سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

بی تفاوتی های همسرم

پرسش

تاریخ ثبت : 21 خرداد 1398
1,608  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
از دوست داشتنم هيچي نمونده. همسرم به راحتي عذاب كشيدن هام رو ميبينه و براش مهم نيست. به راحتي اشكم رو در مياره و از كنارم رد ميشه. بارها باعث شده عصبي بشم و خودم رو بزنم. از فشار خيلي خسته ام و از همه بيشتر اين بي توجه اي كه داره، داره من رو ميكشه. الان ١٢ روز از دعوای آخرمون ميگذره و انگار نه انگار، نه كه حرف نزنيم، كار خودش رو ميكنه. مثلا خريد خونه رو ميكنه، ميپرسه چي ميخواي، ولي در طول مدتی كه تو خونه است اصلا حرفي با هم نميزنيم. دائما جلوی تي وي ميشينه.
از اين بي توجه اي مهمتر، مشكل رابطه جنسي مونه. بارها خجالت رو گذاشتم كنار و گفتم، ولي هيچي. كلا كاري بهم نداره. گاهي خودم رو تصور ميكنم كه جدا شدم و رفتم يه كشور دور و دارم نفس ميكشم. اينقدر تو زندگي باهاش زار زدم که از دنيا بيزار شدم. اينم بگم كه من هم به شدت كار ميكنم. يه مشكل ديگه مون هم ماليه. ايشون هيچ كاري براي من نميكنه. تازه كلي از خرج های خونه رو هم من می کنم با حقوقم.

مهمترین سوال :
با مشكلاتي كه من دارم ادامه زندگي ممكنه؟ آيا به مشاور بايد مراجعه كنم؟ تو رو خدا شما بگيد من كجا برم و چه كار كنم؟ احساس بي ارزشي داره من رو ميكشه

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

زهرا محمدی
زهرا محمدی
01 آذر 1398 ساعت 23:53

با سلام

متن نامه شما را خواندم و از اعتمادتان سپاسگزارم.

با توجه به آنچه در این نامه به آن اشاره داشتید در شرایطی به سر میبرید که احساسات خوشایندی را تجربه نمی کنید با این حال اینکه برای مسائل تان به دنبال راه حل هستید قابل تحسین می باشد. اگر اطلاعات بیشتری مثل شیوه آشنایی تان، مدتی که با هم در رابطه هستید، سن ایشان،...را هم بیان می نمودید با داشتن اطلاعات بیشتر، پاسخی دقیق تر دریافت می کردید. 


گاهی اوقات مسئله ای در زندگی ما به وجود می آیند که نوع رفتار و واکنش ما به آن مسئله، ما را در مسئله ی دیگری میندازد و انگار پیامد رفتار ناکارآمد ما، خود می تواند باعث شکل گیری مسئله ی جدیدی شود و اینگونه می شود که ما در چرخه ی رنج گرفتار می شویم و با مسائل زیادی روبرو می شویم که شاید یک مخرج مشترک داشته باشند مثلا عدم مهارت ارتباطی یا عدم مهارت ابراز نیاز و خواسته هایمان.

به هرحال با توجه به مسائلی که اشاره کردید طبیعتا کمک گرفتن از زوج درمانگر حضوری می تواند در این مسیر با دقت بیشتر و سرعت بیشتری به شما کمک نماید که مسئله اصلی شناخته شود و مهارت های لازم را آموزش دهند. 

نکته ای که در متن نامه به آن اشاره داشتید" براش مهم نيست به راحتي اشكمو درمياره و از كنارم رد ميشه بارها باعث شده عصبي بشم و خودمو بزنم از فشار خيلي خسته ام و از همه بيشتر اين بي توجه اي كه داره، داره منو ميكشه اينكه الان ١٢ روز از دعوا اخر ميگذره و انگار نه انگار، نه كه حرف نزنيما كار خودشو ميكنه"

برای همسرتان مهم نیستید یا برداشت شما این می باشد که مهم نیستید؟ اگر قرار باشد برای ایشان مهم باشید لازم است ایشان چه رفتارهایی انجام دهند تا شما به این نتیجه برسید که مهم هستید؟ آیا در موقعیت های دیگری جز ارتباط با همسرتان هم شده است که فکر کنید مهم نیستید؟ مهم بودن از نظر شما چه معنایی دارد؟ چه چیزی باعث عصبانیت شما می شود؟ شیوه ابراز خشم شما نسبت به رفتارهای ایشان به چه شکل است؟ این شیوه ابراز خشم برایتان چه پیامدی به همراه داشته است؟ چقدر باعث حل مسائل تان شده است؟ در این 12 روز چه احساسی را تجربه می کنید؟ و چه چیزی مانع گفتگو و حل مسئله تان شده است؟ آیا تا به حال با کمک گفتگو و ابراز خواسته و نیاز توانسته اید مسئله ای را بین خودتان حل نمایید؟ 

اگر ما بخشی از مسئله هستیم، بخشی از حل مسئله هم خواهیم بود. با دیدن سهم خودمان در موقعیت های پیش آمده می توانیم به حل مسئله برسیم تا اینکه رفتارهای برخاسته از هیجان  انجام دهیم.

در این مسیری که پیش رو دارید:

1) کمک گرفتن از زوج درمانگر حضوری یکی از اقدام های می باشد که می توانید در اولویت قرار دهید.

2) شیوه ابراز نیازها و خواسته هایتان را با همسرتان بررسی نمایید. اینکه شیوه گفتگوی شما با ایشان چقدر در قالب بیان و ابراز احساس و خواسته هایتان می باشد و چقدر به شکل نقادانه و یا تدافعی می باشد؟

3) موقعیت هایی که باعث احساس خشم در شما می شود را به یاد بیاورید و بررسی نمایید در آن موقعیت ها در مورد خودتان چه فکری می کنید؟ رفتاری که ایشان انجام می دهند را چگونه تفسیر می کنید که باعث احساس خشم در شما می شود؟ چه نیازی در پشت رفتارهای هر دوی شما وجود دارد که به شکل وارونه ای و در قالب احساس خشم آن را مطرح می نمایید؟ و در نهایت بررسی نمایید آیا فکر شما متناسب با واقعیت می باشد یا برخاسته از نظام باورهای ناکارآمدی می باشد که ممکن است نه تنها با همسرتان بلکه در موقعیت های دیگری هم آن را تجربه نمایید.

4) همچنین میتوانید به واکنش هایی که نسبت به مسائلی که با آنها روبرو هستید بیاندیشید. چقدر این واکنش ها به حل مسئله شما پرداخته اند و چقدر شما را در الگوی تکراری از مسائل حل نشده ای قرار داده اند؟ و اگر پیامدِ رفتاری، برایتان بارها مشخص شده است می توانید به رفتار جایگزین دیگری فکر کنید. سابقه ی رفتارهای قبلی نشان می دهد که به جای حل مسئله، مسئله افزایی می کنند. اینکه نخواهید رفتارهای قبلی را انجام دهید می تواند به شما کمک کند به رفتارهای جایگزین دیگری بیاندیشید.

5) در نهایت با توجه به آنچه که به آن اشاره داشتید به شما درس غیرحضوری "نجات رابطه عاطفی" پیشنهاد می شود که میتواند در موقعیتی که قرار گرفته اید به شما کمک نماید. 


باتشکر

خانه توانگری طوبی

زهرا محمدی


معرفی درس
مجموعه نبوغ عاطفی 2
مجموعه نبوغ عاطفی 3
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه