پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام!
نامه تان را خواندم متوجه دغدغه تان شدم، حقیقتا ازدواج یکی از مراحل مهم زندگی هر فردی است و اهمیت این مرحله از زندگی نشان می دهد که تصمیم گیری مهمی در پیش دارید
تصمیم گیری از آن مقوله هایی است که دام های ظریفی سرراهش دارد که بهتر است حواستان به آنها باشد، دام هایی مثل تصمیم گیری شتابزده، یا بالعکس تعلل در تصمیم گیری، وسواس زیاد در تجمیع اطلاعات و احتمال گزینه های بهتر و نهایتا انواع و اقسام ترس ها مثل ترس از شکست، ترس از اشتباه، ترس از پشیمانی وغیره که تمامی این موارد تا جایی که نیم نگاهی به آنها داشته باشید میتواند کمک کننده باشد اما زمانی که حجم بیشتری بگیرد میتواند مانعی برای تصمیم گیری باشد.
درباره ی تصمیم گیری ازدواج اولین قدم این هست که هدف و دلایل خودتان را برای ازدواج یک بار دیگر و شاید این بار دقیق تر چک کنید، چون اگر این مرحله را خوب بازبینی نکنید فارغ از دقت در تصمیم گیری، به نتیجه ی مطلوبی نمی رسید. اهداف اشتباه، ما را به مقصدهای اشتباه میرسانند. برای بررسی بیشتر این مرحله اهداف و دلایل تا را مکتوب کنید و در یک بازه ی زمانی همچنان این لیست را تکمیل بفرمایید
تردید در تصمیم گیری یکی از موانع جدی هست و برای رفع آن بهتر هست در ابعاد مختلف شفاف سازی داشته باشید، که همان طور که در بالا اشاره داشتم اولین قدم، شناسایی اهداف و دلایل برای ازدواج بود و حالا قدم بعدی دلایل ازدواج با فرد موردنظرتان را مشخص کنید. به طور مثال گفتید منطقی بودن ایشان، با ادب و با شخصیت بودن شان، مستقل و کاری بودن و ابراز احساسات، دیگر به این لیست چه چیزهایی میتوانید اضافه کنید؟
درباره ی تردید در تصمیم گیری تان به موضوعاتی اشاره داشتید مثل دوری از خانواده، ترک موقعیت شغلی و رفتن به شهر کوچکتر، درباره ی این دغدغه هایتان چقدر با شریک عاطفی تان صحبت کردید؟ و ایشان چه پیشنهاداتی داشتند؟ چه میزان بادغدغه های شما همراهی دارند و برایشان قابل درک است؟ گفتگو درباه ی این موضوعات میتواند در شناخت بهتر از یکدیگر کمکتان کند.
دغدغه ی دوری از خانواده به کدام یک از تردیدهای شما دامن میزند؟ ترس از انتخاب اشتباه؟ ترس از دلتنگی و عدم تاب آوری؟ ترس از ازدست دادن حمایت خانواده؟
چون درحقیقت هرکدام از این دغدغه ها نشان دهنده ی ترسی درونی تر است که پیشنهاد میکنم به آنها بپردازید که مخرج مشترک سایر مسایل تان هست و هر تصمیم گیری و انتخابی را میتواند برای شما دشوار کند.
دغدغه ی ترک موقعیت شغلی نشان دهنده ی میل به استقلال در شماست. بررسی کنید شما خواهان چه میزان از استقلال هستید و آیا در شهر جدید امکان پیداکردن شغل وجود دارد یا از چه طریق دیگری میتوان به این نیازتان توجه کرد؟
درباره ی رفتن به شهرکوچکتر چطور؟ چه فکری پشتش دارید؟ چقدر ترس از قضاوت دیگران دخیل است؟ چقدر این موضوع را تنزل موقعیتی میبینید؟
و در آخر اشاره میکنم به ابتدای صحبت های شما که گفتید در دو سال اخیر خواستگاران را به دلیل مغایرت با معیارهایتان رد کردید. جنس دغدغه تان در این تصمیم گیری میتواند نشان دهنده ی کمالگرایی شما باشد و میل به بهترین انتخاب و بهترین تصمیم گیری که اینها از دام های اساسی شما در تصمیم گیری هاست. میگویم دام چون بهترین تصمیم وجود خارجی ندارد و هر تصمیمی هزینه های خودش را دارد حتی بی تصمیمی نیز هزینه بردار است. اینکه برای زادواج فرد مقابل هم برایتان جذابیت داشته باشد و هم از نظر تحصیلات با معیارهایتان همخوان باشد و هم مسئولیت پذیر باشد و هم در شهر خودتان باشد و هم از نظر خانوادگی کاملا برابر باشید و غیره حتما گزینه ی ایده آلی است و برآورد احتمال آن با شماست!
برای عبور از دام کمالگرایی بهتر است بالغانه و با درنظر گرفتن اینکه هر تصمیمی هزینه ای دارد، ببینید برای به دست آوردن چه چیزی، چه چیزی را ازدست می دهید و هزینه می کنید؟ آیا این هزینه برایتان معقولانه است؟ در حقیقت انتخاب هر کدام از تصمیم هایتان یعنی چشم پوشی از مزایای تصمیم دیگر!
امیدوارم مسیر روشنی در پیش داشته باشید
داودی منش _ خانه توانگری طوبی