سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

میخواد طلاق بده و من نمیخوام.چه کنم

پرسش

تاریخ ثبت : 25 مهر 1397
1,353  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
8 سال متاهلم.پول نداشت.ابراز عشق کرد.بعد مدتی ورشکست شدو به من مرتب دروغ میگف.از بقیه میشنیدم چه مبلغی بدهی بار اومده.با ناراحتی طلافروختم و بدهی رو کم کردیم،عروسی کردیم بدون جشن.از بیکاری و غصه هرروز نابودتر میشدم،مرتب بهش غر میزدم وسرزنش میکردم،اونم به پنهان کاریش ادامه میداد.رفتم سرکار و شروع کردم کمک به دادن بدهیا.کارم پراسترس بود،یه روز یکی از مشتریا به من ابراز علاقه کرد ومنم احساس نیاز کردم بهش و جواب دادمو باهم دوست شدیم،شوهرم فهمید و من گفتم بریم پزشک قانونی ثابت کنم که فقط درحد حرف بوده،نخواست،طلاقمم نداد و گف دوست دارم و منم سعی کردم اعتمادشو باز جلب کنم.تا فهمیدم با دختری ارتباط گرفته،گفت فقط درد و دله و دوست اجتماعیه و شوهر داره.4سال گذشت.ما همه اختلافی باهم داشتیم، سر خانواده،خودمون،من با دادو بیداد،اون با بی محلی وصدا منو دراوردن و طرفداری کردن بیجا از بقیه.حالا بعد دعوای اخر میگه دیگه خسته شدم و میخوام به ارامش برسم و فقط طلاق.مشاور رفتیم بهش گف فرصت بده تغییر کنه و طبق خواسته هاتون توافق کنید و زندگی رو بسازید،یه کلام میگه فقط طلاق.بهش میگن میشه اگه خانمت بخواد مشکلو حل کرد، میگه نه من خیانت هم دیدم.اصراربه طلاق توافقی داره،گفتم نه،اگر تمام حقمو میدی برو.گفت حقتو قسطی و خیلی کم کم میدم و بچرخ تا بچرخیم.درصورتی که من از هر وکیلی میپرسم میگن دلیل برای طلاق نداره و اگر طلاق میخواد باید یکجا نقد حقتو پرداخت کنه.احساس میکنم با کسیه که میخواد بره.نمیدونم چیکار کنم

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
29 مهر 1397 ساعت 12:55

سلام دوست گرامی


نامه شما را خواندم. از شرایطی که بر شما گذشته متاثر شدم. احساسات ناگواری را در این مدت متحمل شده اید. 8 سال زندگی زناشویی با تمام بالا و پایین شدن ها و تلخی ها و شیرینی هایش چیزی نیست که بتوان به راحتی از آن گذشت.  بخشی از عمر خودتون رو در آن سپری کرده اید.  در حال حاضر شرایط به گونه ای پیش می رود که هرچند تلاش زیادی داشته اید تا بتوانید گذشته خودرا جبران نمایید با این حال تصمیم گیری برای ادامه آن را با دغدغه جدی مواجه کرده است. 


وقتی نامه شما را میخواندم. به الگوهای تکرار شونده ای در روابط تان بر می خوردم که تا حدودی چهار فاکتور پیش بینی کننده ی یک رابطه ی منجر به جدایی را به همراه داشت :

1- انتقاد ( مرتب بهش غر میزدم ... ) 

2- تحقیر ( و سرزنش میکردم، من با دادو بیداد،اون با بی محلی وصدا منو دراوردن... )

3- حالت دفاعی (   اونم به پنهان کاریش ادامه میداد... ،  لغزش و عدم مسئولیت پذیری طرفین   ) 

4-  سکوت و اجازه بحث ندادن ( اون با بی محلی و... ) 


این چرخه، در گفتگوها و تعاملات مرتب تکرار میشه تا جایی که یکی از طرفین یا هر دوی آنها از ادامه ی آن انصراف میدن. وضعیتی که در این رابطه نیز قابل تامل است.


بنابراین چنانچه ایشان تمایلی به بهبود شرایط نداشته و  اصرار به خاتمه آن دارند،  پافشاری برای ماندن در این وضعیت، لطمات ذهنی و روانی زیادی را  برای شما به همراه خواهد داشت. لذا پیشنهاد می شود در خصوص تعیین وضعیت قطعی این روند، با ایشان صراحتا گفتگو نمایید تا بتوانید به یک تفاهم و تصمیم گیری مشترک دست یابید.



با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری طوبی



معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه