من ۳۴ سال ، همسرم ۳۵ سال، ۱۶ سال ازدواج کردیم ، ۲ بچه شیرین ۴ و ۲ سال داریم، دیر بچه دارشدیم ، همسرم نمیخواست ولی الان از هممه دنیا بچه هابراش مهم ترو دراولویتن به معنای واقعی . مشکل اصلی من رفتارهای همسرم در برخورد با من و اطرافیان هست ، مادر و۳ خواهربشدت خودخواه وبد رفتار وپدری که اورابه گفته خودش دوست ندارد و نمیخوادولی در ظاهر اینچنین نیست تنهامیتونم بگم خانواده همسرم اصلا رابطه عاطفی و روحی خوبی کنارهم ندارند وضعیت مالی عالی ، دارای اعتقادات مذهبی هستیم ، بشدت سرد و بی روح میشه و حتی نگاهم به من به معنای واقعی نمیکنه، از رابطه جنسی پرهیز میکنه و میگه من محبتی نمیبینم که محبت کنم همتون مثل همین! ومن هرلحظه بینتون دارم زجر میکشم ، درحالی که من روز و شب با درایت زنانه کلامی و رفتاری ، خانه داری و.. همه چیز رو در بهترین قرار میدم ، نه اغوشی نه محبتی، نه کلام قشنگی دریافت نمیکنم ، رفتارهام متضاد مادرو خواهرو روشهای تربیتی وگفتاری بیپرده خانوادش هست ، بااعتقادومومنم، ولی این درگیری روحی همسرم که مثل موج مارو ماهها درخودش غرق میکنه و بعد اروم میشه ازارم میده، به هیچ عنوان مشاوره نمیره ، میگه من خوبم بقیه باید عوض شن من کاری نمیکنم! در رونق کسب و کار هم درجامیزنه و بیهدف هست ودائم دنبال خلاف کارهای بقیس که کی بد و کی خوب ه، انگیزه کاری وزندگی بسیااار کمی داره و یک زندگی بشدت رباتیک وتکراری، در ذهن او بیرون از جایی که هست همه حیوانن و وحشی! وقتی عصبانی میشه بشدت ساکت و اروم میشه، اهل پرخاش اصلا نیست، دارای IQ بالا و عضو mensa هست . ولی شیوه برخورد اجتماعی خوب و جوشش خوبی نداره ، کمکم کنید تا از این حال چندین ساله بیرون بیارمش ، به هییچ عنوان مشاوره نمیاد.ماشایسته خوبیهاییم😔
مهمترین سوال :