سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

اتمام رابطه بعد از چهار سال پس از مخالفت خانواده ها با ازدواج

پرسش

تاریخ ثبت : 30 مهر 1397
1,132  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام.
۱- به مدت ۴سال با یک دختری رابطه ای عاطفی داشتم.
۲-ابتدای این ۴سال اون دختر در تهران کار پیدا کرد و من در خدمت سربازی بودم و بعد از آن هم در دوره پیدا کردن کار و بهبود کار بودم. دختر هم از شهرستانشان، به تهران آمده و مدتی خوابگاه و بعد هم مستقل با هم خونه شروع به زندگی کرد.
۳- دختر مورد نظر از حدودای انتهای سال اول شروع به اعلام تمایل بر ازدواج داشت که به علت نداشتن شرایط زندگی متاهلی(کار و...) مخالفت کردم.
۴- در ابتدای سال چهارم دختر مورد نظر شک کرد که بهش خیانت می‌کنم، که بعد از کش و قوسهای بسیار با یک سری شرطها رابطه ادامه پیدا کرد. (مستقل بودن درآمد و ...)
۵- ابتدای سال ۹۷ اقدامات اجرایی برای خواستگاری را استارت زدم و به خاطر برخی از نکات ابتدای شهریور خواستگاری رفتیم.
۶- در خواستگاری مشکلاتی پیش آمد و حرفهایی زده شد که مناسب نبود.
۷- در انتها خانواده من به علت فاصله فرهنگی موجود(که بخشی از آن را میپذیرم) مخالف ازدواج بود و در یک هفته پس از خواستگاری در تلاش برای تغییر نظر بودم.
۸- به علت عدم اطمینان از دختر و خانواده دختر با شدت اقدام نکردم و پس از اطلاع دادن به دختر که همچین ماجرایی است، دختر اقدام به قطع رابطه کرد.
۹- بعد از قطع رابطه و دیداری بعد از ۲ هفته اعلام کرد خودم و خانواده ام کنارت بودیم اگه خودت میومدی جلو(که در این امر تردید دارم)
---
دختر رو دوست دارم ولی به خاطر مسائل پیش رو نمی دونم اصراری بر ادامه رابطه دهم یا کلا همه چیز را تمام شده تلقی کنم. لازم به ذکر است که ایشان در تهران تنها بوده و در این چهار سال کمک حال ایشان بودم.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
06 آبان 1397 ساعت 12:59

سلام دوست گرامی



پرسش شما را خواندم. بررسی تمام موارد اشاره شده در هر کدام از مراتب بندهای ذکر شده ، نیازمند ارزیابی جامعی ست . از جمله بندهای 4 ، 6 ، 8 ، 9 که لازم است توضیحات بازتری ارائه گردد.


ظاهراً تردید ها و عدم اطمینان شما و همچنین وجود برخی سوء تفاهات ، در  برداشت ها و موضع گیری طرفین تاثیر گذار بوده است. گویی پس از گذشت چهار  سال از رابطه مشترک، هنوز به شناخت کافی در این خصوص نرسیده اید.


با این حال ، اکنون موضع ایشان و شما به فرض موافقت خانواده ها چیست؟ تمایلی به ادامه رابطه و تلاش مجدد جهت متقاعد نمودن خانواد تان را دارید ؟ 

در مورد تفاوت های فرهنگی که به آن اشاره نمودید و همچنین معیارهای دیگر،  لازم است بیشتر تامل نمایید.


با این وجود، پیشنهاد میشه این موارد را مجددا با ایشان مطرح نمایید. تا در صورت امکان ضمن رفع سوء تفاهمات احتمالی، چنانچه تمایلی به از سر گیری رابطه و احیانا فراهم نمودن شرایطی برای دیدار دوباره باشد اقدام نمایید. در غیر اینصورت اصرار بر ادامه آن، مطلوبِ طرفین نخواهد بود.


با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری طوبی

ادبیات محترمانه و بدون قضاوت : 21
کارآمدی پاسخ : 8
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

06 آبان 1397 ساعت 14:08
باسلام و تشکر از شما. ابتدا بندهایی که فرمودید لازم است بیشتر توضیح بدهم تا حد ممکن تشریح کنم. 4- طرف مقابلم، حدود یک سال پیش شروع به بهونه گیری کرد و شروع کرد به گیر دادن و نتیجه گیری فردی و بعد نتیجه گیری کرد که خیانت بهش میکنم، و ازم خواست ثابت کنم که خیانت بهش نمیکنم و پس از مدتی کش و قوس و تلاش من برای اثبات عدم خیانت بهش، یک سری شرط ها گذاشت مثل زمانبندی برای اقدام برای خواستگاری، مستقل بودن درآمدش و شرطهایی از این دست که با توجه به شرایط و با شرط ثبات شرایط قبول کردم. 6- در جلسه اول خواستگاری صحبت شیربها و مهریه و با توجه به شهرستان بودن خانواده دختر مهاجرت به شهرستانشان مطرح شد. 8- با توجه به اینکه خانواده من مخالفت کرده بودند و با توجه به شرایط اقتصادی موجود اگر میخواستم این ازدواج صورت بگیرد، باید بین خانواده خودم و دختر مورد نظر انتخاب میکردم، و این انتخاب وقتی که از طرف خانواده دختر (که به علت فرهنگشون احتمال زیاد می دادم، همراه نبودن خانواده برای خوانواده اش مهم هستش) باعث میشد که نه به دختر مورد نظرم برسم و هم اینکه خانواده خودم رو هم از دست بدم و جایگاه خودم هم خراب بشه.برای همین ازش خواستم که اگر خانواده ات با این موضوع که خانواده پشت من نیست موافق ازدواج هستند من پافشاریم رو بیشتر کنم که دختر ماجرا وقتی قطعیت این موضوع را دید کنار کشید. 9- بعداز چند وقت که دوباره دیدمش بهم ابراز کرد که اگر خودت اون موقع اومدی جلو من و خانواده ام موافق بودیم که با توجه به عدم ابرازش اون موقع و کنار کشیدنش اون موقع توی این امر شک دارم. اکنون ایشان ابزار میکنند که خودشون مخالف هستند و نمیخواهند و گزینه های بهتری دارند و میتوانند داشته باشند و زندگی با من اون مطلوبیت لازم را برایشان ندارد. سعی کردم سوء تفاهمات موجود را برطرف کنم ولی متاسفانه به بن بست میخوره و مسئله اینجاست با توجه به شرایط و حرفهای زده شده و حرمت های ریخته شده میدونم ادامه رابطه مشکل ساز میتونه باشه و زندگی شاید اون چیزی نباشه که مورد نظرم بود ولی همچنان ایشان را دوست دارم و تمایل دارم با ایشان زندگی تشکیل دهم. به نوعی مشکل خروج از احساس موجود در رابطه را دارم. با تشکر از کمک شما.
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
06 آبان 1397 ساعت 15:58

با سلامی دوباره


ضمن تشکر از توضیحات تون، به نظر میرسه ایشان علی رغم میل باطنی تان، واقعا  تمایلی به ادامه این رابطه ندارند. احساس شما قابل درک است. با این حال ظاهراً نمی شود آینده ای برای این رابطه قائل شد. تلاش کنید کمی به خودتون فرصت بدید تا بتونید با تغییرات موجود، به تدریج کنار بیایید.


با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

ادبیات محترمانه و بدون قضاوت : 30
کارآمدی پاسخ : 10
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه