظر بگیرید که شاید مخالفت خانواده بهانه ای بوده برای ادامه ندادن رابطه با شما. در هر حال به جای اینکه به خودتان امید بی فایده بدهید بپذیرید که این رابطه پایان یافته است  و نیز، شما همچنان فردی قابل احترام و دوست داشتنی هستید حتی اگر با ملاکهای یک خانواده همخوان نبودید. 

البته گذر از این وضعیت، مقداری به زمان و شکیبایی نیاز خواهد داشت. موفق باشید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
زندگی خود را دوباره بیافرینید

معرفی مقاله/فیلم
آیا من امیدی به این پسر داشته باشم ؟

معرفی درس
بسته از بی ارزشی تا من ارزشمند
بسته رهایی از تنهایی و مهرطلبی

توصیه های پیشنهادی
بپذیرید رابطه تمام شده/ مطالعه کتاب و مقاله و گوش دادن به دروس پیشنهاد شده
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه