سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

ارتباط عاطفي

پرسش

تاریخ ثبت : 27 شهریور 1395
1,268  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
 ‎من الان هفده سالمه ۵ سال پيش۲ راهنمايي بودم براي اولين بار تو خونه ي خودشون ديدمش از همون موقع شيفتش شدم ۵ ماه ۱ بار ميديدمش به روز قبل كه ميخواستيم جايي بريم و ميفهميدم اونجاست اروم و قرار نداشتم خيلي دوسش داشتم خيلييييييييي ولي اين حس رو تو دلم نگه داشتم فقط بخاطر ابروي خواهرم فكر كردم ميشه فراموش كنم اما ۱ سال گذشت نتونستم ۲ سال گذشت نتونستم ۳ سال گذشت نتونستم ديگه واقعا عاشقش شده بودم بدون اينكه خودش بدونه خيلي سخت بود اين ۴ سال اينجور گذشت كه ديگه نتونستم تحمل كنم رفتم همه چيو بهش گفتم بخاطر ابروي خوانواده ها قبول نميكرد اما من خيلي پا فشاري كردم چون كه اون بدون اينكه حرفاي منو گوش بده منو بلاك ميكرد منم از لجاجتي كه داشتم شمارشو عِوَض ميكرد پيداش ميكردم تا بهش حرفام رو بفهمونم تا بلاخره باهم دوست شديم بعد بماند چه خاطرات فوق العاده اي باهم داشتين بهم قول ازدواج داده بود ميگفت مسير زندگي من تويي و فلان ر بهمان فقط۸ ماه باهم بوديم بعد تولدم گفت از محدوديت و شرايط خسته شدم اخه من موقعيت بيرون رفتن نداشتم و گوشي موبايل هم هم نداشتم و چون بار أولم بود خوب نميتونستم چطور رفتار ميكردم به بعدش رفتارش بد شد و گفت نميتونيم با هم باشيم خيلي اذيت شدم با رفتارش با حرفاش كه تا ديروز چي بود الان چرا رفتارش اينجور شده خلاصه تموم شد خيلي از حرفاش رنجيدم خيليييييييييي اولايل خيلي خوب بود بعد كم كم تغير كرد اون حتي انگشتر هم دستم كرده بود لازم به ذكره بگم با تمام دخترا اينجوريه اما من چون واقعا عاشقش شده بودم باورش داشتم اون ميگفت من با تمام شرايطط كنار ميام اما به خاطر دلايلي كه گفتم دلشو زدم اون تنوع طلبه سريع سرد ميشه از دختري بعد ميره سراغ يكي ديگه الان از اون موقع شونزده ماه ميگزره و اون منو كامل فراموش كرده و بعد من چهار نفر رو وارد زندگيش كرده بعد از اينكه با من تموم كرد دو سه هفته بعدش با يه دختر ديگه اشنا شد رفت تهران بعدش يكي ذيگه و بعدش يكي ديگه الان با يه دختر ديگست كه باز تو دستش حلقه كرده عكسا دو نفرشون عكسا دست به دست شدنشون كه هر شب و هر صبح باهمن رو ميزاره اينستا و باهاش قصد ازدواج داره و انگاري خيلي دوسش داره من زماني كه اين عكسا رو ميبينم داغون ميشم چون برام خيلي سخته بعد اين همه جريان رفتم تو اينستا گرام پيج اون دختري كه بعد از من باهاش دوست شد رو پيدا كردم به طور اتفاقي  وقتي ديدم كه من اين همه سختي كشيدم اما اون بخاطر يه دختر رفته تهران انگشتر منو دستش كرده اين همه دوسش داره كفري شدم و رفتم به دختره پيام دادم و بعدش دعوامون شد من كلي بهش حرف زدم اون دختره هم كلي به من حرف زِد من خيلي پشيمونم كه اين كارو كردم كه اون راجبم بد فكر كنه فكر بد منظورم اينه كه نميخواستم باز بفهمه دوسش دارم كه توهم عجوبه بودن بياد تو ذهنش كه فكر كنه كيه كه من آنق در ميخوامش بعدش ديدم تو بيو اينستا هاشون باز زدن اين رل باز باهم دوست شدن و بعد تموم كردن باز اون اقا يك دوستي داشت كه من اونو مثل برادرم ميدونستم هر موقع دلم ميگرفت بهش پيام ميدادم و راجب اين اقا باهاش حرف. ميزدم اونم قول داده بود به اون هيچي نگه اما يه بار رفت همه چيو بهش گفت حرفايي كه من از روي درد و دل ميزدم و رفت گفت همه چيو ابروم باز جلوش رفت الان راجبم چي فكر ميكنه فكر ميكنه من يه دختر ول و اويزونم و باز فهميد دوسش دارم الان اين جريان ها اتفاق افتاده اون از من الان متنفره من خيلي افسرده شدم خيلي ناراحتم از زندگيم كه چرا يه دفعه همه چيو از دست دادم ابروي خواهرم باز رفت ابروي خودم جلو مامانش رفت خودمو كوچيك كردم شايد بدونيد چقدر سخته ادم پيش يكي خورد و كوچك، بشه از نظر اون من يه دختر اويزون و حسودم كه چشم ندارم اونو با دختري ببينم اون الان باز با اون دخترس يه عكسايي تو اينستا ميزاره كه قلبم اتيش ميگيره من الان يه دختر با كلي اشتباهي بنظرتون راهي هست كه جبران بشه؟ البته همش تقصير اون اقا نبود منم كلي اشتباهات داشتم اما اون اول به من ضربه زد حالا من بايد چيكار كنم ميدونم كه خيلي اشتباه كردم اما الان ميخوام عِوَض بشم ميخوام كاري كنم كه از اينكه اينكارو باهام كرد پشيمون بشه دلم ميخواد ارزوش بشه اينكه به دست بياره باز منو خواهش ميكنم منو راهنمايي كنيد هر راهي كه زندگيم عِوَض بشه در اختيارم بزاريد

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
15 مرداد 1396 ساعت 14:17

سلام دوست گرامی

عشق لذتي مثبت است که موضوع آن زيبايي است. در دوران نوجوانی به تدریج این حس در نوجوان شکل می گیرد  تا با گذشت زمان و تکمیل فردیت، این احساسات مدیریت شده و شکب هدفمند و نهایتا ازدواج را به خود بگیرند.

در اين دوره از يک سو نياز به تعلق داشتن او را به سمت دوستي و گرايش به برقراري ارتباط، و از دگر سو تغييرات بيولوژيکي و جن.سي او را به سمت افراد غیر همجنس سوق می دهد.

طبیعی است که برای داشتن یک رابطه عاطفی هدفدار، ابتدا بایستی بلوغهای لازم را دست یافت و سپس ادامه داد. شما در سن 12 سالگی دلبسته فردی شدید که از ابتدا تمایل به شما نداشته و به نوعی با اصرار شما رابطه ای را ایجاد نموده و بعد چند ماه تمام کرده و طبق نامه شما در این مدت با چند نفر دیگر هم بوده.

دوست خوبم، ضمن احترام به احساس علاقه شما بهتر است در نظر داشته باشید که قول ازدواج در این سنین نمی تواند مبنای منطقی داشته باشد. این حس ها و دلبستگی ها عمدتا تحت تاثیر هورمونها و هیجانات بلوغ است نه شناخت درست و کسب بلوغهای ازدواج.

شما در سنی هستید که شاید بهتر باشد فایل ادامه تحصیل و برنامه ریزی برای آینده را در ذهن خود باز کنید و همزمان برای کسب بلوغهای ازدواج بکوشید.

ایشان هر جا هست و با هر کسی هم که هست در حال حاضر رابطه اش با شما تمام شده و هرگونه اصرار و پافشاری از سوی شما فقط سبب آسیب بیشترتان خواهد شد. بنابراین به جای اینکه به دنبال راهی برای پشیمانی ایشان باشید، بهتر است  به فکر آینده خودتان باشید و سختی های ترک عاطفی را پذیرفته و فکر ایشان را از ذهن خود خارج کنید.

ضمنا برای عدم تکرار سختی هایی که متحمل شدید بهتر است رفتارهای خود را چک کنید و اشتباهات خود را به عنوان بخشی از گذشته خود بپذیرید تا بتوانید آینده مناسبی را برای خود برنامه ریزی نمایید.


با احترام-علی اکبری-خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه