پارتنرم ۲۸ سالشه. ۴ سال با دختری بوده، وقتی باهاش آشنا شدم نمیدونستم. ازش خوشم میومد. اون پیشنهاد داد که آشنا بشیم. اولش دو دل بود. یه کم گذشت، گفت من بلاتکلیفم، بهت ضربه میزنم، دوست معمولی باشیم. گفتم اوکی. ولی هر چی گذشت هی من رو به لحاظ عاطفی درگیر کرد. یه روز گفتم تکلیف خودم رو روشن کنم. گفتم اگه دوستیم چرا از نظر عاطفی و تا حدودی جنسی درگیرم میکنی؟ من با دوست داشتنم کنار میام ولی اینکار رو با من نکن. وقتی دید واقعا جدی ام، پسم زد، بلاکم کرد و گفت من نمیتونم صمیمی بشم، تو نمیفهمی. گفتم اتفاقا من میفهمم، تو داری درگیرم میکنی. رفت و بعد از یک سال یه عکس گذاشت با یه دختر. شوکه شدم. پیام دادم و بهش گفتم پس مشکل اصلیت من بودم؟ بحث رابطه جنسی رو پیش کشید. من هم میخواستم ببینم جدی هست یا نه؟ تو مسیج گفتم اوکی قبول میکنم و رفتارهای اشتباهم باهات به خاطر این بود که تو تکلیفم رو روشن نمیکردی. رفت و چند روز بعد گفت نمیتونم به اون دختر خیانت کنم. اصلا نمیخوامت. گفتم پس چرا برگشتی و بازیم دادی؟ اصلا چرا خودت گفتی دوست دختر داری؟ من رو با کلی سوال گذاشت و رفت.

مهمترین سوال :
اصلا نمیدونم اشتباه من چیه؟ چرا اون اینجوری رفتار کرد؟