سلام دوست گرامی

توضیحات شما را خواندم.

شما مدتی را با خانمی در ارتباط بوده اید و رابطه تان به پایان رسیده و در حال حاضر ایشان تصمیم به ازدواج با یکی از خواستگاران خود گرفته اند. ممکن است این رابطه ای که داشته اید سبب ایجاد تعلق خاطر شما نسبت به آن خانم شده باشد و پرسش شما نیز به همین مسئله برگردد. اما رابطه ای که بر مبنای تناسب نبوده باشد و هدف آن عمدتا گذراندن وقت باشد رابطه ای مستحکم و پایدار نمی تواند باشد.

اینکه ایشان و خواستگارش تصمیم به ازدواج دارند یا اینکه زمان مناسبی را برای ازدواج انتخاب کرده اند مسئله ای است که به خود آن دو نفر برمی گردد. شما در نامه تان مرقوم فرموده اید که رابطه شما به اتمام رسیده است، پس دلیلی وجود ندارد که بخواهید پیگیر ارتباطات ایشان باشید. یا اینکه بدانید زخم مشترک آنها می تواند سبب خوشبختی کسی بشود یا خیر؟

برادر گرامی، شما در سنی هستید که می توانید برای آینده تان برنامه ریزی کرده و بتوانید ارتباط هدفدار با فردی که مناسب تان باشد را تجربه نمایید. بهتر است که پیگیر زندگی ایشان نبوده و برای زندگی خودتان برنامه ریزی نمایید.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری- کارشناس ارشد روانشناسی- خانه توانگری

سلام دوست گرامی

توضیحات دوباره شما را خواندم. احساس ناراحتی شما قابل درک است.

وقتی در رابطه ای باشید که طرف مقابل به شما راست نمی‌گوید یا فریبتان می‌دهد و یا احساسش نسبت به شما عوض شده است می توان گفت که این رابطه اصلاً رابطه سالمی برای شما نبوده است. برخی رابطه ها به دلیل عدم روراستی یکی از طرفین ، خود به خود قبلا” ازبین رفته است.

واکنش احساسی به برهم خوردن یک رابطه عشقی بسیار شبیه به واکنش به فقدان های بسیار بزرگتر و غم انگیزتر مثل مرگ یکی از عزیزان یا تشخیص یک بیماری خطرناک می باشد. بنابراین احساس ناخوشایندی که در حال حاضر تجربه می کنید به همین دلیل است.

شما ممکن است علائم زیر را تجربه کنید:

· انکار: باور و قبول کردن اینکه رابطه تان تمان شده است، خیلی سخت است. خیلی دردناک است که ببینید رابطه تان برای طرفتان که آنقدر دوستش داشتید و به او اعتماد داشتید، دیگر ارزش و اهمیتی ندارد و ازدواج کرده است.

· ناامیدی و غم: احساس تنهایی و ناراحتی کردن، گریه کردن زیاد همه کارهایی طبیعی هستند. ممکن است نیاز بسیار شدیدی به برقراری ارتباط با شریک عشقی سابقتان احساس کنید. زمان های خاص در طول روز مثل صبح ها که از خواب بیدار می شوید، خیلی سخت خواهند بود.

· ترس: تصور کردن زندگی بدون شریک عشقیتان وحشت آور خواهد بود. ممکن است واهمه داشته باشید که دیگر نتوانید عشقی برای خود بیابید و باز احساس خوشبختی کنید.

· عصبانیت: خشم و عصبانیت دربرابر شریک عشقی گذشته که این درد و رنج را برایتان فراهم کرده است یک واکنش احساسی دیگر است.

· مقصر کردن خود و احساس گناه: ممکن است به این فکر بیفتید که چه کار شما باعث برهم خوردن رابطه و رفتارهای ایشان شده است

· حسادت: ممکن است از تصور بودن شریک عشقی سابقتان با شخصی جدید احساس حسادت کنید.

· سر در گمی: بدون کسی که آنقدر دوستش داشتید، زندگی تان سخت باشد و اینکه از رفتار ایشان بهت زده مانده باشید.

توجه بفرمایید:

• مهمترین قدمی که می توانید برای خودتان بردارید این است که بپذیرید ایشان ازدواج کرده و رفته و در حال حاضر همسر یک مرد دیگر است. البته قبول این مسئله واقعا دردآور است.
• چک کنید چه چیزی سبب ماندن شما در رابطه با ایشان شده بود؟ احتمالا در این رابطه نیازی از شما ارضا می شده که سبب دلبستگی شما به ایشان شده بود.
• طرز فکری که در مورد او دارید، درمورد افراد جدید نداشته باشید. صفات منفی طرف مقابلتان را به همه افراد هم جنس او تعمیم ندهید. این جمله که همه دختران یا همه پسران همین طورند، تنها از یک تعمیم اشتباه و خطرناک ناشی می شود که می تواند آینده تان را تهدید کند.
• اگر خاطراتی دارید که بر اثر دیدن محرک هایی خاص آن خاطرات برایتان زنده می شود سعی کنید در ابتدا از آن محرک ها دوری کنید مثلاً یک عکس، یک یادگاری، یک مسیر خاص و… تا زمانی که کمی زخم تان التیام پیدا کند از چیزهایی که یادآوری کننده آن خاطره تلخ است دوری کنید. قرار نیست ما خاطرات گذشته را به طور کلی فراموش کنیم. ولی قرار هم نیست این زخم همیشه باز بماند تا عفونت کند. بناست که جراحت عاطفی شما بسته شود گرچه ردش باقی بماند.
• برای برنامه ریزی جهت آینده توجه کنید که: وقتی دنبال فرد جدیدی هستید که عشقتان را با او سهیم شوید، با انجام اشتباهات قبلی یک شکست دیگر را رقم نزنید. اشتباهات و سهم خودتان در رابطه قبلی را پیدا کرده و سعی کنید دیگر آنها را تکرار نکنید. این رابطه حتما زنگ خطرهایی هم داشته که شما آنها را نادیده گرفته بودید.
• احساسات منفی شما قابل درک است ولی چنانچه در زندگی شما ایجاد اختلال عملکرد نموده مراجعه به یک مشاور می تواند به شما کمک کننده باشد.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری- کارشناس ارشد روانشناسی- خانه توانگری