پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
با سلام واحترام
توضیحاتتان را خواندم و از اینکه در این زمینه دچار تردید هستید را قابل قبول و منطقی میدانم.
همان طور که میدانیم یکی از ارکان اصلی یک رابطه درست و موفق صداقت است چراکه بر پایه صداقت است که اعتماد صورت میگیرد و در واقعیت هم این دو از هم قابل تفکیک نیست. صداقت نه تنها در گفتار باعث اطمینان افراد نسبت به همدیگر میشود که در اعمال نیز بشدت قابل توجه است.مادامی که اعتماد در یک رابطه شکل نگرفته، حس امنیت هم وجود ندارد و تا زمانی که افراد در ارتباطات خود امنیت و اعتماد متقابل را حس و درک نکنند, در حقیقت رابطهای هم به طور واقعی شکل نگرفته است. اعتماد خود به خود صورت نمیگیرد و مدت، زمان و مکان ندارد.
هرچند یک رابطه عاطفی موفق، دارای مولفههای بیشماری است اما این موارد از اصول اولیه رابطه است که اگر نباشند رابطه معنا ندارد.
حال سوالی که مطرح میشود اینست که وجود علاقه وترس از جواب منفی شنیدن به ما مجوز میدهد رابطه را با کتمان حقیقت آغاز کنیم؟ آیا در زندگی موارد بسیار مهمتر وجدیتری پیش نمی آید که شخص اعتقاد داشته باشد اگر حقیقت را بگوید مشکل ایجاد میشود وسپس تصمیم به دروغگویی یا مخفی کاری شود؟ اینگونه رفتار بصورت غیر مستقیم به طرف مقابل این پیام را میدهد که تو صلاحیت تشخیص وبررسی را نداری وهرجا لازم باشد میتوان اینگونه پیش رفت وباعث خشم وبی اعتمادی طرف مقابل در رابطه میشود.
یکی از مخرب ترین عواملی که باعث می شود صمیمیت بین زوجین، عشق، شور و حرارت رابطه از بین برود، بازگو نکردن حقیقت است.
اغلب افرادی که دائما حقیقت را «دستکاری» می کنند، معتقدند که حق دارند گاهی اوقات واقعیت ها را بازگو نکنند یا با گفتن حقیقت شرایط خراب تر می شود و به اصطلاح دروغ هایشان مصلحتی است.
ضمن اینکه این استدلال آقا در رابطه با تغییر دوستان ومعیارهایشان بعد از ازدواج اصلا معقول نیست و بیشتر نشان از پاک کردن صورت مسئله دارد.
به نظر میرسد سیگار کشیدن به طور کلی مشکل اصلی این فرد نیست بلکه اعتقاد به تغییر در هر زمان وهر مکان وعدم بلوغ فکری ایشان نسبت به رابطه عاطفی است.
اما در رابطه با شما توجه فرمایید که هر شخصی در زندگیش خط قرمزهایی دارد که تخطی از آنها از جانب طرف مقابل باعث مشکلات پیچیده وفراگیر و گاهی از هم پاشیدگی رابطه میشود.
اگر خط قرمز شما و خانواده تان این موضوع است پس چرا مردد هستید؟ منتظرید واقعا وارد زندگی شوید وحرف ایشان به واقعیت بپیوندد، یا در شرایطی از علاقه واحساس قرار دارید که احساستان از منطقتان پیشی گرفته و بیشتر ترجیح میدهید که با دیده اغماض پیش بروید؟ این مسئله شماست و باید بتوانید دلیل این تردید را بررسی کنید. ضمن اینکه باید کمی در رفتار وگفتارتان هنگام شروع رابطه نیز دقیق شوید چرا که ممکن است مدل رفتاری شما به گونه ای بوده است که ایشان را وادار به کتمان واقعیت کرده( گرچه همچنان اعتقاد بر اینست که مجوزی برای رفتار ایشان نیست).
ذات رابطه عاطفی به خودی خود یعنی داشتن تعارض ومشکل. که این مشکلات میتواند با گفتگو تا حدی به ساختن رابطه درست کمک کند حال زمانیکه این بی اعتمادی وجود دارد آیا میتوانید به حرف های طرف مقابلتان اعتماد کنید؟ آیا مشکل اصلی بی اعتمادی نمیباشد؟ چه راهکاری میتواند باعث شود اعتماد بازسازی شود،؟در حالیکه بازسازی اعتماد پروسه ای زمان بر ونیازمند صداقت وشفافیت در گفتار و رفتار است.
در نهایت به یاد داشته باشید که شور و هیجان هر رابطه ای زمانی افت میکند وموارد دیگری مثل صداقت باعث پایداری ودوام رابطه میشود بنابراین تا زمانیکه هیجان تان نسبت به رابطه بالاست در این زمینه تصمیم نگیرید.
نکته آخر اینکه تاثیر عدم صداقت اینست که براعتماد به نفس شما تأثیر منفی میگذاردو بر تربیت فرزندان تاثیر مستقیم دارد و همچنین در بسیاری از مواقع به خاطر اینکه بخواهید بسیاری از رفتارهای همسرتان را توجیه کنید یا کسی متوجه آن نشود مجبور میشوید شما نیز دروغ بگویید یا ارتباطتان را با دیگران به شدت محدود کنید.
امیدوارم بالغانه آیتم های اصلی یک رابطه درست مثل بلوغ های ازدواج ومعیارهای خودتان را بررسی فرمایید ودر نهایت تصمیم بگیرید.
باسپاس از اعتماد شما
الهه دهقانیان
خانه توانگری طوبی