پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام شیمای عزیز
اینکه درگیر بیماری سخت و به گفته خود صعب العلاجی هستید، قابل درک هست که چقدر شرایط زندگی شما را دشوار می کند و کارهای روزمرتحت الشعاع قرار میدهد و حتما برای شما محدودیت هایی ایجاد می کند.ممکن است مدام فکر های آزار دهنده و تکرار شونده را به ذهن شما روانه کند، چرایی هایی که هیچ جوابی برایش وجود ندارد ، هرچه بیشتر به آنها بپردازید بیشتر در دورباطل گرفتار می شوید و احتمالا خشم انباشته می کنید. پذیرش دقیقا اینجا معنا پیدا می کند. پذیرش محدودیت. محدودیتی که هیچ نقشی هم در بوجود آمدنش نداشتید .پذیرش این اتفاق به عنوان واقعیت ناخوشایند زندگی. اما این پذیرش به این معنا نیست که شما حق زندگی کردن را از خود بگیرید ، به قولی چه دلیلی وجود داره که درد چک نخورده را از الان بخواهید بکشید. و امید اینجا خودش را نشان می دهد که شما هر گامی که یا در جهت بهبود بیماری با در نظر گرفتن توانایی ها و امکانات و محدودیتها و یا هر گامی در جهت حفظ و بالا بردن کیفیت زندگی می توانید بر می دارید از جنس امید و امیدواری است . پذیرش و امید در راستای هم و در جهت بالا بردن کیفیت زندگی شما در مسیر بهبودی هستند و مرزی با هم ندارند.
و اما تسلیم بیماری شدن، یعنی زانوی غم بغل گرفتن، نشستن و دست روی دست گذاشتن ، به استقبال اتفاقهای نیفتاده رفتن، فضای جولان به افکار مزاحم و آزار دهنده دادن است.
از همین الان بودن در لحظه حال را تجربه کنید، وجود شما عزیز و ارزشمند است و علیرغم بیماری ، و حق زندگی دارید، می پذیریم که سخت هست، مثل گذشته نیست و شاید نخواهد هم شد، اما به این معنی نیست که باید دست از لذت بردن، تجربه کردن و معاشرت کردن، آموختن و زنده گی کردن کشید.
آرزوی سلامتی برای شما دارم، از اینکه به ما اعتماد کردید و مسئله خود را مطرح کردید از شما سپاسگزارم.
مونا گوشه