سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دوستی و ابراز علاقه

پرسش

تاریخ ثبت : 23 شهریور 1395
4,037  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام مدت ها بود که آقایی را در مسیرم می دیدم از ظاهر ایشان بسیار خوشم می آمد و چون بسیار توجهم را جلب می کرد ایشان نیز متوجه شده بودند گاهی اوقات زمانی که خودشان تنها بودند مسافتی با فاصله مرا همراهی می کردند و یا جلوتر می رفتند و در مسیرم قرار می گرفتند هیچگونه ایشان را نمی شناختم و در این مدت هیچ ارتباط کلامی بین ما برقرار نشد .بلاخره یک روز که من هم تنها بودم جلو آمد و شماره تلفنش را بهم داد که البته من زنگ نزدم با من وارد کوچه شد و شماره مرا گرفت و نزدیک من قرار گرفت و میخواست دستم را بگیرد که من مانع شدم و گفتم من اصلا شما را نمی شناسم در این دیداربه من ابراز علاقه نمود البته من هم گفتم که از ایشان خوشم میاد به خونه که رسیدم تقریبا به مدت سه ساعت بین ما پیام هایی رد وبدل شد که از جانب من بیشتر در خصوص اطلاعات شخصی و اولیه بود ولی او بیشتر پیام ها رو به سمتی سوق می داد که من دوست نداشتم مثلا در مورد خونه شون که پرسیدم گفت میای میبینی فردا بیا خونه تا با هم بیشتر صحبت کنیم خلاصه به جایی رسید که گفتم واقعا انتظار شما از دوستی با یه دختر اینه .... که گفت آره و گفت دیگه بهم زنگ نزن و خداحافظی کرد (همون شب اول البته من هیچ زنگی به ایشون نزده بودم )منم وقتی طرز فکر ایشون رو دیدم سعی در فراموش کردنش داشتم که بعد از چهار روز چند دفعه بهم زنگ زده بود و من خواب بودم بهش پیام دادم چیکار داری گفت چرا تماس نگرفتی و میخوام ببینمت وقتی رفتم با یه نفر اومده بود که معرفیش کرد و بعد اون دیگه نیومد و ما با هم حرف زدیم گفت اون چیزایی که گفتم می خواستم تو رو بسنجم ومن گفتم راههای دیگه ای وا شناختمون از همدیگه وجود داره گفت روش من اینه و گفت بازم فردا همدیگه رو ببینیم ولی در این دیدار مث دفعه قبل صحبتی نکرد ولی ابراز علاقه نمود شب دوباره پیام داد و گفت دوستی دارم که میخواد با خواهرت دوست بشه خلاصه بعد از چند ساعت سماجت و پرس وجو در مورد خواهرم که اصلا اونو ندیده بود گفت میدونی چیه ما سنمون به هم نمی خوره و این دوستم خیلی دلش تورو گرفته منو با خواهرت آشنا کن و خودتم با این دوستم آشنا شو من همون مرحله اول فهمیدم که این دوستی عاقبتی نداره ولی اینو نمی فهمم که چرا این کار رو بامن کرد ودوستش رو پیشنهاد داد این خیلی اذیتم میکنه همون دفعه اول که رفت خب میرفت من که هیچ کاریش نکردم چرا دوباره برگشت ؟ دلیل این برگشت دوباره به این شکل مزورانه رو نمی دونم بیشتر شبیه اذیت کردن و انتقام میمونه آخه من که آزاری بهش نرسوندم فقط گفتم خوشم ازت میاد!!!!!! رویا

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
21 تیر 1396 ساعت 14:17

سلام رویای گرامی

نامه شما را خواندم. قابل درک است که بودن در شرایطی که احساسات و عواطف ما، مورد بی احترامی قرار گرفته و حدود ما نادیده گرفته می شود، می تواند چه احساسات ناخوشایندی را در ما ایجاد کند.

با توجه به نامه تان، شروع رابطه شما و نحوه ادامه آن و نیز صحبتهای شما در همان مکالمه اول با زنگ خطرهایی همراه بوده که شما آنها را نادیده گرفته بودید. 

به این جملات تان توجه بفرمایید:

  •  با من وارد کوچه شد و شماره مرا گرفت و نزدیک من قرار گرفت و میخواست دستم را بگیرد که من مانع شدم و گفتم من اصلا شما را نمی شناسم در این دیداربه من ابراز علاقه نمود البته من هم گفتم که از ایشان خوشم میاد...
  • تقریبا به مدت سه ساعت بین ما پیام هایی رد وبدل شد که از جانب من بیشتر در خصوص اطلاعات شخصی و اولیه بود ولی او بیشتر پیام ها رو به سمتی سوق می داد که من دوست نداشتم 
  • مثلا در مورد خونه شون که پرسیدم گفت میای میبینی فردا بیا خونه تا با هم بیشتر صحبت کنیم خلاصه به جایی رسید که گفتم واقعا انتظار شما از دوستی با یه دختر اینه .... که گفت آره

بهتر این بود که شما پس از دیدن چنین رفتارهایی، به طور کامل این ارتباط را قطع می کردید نه اینکه بعد از چند روز با ایشان قرار بگذارید.

 با توجه به اینکه خودتان نیز اشاره کرده اید که "این دوستی عاقبت نداره"، بهتر است به جای تحلیل رفتار ایشان و اینکه چرا چنین کرد و...، با مدیریت ذهن، اتفاقات این چند روز را مرور نکنید. و به جای آن به این نکته تمرکز کنید که چه نکاتی را بهتر بود رعایت می کردید و چه رفتاری را بهتر بود انجام نمی دادید (مثلا بی توجهی به تماس مجدد ایشان).

بنا نیست اگر شما خود را ملزم به رعایت نکاتی می دانید منتظر باشید که دیگران هم همین رفتار را داشته باشد. یعنی التزام ما به برخی موارد، چنین الزامی را در افراد دیگر ایجاد نمی کند. پس اینکه فکر کنید چون شما به آن آقا آزاری نرساندید ایشان هم شما را اذیت نخواهد کرد نمی تواند فکر درستی باشد. به جای انتظار داشتن از دیگران، اجازه ورود چنین افرادی را به حریم عاطفی خود ندهید.

خواهر گرامی، در حال حاضر شما چیزی را از دست نداده اید که بخواهید بابت آن متاسف شوید. بهتر است با همین تجربه ای که به دست آورده اید برای آینده و ارتباطات و معاشرت خود دقت بیشتری کرده تا اجازه ورود چنین افرادی حتی به صورت موقت را نیز به زندگی خود ندهید.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه