سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

تنهایی و کتک خوردن

پرسش

تاریخ ثبت : 26 شهریور 1395
2,146  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام دکتر من ی نوجوان ۱۶ ساله هستم

از خدا به شدت دور شدم کاملا مطمعنم که منو کلا نمیبینه

از طرفی خانوادم

با این سنم هنوز کتک میخورم اونم کتک شدید از مادرم

ی خواهر بزرگتر دارم که چون طلاق گرفته و فرزند ارشد همه بهش محبت میکنن و به حرفش گوش میدن اصلا مهم نیس حق با کی باشه پدر و مادر جفتشون از اون حمایت میکنن

این خواهرم به شدت خودخواه و عقده ای هست و واقعا بارها علنا برام ثابت شده

با این خواهرم بشدت دعوا دارم وقتی موقع درد و دل میشه میاد سراغم

و همیشه کاری میکنه که بین منو پدر و مادرم دعوا بیوفته

برای مثال همین امروز پدرم ازم کمک خواست برای انتقال وسایل به طبقه بالا

مادر و خواهرم مشغول صحبت بودن و نشنیدن که پدرم از من کمک خواسته

سری دویدم پیش پدرم توی راه خواهرم منو دیده و شروع کرد داد زدن که چی کار میکنی

و طبق معمول با مادرم صحبت کرده بود به قولی شیر کرده بود مادرم امد سمتم

رفتم یکی از وسیله هارو برداشتم

واقعا سنگین بودن و از شدت سنگینی یکی از وسایل از دستم افتاد بماند که ناخونم شکست و خون امد

خواهرم فرصت غنیمت شمرد شروع کرد که تو خیلی شلی خیلی بی دست و پایی خیلی بدرد نخوری

من گفتم بیا خودت بردار ببینیم کی شله

و گفتن من همانا و کتک خوردنم از مادر همانا اول از کشیدن موها شروع شد بعد زد تو صورتم که سرم محکم برخورد کرد به دیوار بعدم با مشت به کمرم حمله کرد

منم با گریه سمت اتاقم رفتم که باز امد سراغم و با لنگه کفش شروع به کتک زدنم کرد و میگفت تو باید کتک بخوری

منم فقط میخندیدم از شدت درد گریم نمیومد فقط میخندیدم هنوزم بهش فکر میکنم خندم میگیره

رفتم ی جا که حداقل ازش دور باشم که پدرم در کمال محبت شروع به فش دادنم کرد و گفت که بی عرضه ام

دکتر واقعا من بی عرضه ام ؟

پ.ن : راستی دکتر این میتونه مربوط به ناخواسته بودنم باشه ؟ اخه مادرم برام تعریف کرده اونا دیگه بچه نمیخواستن و من کاملا ناخواسته بودم

پ.ن : دکتر الانم دارم با گریه مینویسم راستی دکتر من از ۱۱ سالگی دچار افسردگی شدم و ۱۴ سالگی به لطف قرص بهتر شدم

پ.ن : دکتر لازمه بگم که خانواده ما ی خانواده کاملا از هم پاشیدس کاملا ....

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
19 فروردین 1397 ساعت 12:08

سلام دوست گرامی

توضیحات شما را خواندم و بابت شرایطی که دارید متاثر شدم. ناراحتی شما قابل درک است.

گاهی اوقات سازوکار فرزندپروری و ارتباط در خانواده ها به گونه ای است که دستاورد آن برای فرزندان مثبت نمی باشد. اما این بدان معنا نیست که اگر خانواده ای کارکرد مثبت نداشته باشد، فرزندان مجبور به ادامه همین شرایط باشند.

البته بدیهی است که آسیب فیزیکی دیدن در خانواده، تجربه ای تلخ است و والد بودن مجوز بدرفتاری با فرزند نیست. اما پرسش اینجاست که آیا شما تاکنون مسیری که به چنین برخوردهایی ختم می شود را چک کرده اید؟ و اینکه تاکنون در صدد ایجاد تغییری در روند زندگی خود بوده اید؟ مراجعه به روانپزشک و مصرف دارو البته برای کنترل علائم حاد مناسب است اما کافی نیست. زیرا مسئله به طور زیربنایی بررسی نشده و فقط علائم کاهش داده شده است. بنابراین با توجه به توضیحات شما، برای یافتن راهکار و ایجاد تغییر در زندگی، مراجعه به یک روانکاو و ادامه جلسات درمان خدمت شما توصیه می شود.

با احترام-علی اکبری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه