سلام وقت بخیر مثل همیشه با چند تا سوال اومدم تا راهنمایی بخوام ازتون.من 3 ساله ازدواج کردم و برادری دارم 6 سال از خودم بزرگتر و همسرش همسن من هست برادرم ده ساله ازدواج کرده و مسایل زیادی بین خانوادها و غیره بوده .اخلاقهای خیلی خاص و گاها بدی داره زن برادرم از اول با من سر ناسازگاری گذاشت .حرف نمیزنه تعریف نمیکنه و رابطه هامون به شدت محدوده لازمه بگم که ایشون تنها عروس خانواده ماست و اول با من رفتارهاش تابلو بود و کم کم به مادر وو خواهرم هم رسید و گاها تابلو میکنه.اگر حرف بزنه تعریف از خوده زیادی از حده و معمولا هیچی نمیگه و از ما اطلاعات میگیره .خلاصه که تو این سه سال هم هربار رفت و امدی بوده یا خودشو کنار کشیده یا ادا دراورده یا مسخره کرده تو خونه خودم بهم نیشخند زده و ...اصلا رفت و امدهامون طوریه که فقط کنار همیم و ایشون هر کار میکنه و هر مسخره ای میکنه و حرفی میزنه ما هیچی نمیگیم.اینم بگم که ما هیچ کسی رو نداریم و کلا سه تا خواهر و ررادریم و مادر و پدرمون و عروس و دوتا داماد و نه قوم و خویشی.ایشون همه جا میره و همه کار میکنه اما با خانواده ما خیلی رفت و امدی نمیکنه و زنگ نمیزنه و ... یعنی میخواد ارتباطی بین ما و ررادرمون نباشه.من کاری به اینها ندارم و من فقط توضیح دادم برای اینکه شرایط رو توضیح بدم.مساله من اینه که من واقعا دیگه دلم نمیخواد بگم بیاد خونم.اصلا دیگه حوصله تحمل کردن رفتارهاش و تمسخرات و متلک هاش رو ندارم و اینکه تو دلش بهمون بخنده ما طوری نشون بدیم که انگار همه چیز خوبه ....من راهنمایی میخوام که رفتار چی درسته و باید چیکار کنم؟ قطع ارتباط با تنها برادرم یا چیز دیگه ایراستی بگم که برادرم 35 و همسرش حدودا سی سالشونه.ممنون از محبت های همیشگیتون

مهمترین سوال :