سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

انتخاب مسیر آینده

پرسش

تاریخ ثبت : 17 تیر 1398
1,249  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
خانم سی ساله هستم که به خاطر دو فرزندم از تحصیل و اشتغال فاصله گرفتم. لیسانس و فوق لیسانس دارم. از یک طرف دارم آماده میشم برای دکتری، از طرفی دیگه دارم به کنکور پزشکی فکر میکنم. من نخبه علمی در دوران تحصیلم بودم و به دلیل تاهل از پیشرفت باز موندم. حالا به شکل خیلی بدی افسرده و ناامید شدم و فقط برگشت به تحصیل و اشتعال حالم رو خوب میکنه. هر جا که برای کارورزی در بیمارستان ها میرفتم خواهان جذب من بودن اما الان به دلیل فرزندانم، ۴ سال است که از همه چیز جدا افتادم. اما میخواهم دوباره برگردم. خسته شدم از نگاه اطرافیان از اینکه دائم به من میگویند که با آن همه زحمت، شدی خانه دار. عزت نفس من افت کرده و اون حس غروری که به خودم داشتم شکسته. چه کنم؟ از آینده میترسم. از اینکه فرصت ها تموم بشه هراس دارم. خانواده درکم نمیکنند، اطرافیان هم همینطور و از اینکه مثل یه بیسواد باهام برخورد میکنند خسته شدم. شاید اگه ازدواج نمیکردم وضعم این نبود. اما زندگی و همسرم و بچه هام رو دوست دارم. نمیخوام ناامیدی من به کانون خانواده کشیده بشه. چه کنم؟

مهمترین سوال :
چه کنم حالم خوب بشه؟ حتی به آینده شغلی دکتری و یا خوندن پزشکی و یا تحصیل امید ندارم. فکر میکنم آخر میخوام بشم همین خونه داری که هستم. خسته هستم از وضعیتم، خسته. کلی ایده برای ایجاد اشتغال دارم اما حامی ندارم. حس میکنم اون همه تلاش و استعداد داره هدر میره. نمیخوام هدر برم. کمک کنید چه کنم امیدوار بشم و اراده پیدا کنم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

نفیسه شیری
نفیسه شیری
29 تیر 1398 ساعت 00:32

سلام 


نامه تان را خواندممتوجه احساسات شما نسبت به وضعیت کنونی شما هستم. در اینجا چند نکته را بررسی می کنیم. شما در طول زندگی خود دستاوردهای تحصیلی بالایی داشتید، همانا زندگی بعد های مختلفی دارد که هر کدام از آنها در مرحله ای رخ می دهد که به خودی خود با ارزش  هستند. مانند

تحصیل، شغل، ازدواج، فرزند دار شدن، که هر یک باعث رشد فرد در طول زندگی می شوداما چه موضوعی و چه فکری از ذهن شما می گذرد که دستاوردهایی مانند یک ازدواج موفق و فرزند دار شدن خود را که کار آسانی نیست نمی بینید و آنها را مرحله مهم زندگی خود محسوب نمیکنید؟ چرا که مادر شدن  بحث مهمی در زندگی یک خانم است


خانه دار بودن برای شما شما چه معنایی دارد؟ در بخشی از سوال خود عنوان کردید به عنوان یک بیسواد به شما نگاه می  کنند؛ تعریف شما از بیسوادی چیست؟ چه توقعی باعث می شود که شما بتوانید چندین کار را باهم انجام دهید؟ مانند همسر بودن، مادر بودن، مدیریت خانواده و

همچنین شاغل بودنآیا هماهنگی تمامی موارد به شما فشار زیادی را وارد نمی کند؟ چه چیزی باعث می شود که دست به سرزنش خود تا این حد بزنید

یک بار ارزش های خود را تعریف کنید. انسان دارای ارزش  و دوست داشتنی از دیدگاه شما چه ویژگی‌هایی دارد؟


اینکه بخواهید برای تلاش درسی و‌ زندگی فردی خود در آن حیطه کار کنید، هیچ ایرادی نداردچون شاغل بودن می تواند حس موثر بودن را برایتان رقم بزند، اما نه اینکه دستاوردهای دیگرتان را بی ارزش کند. اینکه می خواهید پزشکی بخوانید ممکن است فکری باشد در جهت این موضوع که در مسیر شغلی خود شغلی را ادامه ندادید، پس در ذهن خودتان یک مسیر سخت تر برای ارضای روحی خود بنا می کنید.


پیشنهاد من به شما این است که شما در جایگاهی قرار گرفته اید که به نسبت از ثبات برخوردارید و می توانید در اقدام اول یک شغل پاره وقت مربوط به رشته خود پیدا کنید تا بتوانید کمی از شدت فکرتان نسبت به این موضوع کم کنید تا در مرحله بعدی بتوانید تصمیمات دیگری را بگیرید


موفق و پایدارباشید


نفیسه شیری - خانه توانگری طوبی


معرفی درس
بسته شفای زنانگی 1 و 2 و 3

توصیه های پیشنهادی
۱،ارزش های خود را بررسی کنید۲از یک کار پاره وقت مرتبط با شغل خود شروع کنید تا کمی بتوانید از نشخوار فکری خود برای تصمیمات دیگر بکاهید
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه