سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دوام روابط عاطفی

پرسش

تاریخ ثبت : 28 اسفند 1397
1,036  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
به راحتی وارد رابطه میشوم و طرف کاملا جذب می‌شود، اما رابطه به طور کامل شکل نمی‌گیرد که احساس کنم یک رابطه عاطفی دارم و شخصی در زندگی عاطفی ام حضور دارد. هر بار بدون هیچ گونه مشکل و درگیری طرف نیست می‌شود و گاهی اوقات بعد از مدتی بازمی‌گردد، اما هیچ وقت رابطه عمیق نمی‌شود، چه برسه به اینکه بخوام راجع به ازدواج صحبت کنم و یا حتی بهش فکر کنم.

مهمترین سوال :
چگونه روابط عاطفی ام را پایدار کنم و ماندگار؟ چه مسئله ای در شخصیت من وجود دارد که طرف مقابل را از ادامه رابطه پس میزنه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

سارا میرزامحمدی
سارا میرزامحمدی
08 بهمن 1398 ساعت 10:33

دوست گرامی 

نامه شما را خواندم 

اطلاعاتی که در نامه نوشته بودید کامل نبود. شما در مورد رفتارهای خودتان و طرف مقابل حرفی نزده بودید. اما آنچه میتوان از کلیت نوشته هایتان برداشت کرد مشکل در انتخاب آدمها نیست بلکه در امتداد رابطه و ایجاد وحفط صمیمیت در آن است. 

البته اینکه گفتم در انتخاب مشکل ندارید لزوما به این معنی نیست که انتخابهای درستی دارید. معیارهای انتخاب تان را دوباره و چندباره بررسی کنید و ببینید آیا میتوانید در آنها  الگوهای تکرار شونده پیدا کنید یا خیر. اگر وجود این الگوها را تایید کردید احتمالا شما مبتلا به یکی از تله های زندگی هستید. آگاهی از ان اولین قدم تغییر است. شما احساس ها و رفتارهایتان را در برابر این تله ها بررسی میکنید و سعی میکنید الگوهای رفتاری تان را تغییر دهید.

کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید کمک زیادی در این زمینه به شما خواهد کرد.


صمیمیت عاطفی جنبه مهمی از روابط بین فردی است، بنابراین در صورت کمبود این احساس باید به دنبال دلایل عدم وجود صمیمیت عاطفی بود.صمیمیت عاطفی می تواند احساسات مثبت را جذب کند و علاوه بر این می تواند منجر به ایجاد رابطه بهتر بین طرفین شود. از سوی دیگر فقدان صمیمیت عاطفی می تواند منجر به احساس تنهایی در هریک از طرفین شده و تمایل شان به دور شدن از یکدیگر را افزایش می دهد.

دلایل عدم صمیمیت در رابطه بسیار زیاد هستند من تعدادی از انها را برایتان خواهم نوشت تا بررسی دقیق تری داشته باشید :


یک- فقدان خودآگاهی

هریک از طرفین  نیاز به شناسایی و درک خواسته های خود را دارند که این خواسته ها می تواند محدوده ای از نیازها مانند نیاز به شنیده شدن و یا لمس شدن را شامل شود. بسیاری از ما قادر به درک چیزی نیستیم که از خودمان می خواهیم، در نتیجه اینکه بتوانیم نیازهای پارتنر خود را نیز درک کنیم، انتظار بیهوده ای به نظر می رسد .


دو- عدم ارتباط کلامی

این مشکلات ناشی از مسائل ارتباطی می باشد. ما در بسیاری موارد قادر به درک درستی از چگونگی رسیدگی به انتظارات و خواسته هایمان نداریم. مهم است که درک کنیم “چگونه”، “چه وقت”، “کجا” و “چه قدر” در کنار هم باشیم.


سه- ترس

به اشتراک گذاشتن افکار و احساساتتان در مورد چیزهایی که نسبت به آن ترس دارید نیز ضروری است. در برخی موارد زوجین نمی توانند علنا ترس های خود به اشتراک بگذارند زیراکه نمی خواهد وجهه خود را از دست بدهند و همچنین در بسیاری از موارد یکی از طرفین  این تصور را دارد که پارتنر او قادر نمی باشد تا احساسات او را درک کند. طرفین رابطه  همواره تمایل دارند تا دو نوع از ترس های رایج در زندگی را پشت سر بگذارند. ابتدا از دست دادن شخصیت خود و دیگری اینکه شریک  خود را از دست بدهند. به جای اینکه در منطقه خاکستری قرار بگیرید، مهم این است که به جلو برویم و این احساسات را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم.


چهار- استرس

استرس می تواند باعث ایجاد فرسودگی و خستگی در افراد شود. تحت شرایط استرس زا، افراد تمایل بیشتری به داشتن یک فضای شخصی برای خود احساس می کنند، تا بتوانند از این حریم تنهایی برای پاک کردن ذهن خود از مشکلات استفاده کنند. این موضوع می تواند منجر به محدود شدن قلمرو شخصی شان شود، جایی که  در عوض ارتباط  برقرار کردن با طرف مقابل  برای حل مشکلات، راه آسانتر را برای نگه داشتن مسائل و مشکلات نزد خودشان انتخاب می کنند.


پنج- اعتماد

اعتماد بسیار مهم است که بتواند دو نفر را با هم مرتبط کند. مهم است که به یکدیگر اعتماد کنید و جزئیات هر دقیقه را به اشتراک بگذارید. بسیاری از مردم در شرایط دشوار در معرض این دوگانگی قرار می گیرند که آیا باید آنچه که در ذهن و قلبشان می گذرد را به اشتراک بگذارند یا خیر. این تردید عمدتا به این دلیل است که فرد احساس می کند که شریک او نمی تواند مقصود او را درک کند و یا فاقد توانایی کافی برای انجام این کار است.


شش- اختلاف نظر

مشاجره ها در صورتی که به حد افراط برسند، می تواند تاثیر منفی بر رابطه بگذارند. هنگامی که اختلاف نظرها افزایش می یابد، هریک از طرفین  احساس می کند که شریکش قادر به درک و حمایت از دیدگاه او نیست. در نتیجه  این تصور را دارند که با شریک خود ناسازگار بوده و صرفا به جهت ایجاد همین حس عدم توافق که در وجودشان رخنه می کند، دیگر هیچ مسئله ای را با او به اشتراک نمی گذارند.


هفت- عزت نفس پایین

به نظر می آید که عزت نفس پایین به طور مستقیم بر روی صمیمت عاطفی تاثیر منفی می گذارد. هیچ تفاوتی نمی کند، هر یک از طرفین چه مرد چه زن می تواند عزت نفس پایین داشته باشد. از عوارض عزت نفس پایین، شخصی شدن روابط  و مشکلات است که این موضوع خودش مانند مانعی در مقابل حل بسیاری از مسائل عمل می کند. اینکه بر سر مسائل کوچک فرد از سوی شریک زندگی اش تحقیر شود، عاملی در کاهش عزت نفس یا اعتماد به نفس پایین در او می شود. در گذر زمان این قضیه به یک دور باطل تبدیل شده و موجب می شود که دیگر شریکش بسیاری از حقایق را در حل مسائل با او به اشتراک نگذارد.


از اعتماد شما به مجموعه ما سپاسگذارم

سارا میرزامحمدی

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته جفری یانگ ترجمه حسن حمیدپور انتشارات ارجمند
پیامها نوشته متیو مک کی ترجمه محمدعلی رحیمی انتشارات ارجمند

معرفی درس
ساختن رابطه عاطفی بدون شکست
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه