سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

ارتباط نامناسب با پدر

پرسش

تاریخ ثبت : 15 خرداد 1396
4,648  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
32 سالم هست از بچگی ارتباط خوبی با پدرم نداشتم به دلایل مختلف ، از وقتی به دنیا اومدم پدرم با گرفتن زن دوم و تمام توجه و علاقه ای به که به اونا داشت حس نفرت رو در من برانگیخت ، در تموم سالهای زندگیم هیچ محبتی از پدرم دریافت نکردم از نظر من پدرم سرد ترین و بی عاطفه ترین انسان دنیاست در ضمن با وجود داشتن شخصیت ضعیف ، دهن بین ، بیسواد بودن به این حس نفرتی که ازش داشتم دامن میزد ، در واقع همیشه مایه سرشکستگی ما بوده بر خلاف خیلی از دوستام که عاشق پدرشون هستن من ازش متنفرم و خوشبختی رو تو ندیدین این آدم تا آخر عمر می دونم و قتی نیست آرامش بیشتر و امنیت بیشتری حس میکنم ، هیچ وقت یه حامی و تکیه گاه نبوه ، به شدت آدم بد دهنی هست ، هیچ وقت در تموم عمرم حتی کلمه ای محبت آمیز ازش نشنیدم میتونم بگم به یه بت بیشتر شباهت داره تا یک انسان ، حس میکنم تموم زندگیم درگیر این قضیه بوده و هست ، لطفا کمکم کنید اعتماد به نفس لازم برای گرفتن تصمیمات مهم زندگی را ندارم ، آیا درسته برای همیشه پدرم را از زندگیم حذف کنم ؟

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
13 آبان 1396 ساعت 14:06

درود بر شما

برخی  از والدین، گاهی اوقات نه تنها رفتار مناسبی ندارند، بلکه حتی ممکن است به فرزندان  خود  آسیب هم بزنند. 

قابل درک است که مشکلاتی که در محیط خانواده با آنها  مواجه بوده اید تا چه اندازه می تواند برای شما احساسات ناخوشایند ایجاد  کرده باشد. البته شما در این شرایطی که نوشته اید، ادامه تحصیل داده اید و  این نکته مثبتی درخصوص شماست.

گاهی  اوقات شیوه والدگری والدین به گونه ای است که از سازوکارهای مناسب برای  فرزندپروری برخوردار نیستند. بنابراین رفتار آنها بر اساس نداشتن مهارت  بیشتر در فرزندپروری است. همچنین شما به عنوان فرزند، می توانید گاهی از  والدین خود رنجیده باشید زیرا در هر حال کسی مجاز به آسیب زدن به دیگری  نیست، حتی اگر این مسئله درخصوص فرزندان و والدین باشد. بدیهی است وقتی انسان از فردی محبتی دریافت نکرده؛ ابراز محبت به او برایش کار آسانی نباشد.

اما همان گونه كه حتما خود شما هم می‌دانید حفظ حریم پدر و مادر در هر صورتی لازمست که صورت بگیرد و هیچ راهی برای بی احترامی به این بزرگواران توصیه نمی‌شود.

گاهی اوقات حضور کمتر در محیطی که برای ما استرس زا است می تواند کمک کند تا احساسات منفی کمتری را تجربه کنیم، البته منظور، ترک کردن خانواده نیست زیرا ممکن است آسیبهای بیشتری را تجربه کنید. همچنین پرداختن به برخی فعالیتهای مورد علاقه ما نیز می تواند یکی از منابع حال خوب در ما باشد. داشتن یک شغل نیز  می تواند در تغییر حال روحی شما موثر باشد. البته با توجه به شرایط کنونی جامعه ما ممکن است یافتن شغلی متناسب با تحصیلات شما کار راحتی نباشد. اما بهتر است تغییر در شرایط، برای شما در اولویت باشد. 

همچنین تا جایی که مقدور است نسبت به رفتارهای ایشان حساسیت به خرج ندهید و به دنبال چرایی و تحلیل رفتار پدرتان نباشید. مسئله ازدواج مجدد پدرتان نیز، البته بر شما تاثیرگذار بوده است و قابل درک است که انبوهی از احساسات ناخوشایند در شما ایجاد شده باشد. اما نهایتا به نوع ارتباط والدین شما بر می گردد و اینکه چه دلایلی وجود داشته که سرانجام رابطه شان به اینجا رسیده و اینکه چرا مادرتان ادامه داده اند. شما در ابتدای دهه چهارم زندگی هستید و انتظار می رود به فردیت و استقلال قابل قبولی دست یافته باشید و بتوانید ضمن حفظ حریم خانواده، برای آینده خود برنامه ریزی نمایید.


با احترام-علی اکبری

خانه توانگری طوبی



معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه