سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

ارتباط دختر با والدين خصوصا مادر

پرسش

تاریخ ثبت : 11 مهر 1397
1,118  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام.وقت بخير.دختري٢٧ساله هستم ومجرد.والدين من به خصوص مادرم ازكودكي با من و برادركوچكترم رفتاركنترل گرداشته.الان هم كه هردو وارد جامعه شديم اجازه نميده كه استقلال در تصميم و قدرت عمل داشته باشيم.من رابطه گذشته خودم كه سه سال پيش بود را مجبوربودم ازش قايم كنم چون ازنظرش بچگانه و خام بود كه البته اقتضاي سنيم بود و خودم را براي تجربه محق ميدونستم و ميدونم.با اينكه مادرم سالهاست در زمينه خودشناسي وعرفان روي خودش كارميكنه ولي دنبال زمينه هاي تربيتي و چطوري ارتباط گرفتن با بچه هاش نبوده و فكر ميكنه در بحث ها كاملامشكل از ماست.و برداشت من اينه كه با توجه به مطالعاتش جاي اشتباه براي خودش نميبينه.اينطوري بگم كه كافيه يه حرف بزنم تا در لحظه بدون اينكه راجع بهش فكر كنه بگه نه و باهاش مخالفت بي منطق كنه.و اصلا اجازه بحث و گفتگو در مورد اينكه بشه راضيش كرد رو نميده.خانوادگي وارثي زود سريع عصباني ميشن.اين مسئله در پدر بزرگم و خانواده پدري مادرم هم وجود داره.من دوره من ارزشمند را گذروندم ولي نميتونم با اين رفتار مادرم كه انگار تو ذهنم سازمان دهي شده و هردفعه منوتو تله م ميندازه چطور كنار بيام؟

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

مونا گوشه
مونا گوشه
12 مهر 1397 ساعت 18:44

سلام دوست عزیز

به خاطر اختلاف سن و تفاوت نسل بین فرزندان و والدین وجود اختلاف عقیده  و تفاوت دیدگاه امری طبیعی است و قابل درک است که این میزان کنترل گری و مخالفت آزار دهنده و ناخوشایند است. بخصوص که فضایی برای گفتگو و تبادل نظر هم وجود نداشته باشد.

در مواردی که گفتگوی سازنده  اتفاق نمی افتد و ارتباط خوبی شکل نمی گیرید، الزاما مسئله حادی وجود ندارد فقط پیام ها درست منتقل نمی شوند بهتر است در موقع صحبت با ایشان نکات زیر را در نظر داشته باشید:

1- اگر شما صحبتی کردید و مادر نقد کردند، لازم نیست مقاومت کنید و حتما اثبات کنید که اشتباه برداشت می کنند یا هر چی.. می توانید بگویید: " شاید من هم اگر جای شما بودم اینطور فکر می کردم."

2-ضمن احترام به ایشان می توانید نظر  خود را بیان کنید، و لازم نیست که حتما ایشان را متقاعد کنید ، می توانید بگویید: " می توانم درک کنم که  چه نظری دارید، ولی نظر من در این مورد با شما متفاوت است."

3- سعی کنید خودتان را به جای ایشان لحظه ای قرار دهید و از زاویه دید ایشان به موضوع نگاه کنید، گاهی با  قرار دادن خود به جای ایشان بهتر می توانید احساساتشان را درک کنید و این درک به برقراری رابطه همدلانه شما با ایشان کمک می کند. و کمک می کند که ناراحتی کمتری ایجاد شود.

4-بعد از شنیدن صحبتهای ایشان و بیان صحبت های خود، اگر پیشنهادی دارید می توانید مطرح کنید، و اگر ایشان پیشنهادی دارند بشنوید.تا بتوانید به توافق برسید. توافق به این معنی نیست که خواسته هر دو طرف 100% برآورده شود، بلکه به این معناست که به راه حل مشترکی برسید که کمترین تنش را داشته باشید.

5- در نهایت وقتی با مخالفت یا کنترلگری ایشان بهم می ریزید در آن لحظه درنگ کنید و ببینید چه فکری از ذهن شما عبور می کند، و چه گفتگوی درونی در شما شکل گرفته است، چه معنایی در پس این مخالفت در ذهن شما ایجاد می شود که موجب آشفتگی شما می شود. در این صورت باور ناکارآمدی فعال می شود که باعث آشفتگی شما می شود.


در نظر داشته باشید که آزادی در قبال پذیرش مسئولیت به دست می آید هر قدر در زندگی  مسئولانه تر برخورد کنید به همان میزان آزادی و اختیار عمل بیشتری نیز خواهید داشت.

باتشکر از اعتماد شما

مونا  گوشه  - خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه